امواج الیوت---بخش 2
با اینکه نظریه امواج الیوت میتواند شکل و ساختار مناسبی از حرکات قیمت ارائه دهد، اما برخی تحلیلگران اصول امواج الیوت را با نسبتهای فیبونانچی ترکیب میکنند تا بتوانند پتانسیل حرکت قیمت را با مدتزمان احتمالی آن اندازهگیری کنند. در ابتدا نحوة محاسبه این نسبتها را توضیح میدهیم.
همانطور که احتمالاً میدانید، لئوناردو فیبونانچی ریاضیدانی ایتالیایی در قرن 13 میلادی بود که دنباله فیبونانچی را کشف کرد. این دنباله با اعداد 0 و 1 آغاز و با افزودن دو عدد قبلی ساخته میشود؛ یعنی غیر از دو عدد اول(0 و 1)، اعداد بعدی از جمعِ دو عددِ قبلیِ خود به دست میآیند: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89.
نسبتهای فیبونانچی با تقسیم جملات مختلف دنباله به صورت زیر به دست میآید:
- 2% با تقسیم هر جمله دنباله به مقدار دو جمله بعد از خودش به دست میآید. برای مثال 38.2% از تقسیم 21 به 55 حاصل میشود.
- 50% در واقع نسبت فیبونانچی نیست، اما به کار میرود؛ زیرا داراییهای تمایل دارند پس از 50% عقبنشینی و اصلاح در مسیر مشخص به حرکت خود ادامه دهند.
- 8% از تقسیم یک جمله دنباله به مقدار جمله بعدی به دست میآید. برای مثال با تقسیم 13 بر 21 یا 55 بر 89 به نسبت 61.8% خواهیم رسید.
- 8% که به نسبت طلایی هم معروف است، از تقسیم ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت هر جمله دنباله به جمله قبلی خود به دست میآید: 89 تقسیم بر 55 یا 144 تقسیم بر 89.
- اول از همه، اصلاح مبتنی بر نسبتهای فیبونانچی معمولاً از سطوح مهم عرضه و تقاضا، یعنی همان حمایت و مقاومت است. سطوح شتابدار یا اصلاحی احتمالی معمولاً به وسیله درصدی از طول موج قبلی اندازهگیری میشود.
- موج شماره 3 در یک دنباله 5 موجی تحت تأثیر موج شماره 1 قرار دارد و اغلب نسبتی 161.8% از موج شماره 1 است. دو موج ایمپالس دیگر هم اغلب طول کوچکتری دارند و تقریباً با هم برابرند.
- حرکت اصلاحی قیمت که در پی حرکت ایمپالس ظاهر میشود، معمولاً 50% الی 61.8% از موج ایمپالس قبلی را اصلاح و بازگشت میکند.
- موج شماره 4 معمولاً به اندازه 38.2% از موج شماره 3 را اصلاح میکند.
- از آنجایی که موج شماره 2 در اغلب اوقات به محدوده آغاز حرکت موج شماره 1 وارد نمیشود، لذا نقطه آغاز حرکت موج شماره 1 سطح مناسبی برای ثبت سفارش زیانگریز است.
مثالی از امواج الیوت (Elliott Waves) در معاملات ارزهای دیجیتال
حال که با مفهوم امواج الیوت آشنا شدهایم، بیایید از آن در بازار استفاده کنیم و معاملات خود را ارتقا دهیم و فرصتهایی را بیابیم که نسبت ریسک به پاداش آن در شرایط ایدهآلی باشد. بیایید نگاهی بیندازیم به نمودار قیمت EOS/USD در تایم فریم 30 دقیقهای:
همانطور که مشاهده میکنید، در نمودار بالا روند صعودی کوتاهمدتی وجود دارد که به 5 موج تقسیم شده است. ابتدای هر موج را مشخص کردهایم و همچنین با اتصال نقاط آغازی و پایانی هر موج، خطوطی ترسیم کردهایم. حالا میخواهیم ببینیم که امواج تصویر بالا با قواعد امواج الیوت که در بخش قبلی بدان اشاره شد مطابقت دارد یا نه.
موج شماره 2 هرگز نمیتواند پایینتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود.
- این قاعده رعایت شده است؛ زیرا موج شماره 2 کمتر از 13.30 دلار عقبنشینی نکرده است.
- همانطور که در نمودار بالا مشخص است، طول موج 3 0.82 دلار است که از موج 1 (0.80 دلار) بیشتر است و تقریباً با موج 5 (0.83 دلار) برابر است. موج شماره 3 نیز در سطح قیمت 14.48 تمام میشود که از آغاز موج 1 بالاتر است.
- موج شماره 4 زیر سطح قیمت 13.66 دلار نمیرود؛ یعنی از قیمت آغازین موج شماره 3 کمتر نمیشود.
همانطور که انتظار میرفت، موج 2 معادل 50 – 61.8 درصد از موج 1 اصلاح شده است. این یعنی که پایینترین موضع موج 2 بین 13.63 و 13.74 دلار قرار دارد. در نتیجه اگر اولین موج ایمپالس را نقطه آغاز چرخه 5 موجی در نظر بگیرید، در این صورت، در اینجا یک استراتژی معاملاتی خواهیم داشت: هنگامی که موج 1 تمام میشود، در حد فاصل 50% الی 61.8% اصلاح (مثلاً در سطح 13.70 دلار) سفارش خرید و دقیقاً زیر سطح قیمت 13.32 دلار، یعنی نقطه شروع موج 1، سفارش استاپ لاس ثبت کنید. از طرفی دیگر باید تارگت سود خود را بیشتر از 0.80 دلار ($14.12 – $13.32 = $0.80) تعیین کنید؛ زیرا نظریه امواج الیوت میگوید که موج شماره 3 همیشه بزرگترین موج ایمپالس است و در نتیجه طول آن باید از طول موج شماره 1 بزرگتر باشد.
سخن پایانی
امواج الیوت یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در نگاه نخست پیچیده به نظر میرسد و تسلط یافتن بر آن به تمرین نیاز دارد. مفهوم امواج الیوت در تحلیل تکنیکال نماینگر نظم سیستماتیک رفتار عاملان بازار در واکنش به نوسانات قیمت است. این نظم باعث میشود که حرکات قیمت در بازارهای مالی قابل پیشبینی باشد و از الگوهای تکرارشونده و قابل پیشبینی تبعیت کند.
امواج الیوت در قالب یک الگوی پنج و سه موجی نمایش داده میشود و در دل خود ابعاد کوچکتری دارد و خود جزئی از موجی بزرگتر است. امواج فرد (1، 3 و 5) ایمپالسیو هستند و همراستا با روند اصلی بازار، اما امواج زوج (2 و 4) اصلاحی هستند و بر خلاف جهت روند، قیمت را اصلاح میکنند. در پایان موج پنجم، سه موج رخ میدهد که با حروف a، b، c نمایش داده میشوند. برای تشخیص امواج الیوت در نمودار قیمت، قواعدی وجود دارد. از ابزار فیبونانچی هم در ترکیب با الیوت استفاده میشود تا نتیجه آن در معاملات نتیجه فوقالعاده بهتری داشته باشد.
انجمن بیتکوین
تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
اصول امواج الیوت در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی توسط «رالف نلسون اليوت» مطرح گردید. وی بر اساس مشاهدات و تحقیقات خود در نمودارهای قیمت این گونه استنباط نمود که بازارهای سهام، آشفته و بی نظم رفتار نمی کنند بلکه آنها در طی موج های تکراری و پشت سر هم حرکت می کنند. این موج ها بر اساس رفتار و هیجانات افراد؛ که خود ناشی از تأثیرات خارجی یا حالات روانی آنها می باشد، تشکیل می گردد. الیوت این گونه ادعا کرد که همواره جزر و مد حالات روانی توده مردم در قالب الگوهای تکراری و پشت سر هم نمایان می گردد و تغییرات قیمت از سه اصل الگو، نسبت و زمان ساختار می پذیرد. وی تحقیقات خود را تا حدی بر مبنای نظریه داو انجام داد که حرکت قیمت را بر اساس مفاهیم موجی بیان می کرد. بر این اساس نظریه وی بسیار متأثر از نظریه دار است و با آن اشتراکات بسیاری نیز دارد لیکن از نکات برجسته تحقيقات اليوت، کشف ساختار فراكتالی۳ حرکت بازار بود که او را قادر می ساخت تا نمودارهای بازار را عمیق تر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، مشخصه های اختصاصی الگوهای موجی را شناسایی کند و بر اساس این الگوها، حرکات بازار را پیش بینی نماید.
فراکتال ها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر، خودشان را به صورت نامحدودی تکرار می کنند. الگوهایی که الیوت نیز کشف کرد به همین صورت می باشد. یک موج پیشرو که در جهت روند اصلی بازار حرکت می کند همواره از ۵ موج کوچکتر ساخته شده است. در مقیاس کوچک تر هر یک از موج های پیشرو این ۵ موج خود از ۵ موج کوچکتر دیگر ساخته شده اند و به همین ترتیب موج های پیشرو موج آخر نیز از ۵ موج کوچکتر ساخته شده است و این امر تا بی نهایت ادامه دارد.
فراکتال ها، اندکی پس از این زمان توسط دانشمندان کشف گردیدند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی فردی به نام Mandelbrot در کتابش با عنوان «هندسه فراکتالی طبیعت» وجود فراکتال ها را ثابت نمود. وی ساختار فراکتالی را در اشیاء و اشکال مختلف حیات تشخیص داد؛ پدیده های که اليوت در دهه ۱۹۳۰ میلادی متوجه آن شده بود.
هر چند الیوت در سال ۱۹۶۴؛ یعنی دو سال پیش از مرگش، تلاش ها و کارهای خود را درباره اصول موج در کتابی به نام «راز هستی» نوشت لیکن شاید اگر همیلتون بولتون در سال ۱۹۵۳ تصمیم به چاپ «نظریه تکمیلی موج الیوت»؛ که به مدت ۱۴ سال بر روی آن فعالیت کرده بود، برای تحلیل گران بانک نمی گرفت، نظريات اليوت از بین می رفت.
ا د اصول موج در دهه ۱۹۷۰ میلادی از طریق کارهای فروست و رابرت پر چتر مشهور گردید. آنها در سال ۱۹۷۸ میلادی با همکاری یکدیگر کتابی به نام «اصول موج الیوت: کلید منفعت از بازارهای سهام» را منتشر کردند و در همان زمان؛ که دنیا در اواسط بحران دهه ۷۰ میلادی قرار داشت، حرکت صعودی دهه ۱۹۸۰ را پیش بینی کردند. آنها نه تنها به درستی این حرکت صعودی بازار را پیش بینی کردند بلکه رابرت پر چتر همچنین سقوط ۱۹۸۷ را در همان زمان پیش بینی و با دقت بسیار زیادی به آن اشاره کرد. بر این اساس و همچنین چندین سال مطالعات مختلف دیگر، امواج الیوت به صحنه بازارهای سرمایه بازگشت.
اهمیت تئوری امواج الیوت
امروزه تحليل امواج یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که به واسطه آن می توان از موقعیت بازار و رفتار آتی آن آگاهی یافت. شاید شما پس از آشنایی با تئوری امواج الیوت این گونه تصور کنید که دنبال کردن این کار و بررسی نمودارهای مختلف بسیار زمان بر است و لذا از آن صرف نظر کنید. اما واقعیت این گونه نیست چرا که اگر چشمان شما برای پیدا کردن این الگوها به اندازه کافی ورزیده شده باشد با صرف اندک زمانی خواهید توانست این الگوها را در نمودارهای مختلف شناسایی نمایید. فقط بایستی بیشتر تمرین کنید تا الگوهای بیشتری را شکار نمایید. البته نبایستی یک سهام تشکیل گردد. باور داشته باشید در هر روز و یا هر هفته چنین الگوهایی در تایم فریم های مختلف یک جفت ارز با این روش معاملاتی، به صبر و بردباری خاصی نیاز دارد لذا اگر در نموداری یک الگوی واضح تشکیل نشده باشد، بهتر است از عجله کردن برای ورود به معاملات خیالی پرهیز کنید. بایستی بدانید و عادت کنید که شناسایی امواج و الگوهای الیوتی فقط نشان دهنده فرصت معاملاتی موجود است و لذا احتیاجی نیست که حتما معامله نمایید.
تمام معاملاتی که در آنها موج شماری مشخصی وجود نداشته باشد در زمره معاملات تصادفی و شانسی جای می گیرند. اگر عملکرد شما به این جهت انحراف پیدا کرد، نتیجه می گیریم شما در حال گم کردن راه و روش خود هستید و هیچ ارزشی برای قوانین خود قائل نیستید. به نظر شما زمانی که خودتان به قوانین خودتان پایبند نیستید آیا انتظار دارید که بازار به قوانین خیالی شما احترام بگذارد؟
هر زمانی که معاملاتی بی پایه و اساس انجام بدهید مسئول هر گونه نتیجه ای خودتان هستید نه بازار. مطمئن باشید اگر شما بر اساس هیجانات بازار و به عبارتی تحت تأثیر بازار، اقدام به خرید و یا فروش نمایید، معاملاتتان به ضرر تبدیل خواهند شد. اگر تاکنون این چنین نشده شما بسیار خوش شانس هستید اما بدانید که اولین ضررتان بسیار بزرگ خواهد بود! خلاصه این گفتار فقط یک نکته دارد.
«اگر امواج الیوت را در نموداری شناسایی نکردید، هرگز معامله نکنید.
اگر شما قادر باشید که به سرعت امواج و الگوهای بالقوه الیوتی را تشخیص دهید، بررسی نمودارهای مختلف برای شما بسیار آسان خواهد بود. در این صورت با شناسایی یک حرکت اصلاحی یا پیشرو می توانید در قسمتهای مختلف آن معامله انجام دهید و این یکی از مهم ترین مزایای تئوری الیوت است. در این قسمت قصد داریم اجمالا شما را با این نوع تحلیل نیز آشنا نماییم اما مباحث تکمیل تر را بایستی از منابع دیگری دنبال نمایید. شاید مطالعه کتاب «مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه» نگارنده در این مسیر بتواند کمک شایانی به شما بنماید.
تئوری امواج الیوت
طبق یکی از معروف ترین قوانین فیزیک، به دنبال هر عملی یک عکس العمل ایجاد می شود که برابر با آن اما درجه اش مخالف می باشد. این قانون در بازارهای سرمایه نیز کاربرد دارد چرا که پس از حرکت رو به بالا یا رو به پایین قیمت یک حرکت خلاف جهت ایجاد می شود و این یک ضرب المثل قدیمی نیز هست که «آنچه بالا می رود بایستی پایین نیز بیاید و بالعکس » به طور کلی حرکات قیمت بر دو قسم می باشند یکی روند و دیگری حرکت اصلاحی یا جانبی . روندها جهت اصلی قیمت را نشان می دهند در حالی که حرکات اصلاحی بر خلاف جهت روندها می باشند. در اصطلاح اليوت به این دو حرکت «امواج پیشرو » و «امواج اصلاحی » گفته می شود.
یک موج پیشرو خود از ۵ حرکت قیمتی مشخص تشکیل یافته است که ۳ تای آن در جهت روند (۱، ۳ و ۵) و دو ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت تای آن بر خلاف جهت روند ( ۲ و ۴) می باشد.
شناسایی موج های الیوت
همان گونه که در شکل بالا نیز مشخص است ۳ موج ۱ و ۳ و ۵ که در جهت روند قرار دارند، امواج پیشرو می باشند. هر یک از آنها به تنهایی از ۵ موج کوچکتر تشکیل شده است و در مقابل ۲ موج ۲ و ۴ که در خلاف جهت روند قرار دارند امواج اصلاحی بوده و هر یک از آنها از ۳ موج کوچک تر تشکیل شده است.
شناسایی موج های الیوت
معمولا امواج اصلاحی از ۳ موج کوچکتر تشکیل شده اند لیکن در برخی مواقع ۵ موجی یا حتی بیشتر نیز می شوند. در حالت ۳ موجی ۲ تای آن (A و C) در جهت اصلی و دیگری (B) در خلاف جهت حرکت اصلاحی قرار دارند. در تصویر بالا موج ۲ و ۴ اصلاحی هستند زیرا باعث تصحيح موجهای ۱ و ۳ می شوند. هر یک از موجهای اصلاحی از ساختار زیر تشکیل شده اند:
شناسایی موج های الیوت
تصویر بالا دقت کنید که امواج A و C در جهت روند کوتاه مدت قرار دارند و لذا پیشرو و ۵ موجی هستند که ساختار آنها همانند شکل الگوهای پیشرو می باشد.
مفاهیم اساسی در امواج الیوت
همان گونه که گفته شد ابتدایی ترین تعریف نظریه الیوت این است که بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ با ریتم مکرر شامل پنج موج افزایشی حرکت می کند که در ادامه با سه موج کاهشی همراه می شود. شکل زیر یک چرخه کامل را نشان می دهد. چرخه کامل با شمارش تمام موجها به دست می آید که شامل هشت موج یعنی پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی می باشد. در قسمت افزایشی چرخه ملاحظه می کنید که پنج موج شماره گذاری شده اند. در این میان ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت موجهای ۱ و ۳ و ۵، موج های صعودی با پیشرو بوده و موجهای ۲ و ۴ که بر خلاف روند صعودی حرکت می کنند، امواج اصلاحی می باشند.
به طور کلی پس از هر موج پیشرو، یک موج اصلاحی تشکیل می شود و این اصل در تمامی موجهای پیشرو با درجات مختلف تکرار می شود برای مثال پس از اینکه ۵ موج پیش رونده کامل شد، سه موج تصحیح کننده شروع می شود که با B ،A و C نام گذاری و مشخص شده اند.
موج پیشرو و اصلاحی
در مثال زیر به سهولت می توانید تفاوت یک روند (موج پیشرو) و یک اصلاح (حرکت جانبی قیمت با امواج همپوشان) را مشاهده نمایید. این تصویر همچنین ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت نشان می دهد که روندهای بزرگ تر از تعداد بی شماری از روندها و اصطلاحات کوچک تر تشکیل شده اند اما نتیجه همواره یکسان می باشد.
تفاوت موج پیشرو و اصلاحی
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
امواج الیوت
تئوری امواج الیوت نظریه تکنیکالی مورد استفاده برای توصیف حرکات قیمت در بازار مالی محسوب میشود. این تئوری توسط رالف نلسون الیوت در سال 1930کشف شده است. امواج در حرکات قیمتی سهام و در رفتار مصرف کننده قابل تشخیص و شناسایی است. تئوری امواج الیوت به نظریه داو شباهت دارد. هر دوی این نظریه ها بر این باورند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت میکنند.
علاوه بر این الیوت به طبیعت ناهموار بازار تاکید دارد. ناهمواری ها ساختارهای حساب شده ای هستند که در مقیاس کوچکتر به طور نامحدود تکرار میشوند. الیوت در الگوهای قیمتی شاخص سهام چنین ساختاری را یافت سپس جستجو در مورد این موضوع را آغاز کرد که چگونه این الگوهای تکرار شونده به عنوان اندیکاتورهای پیشبینی کننده ی حرکات آینده ی بازار به کار گرفته میشود.
مقدماتی ترین تعریف این نظریه این است که بازار سرمایه براساس پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی حرکت میکند و این نمایانگر یک چرخه ی کامل است که در شکل 1 نشان داده شده است. در پنج موج افزایشی موج یکم، سوم و پنجم موج های صعودی و جنبشی هستند که هر کدام از آنها از پنج ریز موج تشکیل می شوند. موج دوم و چهارم موج های تصحیحی یا موج های اصلاحی محسوب میشوند. پس از تکمیل پنج موج پیشرونده سه موج تصحیح کننده a،b،c شروع میشوند.
شکل1: ساختار کلی امواج الیوت
هر موج صعودی یا جنبشی به پنج موج کوچکتر تقسیم میشود که هر کدام از این موج ها به موج هایی با درجات کوچکتر تقسیم میشوند. بنابر این هر موج قسمتی از موج بزرگتر محسوب میشود. در شکل 2 ریز موج ها از پنج موج بزرگ نمایش داده شده است. موج یکم، سوم و پنجم به پنج موج کوچکتر و موج دوم و چهارم به سه موج کوچکتر تقسیم شده اند.
سه موج تصحیحگر که همیشه در انتهای پنج موج پیشرونده ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت شکل میگیرند خود بخشی از موج بزرگتر تصحیحی دوم است که از سه موج a, b,c تشکیل شده و هر کدام از موج های نزولی a , c چون هم جهت با موج بزرگتر خود یعنی موج دوم هستند از پنج ریز موج تشکیل می شوند و موج b که بر خلاف موج بزرگتر خود است به سه موج تقسیم می شود. بنابراین همانطور که در تصویر مشاهده می شود پنج موجی ها همیشه رو بالا و افزایشی نیستند و نیز تمامی سه موجی ها رو به پایین و ریزشی نیستند.
شکل 2: نمایش امواج و ریز موج ها
اگر در یک بازار صعودی یک پنج موج نزولی شکل بگیرد به معنی ادامه ی روند نزولی و تکمیل الگوی تصحیحی پس یک صعود موقت است اما در بلندمدت به معنی ادامهی روند صعودی با تشکیل احتمالی موج سوم پس از تکمیل الگوی تصحیحی abc است.
موج های تصحیحگر غالباً به صورت سه الگو ظاهر می شوند که عبارتند از زیگزاگ، مثلث، فلت
زیگزاگ ها به شکل سه موج اصلاحی abc ظاهر میشوند که برخلاف روند اصلی حرکت میکنند و هر کدام از موج های a و c از پنج ریز موج تشکیل میشوند و موج b سه موجی محسوب میشود. طول موج c معمولا به اندازه ی 100 تا 123.3 درصد طول موج a است و این طول موج از 161.8 درصد موج a بیشتر نمیشود. در شکل زیر نمونه ای از زیگزاگ در بازار با روند صعودی مشاهده میشود.
فلت از الگوی 3، 3، 5 پیروی میکند. به این ترتیب که موج a , b به سه موج و موج c به پنج ریز موج تقسیم می شوند. در شکل 4 و 5 دو نمونه از پهنه های عادی نمایش داده میشود. در شکل 4 الگوی فلت تشکیل شده ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت در بازار صعودی و شکل 5 فلت در بازار نزولی را نمایش میدهد. موج b اصلاحی تقریباً تا نقطه ی شروع موج A بالا رفته و موج C نیز معمولاً از نظر زمانی طولانی تر و با اصلاح کمتری همراه است به طوریکه به پایین تر از انتهای موج A نمیرسد.
شکل 4: فلت تصحیحی در بازار صعودی
شکل 5: فلت تصحیحی در بازار نزولی
نوع غیرعادی الگوی فلت زمانی است که موج B به بالای موج A نفوذ میکند و موج C نیز به پایین تر از موج A میرود که در شکل 6 نمایش داده شده است. در صورتی که بازار صعودی قوی را دنبال کند همانند شکل 7 موج C به انتهای موج A نمیرسد.
شکل 6: فلت تصحیحی غیرعادی در بازار صعودی
شکل 7: فلت تصحیحی غیرعادی در بازار نزولی
الگوی مثلث معمولاً در موج چهارم و قبل از موج صعودی پنجم شکل میگیرد. همچنین در موج b الگوی تصحیحی نیز تشکیل می شوند. مثلث ها در الیوت همانند الگوهای کلاسیک ادامه دهنده محسوب می شوند. در تئوری الیوت الگوی مثلث از پنج موج تشکیل می شود و هر کدام از امواج به سه ریز موج تقسیم می شوند. در الگوی مثلث امواج در طول یک روند خنثی و با حجم و شناوری کم تشکیل می شوند. موج صعودی پس از تکمیل مثلث همانند الگوی کلاسیک به اندازه ارتفاع قاعده مثلث است.
در امواج الیوت یک قانون کلی در موج های تصحیحی پیاده می شود به این صورت که اگر در موج دوم الگوی ساده ی abc و در مدت زمان کوتاه تر تشکیل شود در موج چهارم یکی از الگوهای پیچیده ی مثلث، فلت یا زیگزاگ و در مدت زمان طولانی تری تشکیل می شود.
پس از تکمیل پنج موج صعودی و شروع اصلاح قیمتی معمولا پایین ترین سطح ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت الگوی تصحیحی با حمایت کف موج چهارم مواجه میشود و کف موج چهارم کمترین سطح قیمتی در روند نزولی محسوب میشود.
نظریه موجها را از جنبه ی نسبت تصحیح و هدف های قیمتی با استفاده از نسبت های فیبوناچی نیز میتوان بررسی کرد. نظریه موج بر اساس اعداد فیبوناچی پایه ریزی شده است که در ادامه هدف های ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت قیمتی و میزان اصلاح قیمتی براساس نسبت های فیبوناچی بررسی میشود.
از پنج موج پیشرونده گاهی یک موج پیشرونده هم از نظر زمانی و هم از نظر بزرگی و نسبت فیبوناچی قیمتی بزرگتر از سایر امواج میشود. به طور مثال اگر موج سوم طولانی و بزرگ باشد موج اول و پنجم کوتاه و معمولا ارتفاع یکسانی دارند. اگر موج پنجم بلند باشد معمولا امواج اول و سوم دارای طول موج یکسانی هستند اما به طور کلی در اکثر روندها موج سوم یک موج بلند و از نظر زمانی کوتاهترین موج دیده میشود و هیچ گاه موج سوم کوتاه ترین موج در بین امواج پیشرونده نخواهد بود.
موج دوم معمولاً از سطوح اصلاحی یا فیبوناچی ریتریسمنت 50%، 61.8%، 78.4% موج اول بر میگردد. همچنین موج دوم نمیتواند تا نقطه ی آغاز موج اول اصلاح کند.
کمترین هدف قیمتی برای موج سوم 161.8% فیبوناچی پروجکشن با انتخاب موج اول و دوم است. در صورتی که این هدف قیمتی رو به بالا شکسته شود هدف بعدی قیمتی 261.8% و 423% پروجکشن برای طول موج های بسیار بلند در نظر گرفته می شود.
موج چهارم در اکثر موارد به اندازه ی 23.6% و 38.2% تا 50% فیبوناچی ریتریسمنت موج سوم اصلاح میکند. هیچگاه موج چهارم وارد محدودهی قیمتی موج اول نمیشود.
موج پنجم غالباً از سطح 1.236 تا 1.618 % فیبوناچی اکستنشن از موج چهارم یا 61.8% فیبوناچی پروجکشن که با انتخاب سه نقطه ی شروع موج اول، سقف موج سوم و کف موج چهارم به دست می آید. نسبت های فیبوناچی در کشف محدوده های قیمتی هدف باید به طور همزمان رعایت شود. موج پنجم در اکثر موارد با واگرایی منفی در مک دی به پایان میرسد.
زمانی که موج اول و سوم با یکدیگر برابر باشند و انتظار رود که موج پنجم بلندتر شود باید فیبوناچی پروجکشن 161.8 درصد کف موج اول تا سقف موج سوم و سپس کف موج چهارم را به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفت.
زمانی که موج های تصحیحی یعنی موج دوم و چهارم حالت زیگزاگ داشته باشد ارتفاع موج a با موج c تقریباً برابر خواهند بود. در حالتی که الگوی تصحیحی فلت در موج دوم و چهارم تشکیل شود اگر موج b به بالای موج a برسد طول موج c تا 161.8 درصد فیبوناچی پروجکشن موج ab میرسد.
در مثلث ها هر موج تا 61.8% نسبت به موج قبلی خود حرکت می کند.
در نمودار 1 سطوح اصلاحی امواج دو و چهار به تصویر کشیده شده است انتهای موج دوم در اصلاحی 50 درصد و همچنین انتهای موج چهارم در فیبوناچی اصلاحی 50 درصد قرار گرفته است. در این روند صعودی دو بار یکی در انتهای موج دوم و یکی در پایان موج چهارم موقعیت خرید فراهم شده است. از قوانین مذکور در رابطه با و سطوح اصلاحی و اهداف قیمتی امواج در نمودار زیر قابل تامل است. همانطور که در نمودار مشهود است امواج تصحیحی abc نهایت تا کف موج چهارم اصلاح کرده اند و همچنین موج سوم بلندترین موج در روند دیده میشود بنابر این موج اول و پنجم کوتاه تر و طول موج تقریباً یکسانی دارند.
نمودار1: ساختار الیوتی سهام کچاد و نسبتهای اصلاحی
در نمودار 2 اهداف قیمتی برای امواج سوم و پنجم در نمودار طلای جهانی نمایش داده شده است. موج سوم بیش از 161.8 درصد و کمتر از 261.8 درصد فیبوناچی پروجکشن و تا محدودهی 227 درصد فیبوناچی پروجکشن صعود کرده است. موج پنجم نیز در محدوده ی قیمتی (PRZ) که معادل 61.8 درصد اکستنشن موج چهارم و 127 درصد پروجکشن موج سوم و چهارم است تکمیل شده است. در این رالی صعودی موج سوم بلندترین موج دیده می شود و موج اول و موج پنجم تقریبا طول موج یکسانی دارند.
پکیج تئوری امواج الیوت(صفر تا صد/استادی در الیوت)
نظریه موج الیوت چقدر موثر است؟
زمانی که رالف نلسون الیوت نظریه موج الیوت را کشف کرد، معامله گران به 2 گروه تقسیم شدند: گروه اول از نظریه موج حمایت کردند و توافق کردند که بازار در الگوهای خاصی حرکت می کند. در حالی که گروه دیگر این نظریه را رد کردند و ادعا کردند که بازار به صورت تصادفی حرکت می کند.
تئوری موج الیوت خود را به عنوان ابزاری موثر در بازارهای سهام و فارکس ثابت کرده است و بهترین ابزار برای پیشبینی در زمان کنونی است.
چگونه می توان نظریه موج الیوت را به کار برد؟
الگوهایی را در نموداری که میخواهید تجزیه و تحلیل کنید، از بازه زمانی ماهانه تا فریمی که میخواهید روی آن معامله کنید، شناسایی کنید.
جهت ها ( صعودی، نزولی یا جانبی) را با شناسایی امواج ضربه ای و اصلاحی تعیین کنید.
از نسبت های فیبوناچی استفاده کنید.
آیا نظریه موج الیوت در تمامي بازارها كاربرد دارد ؟
نظریه موج الیوت برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت سهام طراحی شده است، اما به طور طبیعی به بازارهای متنوع مدرن مانند فارکس و سایرین به روز شده است.
شمارش امواج الیوت خود را از کجا شروع کنیم؟
این سوال اغلب توسط مبتدیانی که در حال مطالعه تئوری امواج الیوت هستند پرسیده می شود .
مبتدیان فکر می کنند که با شمارش امواج می توانند حرکت بعدی قیمت را استنتاج کنند.
به عنوان مثال، اگر معامله گر یا تحلیلگر 5 موج محرکه را شمارش کند ، انتظار دارد که قیمت در حرکت بعدی به عنوان یک موج اصلاحی کاهش یابد.
اگر آن روش بدوی ممکن است برای برخی از معامله گران مبتدی مناسب باشد، اما این روش نشان دهنده یک اشتباه بزرگ است که باید از آن اجتناب کنید.
امواج شمارش همیشه از بزرگترین داده های موجود درجه موج می آیند که جزئیات مهمی را نشان می دهد که برای دانستن اطلاعات بیشتر برای امواج بلند مدت و میان مدت باید دنبال شود.
امواج الیوت خود را از کجا شروع کنیم؟
چگونه با استفاده از موج الیوت حرکت قیمت بعدی را پیش بینی کنیم؟
اگر داده های تاریخی بیشتری برای دوره های طولانی تری داشته باشیم، آیا این انتظارات ما را برای جنبش بعدی تغییر خواهد داد؟
الگوها را با چشم غیر مسلح در موج الیوت شناسایی کنید
بازگشت به سوال اصلی ما، از کجا شمارش را شروع کنیم؟
در این مورد، ما باید تایم فریم هفتگی را بررسی کنیم و امواج را بشماریم تا از بین 2 سناریو یکی را انتخاب کنیم.
چرا این سناریو را انتخاب می کنیم؟
فهرست:
نظریه موج الیوت چیست؟
رالف الیوت بازار را چگونه می بیند؟
نظریه موج الیوت چگونه شکل گرفت؟
فلسفه حرکت بازار
مدرک موج الیوت
ساختار چرخه پایه در نظریه موج الیوت
موج الیوت 1
الیوت ویو ۲
الیوت ویو 3
الیوت ویو 4
الیوت ویو 5
موج انگیزه در نظریه موج الیوت
موج حرکتی چیست؟
موج ضربه ای
موج مورب (مورب پیشرو، مورب انتهایی)
موج اصلاحی در نظریه موج الیوت
موج اصلاحی چیست؟
زیگزاگ (زیگزاگ، زیگزاگ دوتایی، زیگزاگ سهگانه)
مثلث (مثلث منقبض، مثلث در حال گسترش)
تخت (تخت معمولی، تخت نامنظم، تخت دویدن)
مجتمع (دوبل سه، سه نفره سه)
کانال سازی در نظریه موج الیوت
پیش بینی حرکت قیمت با استفاده از کانالینگ
رسم کانال برای موج ضربه
رسم کانال برای موج اصلاحی
رسم کانال برای موج پیچیده
نسبت های فیبوناچی در نظریه موج الیوت
لئوناردو فیبوناچی
سری لئوناردو
چرا دنباله فیبوناچی برای تحلیل فنی بسیار مهم است؟
نسبت طلایی چیست؟
رابطه بین نظریه موج الیوت و اعداد فیبوناچی
اندازه گیری های تئوری موج الیوت
اندازه گیری امواج ضربه ای با استفاده از فیبوناچی
اندازه گیری های مورب پیشرو و پایان با استفاده از فیبوناچی
اندازه گیری موج اصلاحی در امواج حرکتی
الگوهای تصحیح اندازه گیری با استفاده از فیبوناچی
موج زیگزاگ
موج تخت
موج مثلثی
تئوری امواج الیوت
در تئوری ارائه شده توسط الیوت در سال 1938، بازار با رفتار تکراری و نمودار قیمتها با موج های منظم حرکت می کنند. او امواج را شناسایی و دسته ساختار چرخه اصلی نظریه الیوت بندی کرد و با جزئیات در سیکل های مختلف بازار آنها را شرح داد.
آقای الیوت یک حسابدار بود که در سن 58 سالگی به علت بیماری بازنشسته شد. وی پس از آن به بررسی و مطالعه دقیق قیمت سهام در بورس آمریکا پرداخت. یک دهه بعد در سال 1938 او یافته های خود را در کتابی بنام “اصل موج (The Wave Principle)” منتشر کرد.
الیوت در توسعه مفهوم حرکت بازار تا حد زیادی از نظریه های چارلز داو (Charles Dow) استفاده کرد. الیوت الگوی حرکت بازار را در الگوی 5 موج در جهت اصلی بازار و سه موج در جهت مخالف شرح داد. در یک بازار صعودی حرکت 5 تایی به صورت زیر است.
موج 1: صعودی موج 2: نزولی موج 3: صعودی موج 4: نزولی موج 5: صعودی
پس از حرکت 5 موجی صعودی، یک حرکت 3 موجی اصلاحی(نزولی) به شرح زیر خواهد بود.
موج a: نزولی موج b: صعودی موج c: نزولی
همانگونه که در تئوری داو آمده در بازارهای نزولی، یک حرکت 5 تایی نزولی وجود دارد که با یک موج اصلاحی (صعودی) که شامل سه ریز موج b, a و c می باشد، ادامه می یابد.
الیوت همچنین متوجه شد که هر موج می تواند به ریز موجهای کوچکتر و کوچکتر تقسیم شود که در هر موج رفتار مشابهی دنبال می شود.
بزرگترین موج، سیکل عظیم(grand supercycle) نام دارد که تشکیل آن قرنها طول می کشد. الیوت این موج را تا پیدایش آمریکا دنبال کرد و طرفدارانش کار او را ادامه داده اند. هر سیکل عظیم به چرخه های دیگری تقسیم می شود تا اینکه به کوچکترین سیکل که چند دقیقه طول می کشد ادامه می یابد. چرخه های اصلی به شرح زیر می باشد:
1Grand supercycle 2- Supercycle 3- Cycle 4- Primary 5- Intermediate 6- Minor 7- Minute 8- Minuette 9- Subminuette
بخش مهمی از کار الیوت کشف این مسئله بود که امواج بازار با نسبتهای فیبوناچی حرکت می کنند. الیوت دریافت که نسبت اندازه موجها مطابق با نسبتهای فیبوناچی است. او مهمترین نسبتهای فیبوناچی را 62% و 50% عنوان کرد. او همچنین عنوان کرد که نسبت هر عدد فیبوناچی به عدد بعدی خود نیز بسیار اهمیت دارد. این نسبتها شامل 2، 1.5، 1.67 و … می باشد که همگی آنها را می توان در نسبت 1.618 فیبوناچی خلاصه کرد. در ریاضیات به این عدد نسبت طلایی می گویند. این نسبت را می توان در طبیعت، کهکشهان، زیست شناسی و دیگر موضوعات یافت.
همانگونه که اشاره شد الیوت موجها را به 5 موج اصلی(5-1) و سه موج اصلاحی(abc) تقسیم کرد. این رابطه در یک روند صعودی بصورت شکل زیر می باشد.
الیوت ویژگی های هر موج را به شرح زیر توصیف کرد:
- موج 1 بعنوان شروع الگوی حرکتی، یک افزایش در قیمت، حجم و پهنا(نسبت افزایش قیمتها به کاهش قیمتها یا بعبارت دیگر قدرت روند) را نشان می دهد. موج 1 شامل 5 موج کوچکتر می باشد.
- موج 2 یک موج نزولی است که درصد زیادی از صعود موج 1 را باز می گردد. میزان معمول بازگشت قیمت در این موج، نسبتهای 50% و 62% فیبوناچی هستند. موج 2 هیچگاه تمام موج 1 را باز نمی گردد. این موج شامل 3 موج کوچکتر است.
- موج 3 با قدرت و حجم بالا به بالاتر از قله موج 1 حرکت می کند. در روند صعودی بیشترین میزان جهش نمودار معمولا در موج 3 اتفاق می افتد. موج 3 شامل 5 موج کوچکتر است. موج 3 اغلب به اندازه 1.68 درصد(نسبت طلایی) اندازه موج 1 صعود می کند.
- موج 4 یک موج اصلاحی است که معمولا تا نسبت فیبوناچی 38 درصد باز می گردد. به عبارت دیگر، قیمت به اندازه 38 درصد از موج 3 توسط موج 4 نزول می کند.
- موج 5 نیز یک موج صعودی است. اما این موج به انداز موج 3 بزرگ نیست مگر در موارد خاصی که رضایت عمومی بازار را فرا گرفته باشد. در این حالت این موج نیز توسعه می یابد. مانند دیگر موجهای صعودی در موج اصلی، این موج نیز شامل 5 موج کوچکتر است.
پس از تکمیل 5 موج، موج های اصلاحی که با a،b،c نمایش داده می شوند شروع می شود.
- در بازار صعودی موج a یک موج نزولی است که از 3 موج کوچکتر تشکیل می شود.
- موج b یک موج صعودی می باشد که شامل 5 موج کوچکتر است.
- موج c آخرین موج اصلاحی است. این موج در یک بازار صعودی از موج 1 پایین تر نخواهد آمد. موج c از 3 موج کوچکتر تشکیل می شود.
توضیحات ارائه شده در بالا مر بوط به بازار صعودی است. در بازار نزولی 5 موج اصلی با حروف A تا E و موجهای اصلاحی با اعداد 1، 2 و 3 نمایش داده می شوند. در بازار نزولی موج اصلی بصورت 5 تایی است و موج اصلاحی(موج صعودی) بصورت سه تایی می باشد.
در واقعیت کار با امواج الیوت کار آسانی نیست و نیاز به زمان دارد. الیوت کارها معمولا با تغییر روند بازار، موجها را از نو شناسایی می کنند. امروزه الگوهای معرفی شده توسط الیوت به وفور در بازارها مورد استفاده تکنیکالیست ها قرار می گیرد.
بعنوان یک تکنیکالیست ابتدا باید امواج را شناسایی کنید. سپس خطوط فیبوناچی را بر روی نمودار رسم کنید. این خطوط محدوده های احتمالی تغییر روند را به شما هشدار می دهد. این ابزارها می توانند به همراه دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال بکار گرفته شوند. حرکتهای صعودی قیمت معمولا تا خطوط بعدی فیبوناچی مانند 1.5 یا 1.62 ادامه می یابد و نزول ها معمولا تا 50% یا 62% باز می گردند. در عمل، امواج الیوت به همراه تئوری داو، تحلیل خطوط روند ، اندیکاتورها و الگوهای قیمتی جهت تشخیص احساس بازار استفاده می شوند. همانند اغلب ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال، تئوری امواج الیوت نیز می تواند از معاملات بسیار کوتاه مدت تا تجزیه و تحلیل بلند مدت اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا 13
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
آشنایی با بازارهای بورس کالای ایران
استاپ هانتینگ(Stop Hunting) در معاملات فارکس
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما