چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟


در بحث سرمایه گذاری در بورس توضیح دادیم که ما انسانها، در لحظات پرتنش، عموماً نمی‌توانیم منطقی باشیم و مغزمان به سمت تصمیم‌های احساسی می‌رود. فرض کنید که گروه متمم، واحدی برای مشاوره سرمایه گذاری در بورس دارد. شما امروز به متمم اعتماد می‌کنید و با توصیه‌های متمم، در چند سهم مشخص توصیه شده، سرمایه گذاری می‌کنید. تا زمانی که اوضاع خوب است، دوستی ما هم حفظ می‌شود. اگر شاخص‌ها کمی سقوط کنند، باز هم شما ما را تحمل خواهید کرد. اما فرض کنید که ببینید ظرف مدت سه ماه، سرمایه شما ۴۰٪ کاهش یافته است. اینجا هر چه گروه متمم برای شما توضیح دهد که «شاخص کل بورس الان ۵۰٪ کاهش یافته و هنوز سبد سرمایه گذاری شما در موقعیت مناسبی است و از لحاظ منطقی و با توجه به اخبار و اطلاعات در دسترس، بهتر است حداقل دو هفته صبر کنیم و سپس در مورد فروش سهام تصمیم بگیریم»، بعید است شما به این استدلال‌ها گوش دهید. به احتمال زیاد شما از همکاری با گروه سرمایه گذاری متمم پشیمان شده و تصمیم به فروش خواهید گرفت!

سرمایه گذاری و سوالهای کلیدی قبل از آن

سرمایه گذاری چیزی نیست که مختص میلیاردرها و ثروتمندان بزرگ باشد. هر کسی که هزینه‌ی زندگی خود و اطرافیانش را تامین می‌کند، طبیعتاً به فکر سرمایه گذاری هم هست. به امید اینکه بتواند بهترین استفاده را از دارایی و سرمایه و خلاصه دستاوردهای زحماتش داشته باشد.

در فضاهای اقتصادی مثل فضای اقتصادی حاکم بر کشور ما که نوسانات اقتصادی زیاد است، دغدغه‌ی سرمایه گذاری هم برای ما جدی‌تر است. تغییر ناگهانی نرخ طلا یا ارز یا مسکن یا هر پارامتر اقتصادی دیگر، ممکن است به سرعت میزان دارایی‌های ما را کاهش دهد. همچنانکه کسانی هستند که با همین تغییرات، برای خود سرمایه های بزرگی دست و پا کرده اند.

زمانی که نرخ تورم و میزان نوسانات شاخص‌های اقتصادی بالاست، عموم مردم احساس خوبی به نگهداری پول نقد ندارند و به دنبال گزینه‌هایی برای سرمایه گذاری هستند تا بتوانند پول‌ها و دارایی‌های خود را به شکلی مولد‌تر و ماندگارتر، تبدیل کنند.

امروز در کشور ما، مردم پول خود را به شکل‌های مختلف سرمایه گذاری می‌کنند. از خرید ملک و ارز و سهام تا پس انداز در حسابهای بلندمدت و خرید کالاهای مصرفی با دوام. گزینه‌های سرمایه گذاری بسیار متعدد هستند و نگرانی‌های اقتصادی هم ما را به تصمیم گیری سریع در این زمینه ترغیب می‌کنند.

اگر چه بحث سرمایه و سرمایه گذاری، بسیار گسترده و پیچیده است، اما گروه متمم در اینجا چند سوال را به عنوان سوالهای کلیدی قبل از هر سرمایه گذاری مطرح می‌کند و امیدوار هستیم که شما هم، بتوانید قبل از تصمیم‌های مهم در مورد سرمایه گذاری‌های کلیدی، مروری بر این پرسش‌ها داشته باشید.

سرمایه گذاری و پرسشهای کلیدی قبل از آن

هدف همه‌ی ما از سرمایه گذاریهای اقتصادی یکسان نیست. برخی ممکن است با استفاده از سرمایه گذاری در پی حفظ ارزش پول خود باشند. کارمند یا مدیری که به تازگی سنوات خود را از شرکت دریافت کرده، ممکن است در حال حاضر گزینه‌ی خاصی برای هزینه کردن آن پول یا سرمایه گذاری بلندمدت توسط آن نداشته باشد. اما می‌داند که اگر این پول را به همین شکل رها کند، ارزش آن کاسته می‌شود و به همین دلیل به دنبال گزینه‌ای برای سرمایه گذاری است.

برخی دیگر ممکن است در پی کسب سود قابل توجه باشند. شاید کسی را دیده باشید که خانه یا ماشین خود را می‌فروشد به امید اینکه طی یک یا دو سال، آن را چند برابر کند. سفته بازان که قبلاً درباره آنها حرف زدیم، نمونه‌هایی از این گروه محسوب می‌شوند.

فرد دیگری ممکن است با هدف کاهش ریسک، به دنبال فرصتهای دیگر سرمایه گذاری باشد. ممکن است شما کارمند یک شرکت بزرگ و موفق با درآمد خوب باشید یا مالک کارخانه‌ای که سود قابل توجهی دارد. اما همیشه این نگرانی وجود دارد که اگر در رابطه با شرکت مشکلی پیش آمد یا اگر کسب و کار دچار رکود شد، چه راهکاری پیش روی من قرار خواهد داشت؟ به همین دلیل ممکن است مالک یک کارخانه بخشی از درآمد خود را به املاک تبدیل کند یا کارمند یک شرکت، با بخشی از حقوق خود وارد بورس شود و سهم شرکتهای مختلف را خریداری کند. همان ماجرای قدیمی که هر کسی ترجیح می‌دهد تمام تخم مرغ‌هایش در یک سبد نباشد.

کسی که در پی حفظ ارزش پول خویش است، سرمایه گذاری‌های مطمئن و کم سود را ترجیح می‌دهد. کسی که می‌خواهد پله‌های ترقی را سه تا یکی طی کند، احتمالاً به دنبال فرصت‌های سفته بازی می‌رود و کسی که به دنبال کاهش ریسک است، منطقی است که در پی سرمایه گذاری‌هایی باشد که بیشترین استقلال را از کسب و کار فعلی‌اش داشته باشد (فقط تصور کنید که یک نفر در صنعت خودرو کار کند و برای توزیع تخم مرغ‌هایش در سبدهای مختلف، سهام چند شرکت خودروساز را هم خریداری کند! اگر شرکت او دچار رکود و مشکل شود، احتمالاً ارزش سبد سهام او هم دیر یا زود، سقوط خواهد کرد).

چه حجمی از سرمایه من ، قرار است به یک سرمایه گذاری خاص اختصاص پیدا کند؟ آیا قرار است ۹۰٪ کل اندوخته‌ی زندگی خودم را صرف یک فعالیت اقتصادی یا سرمایه گذاری کنم؟ یا می‌خواهم با بیست درصد پس انداز ماهیانه‌ام، یک بازی سرگرم کننده اقتصادی (البته به امید سود مطلوب) داشته باشم؟

بدیهی است که هر چه سهم بیشتری از سبد خود را به یک سرمایه گذاری اختصاص می‌دهیم، منطقی است که ریسک کمتری را در مورد آن پذیرا باشیم (البته ریسک کم و ریسک زیاد، خود بر اساس ویژگی‌های شخصیتی افراد، میزان متفاوتی خواهد داشت).

لازم نیست که همه‌ی ما متخصص یک حوزه باشیم تا بتوانیم در آن سرمایه گذاری کنیم. اما منطقی است که بکوشیم تا حد امکان در آن حوزه مطلع باشیم. یکی از بدترین شکل‌های سرمایه گذاری، زمانی است که ما به توصیه یک دوست یا همکار یا خویشاوند یا یک کارشناس خبره،‌ به سرمایه گذاری در حوزه‌ای ترغیب می‌شویم که در آن حوزه هیچ تخصصی نداریم.

سرمایه گذاری و تهدید سقوط شاخص سهام

در بحث سرمایه گذاری در بورس توضیح دادیم که ما انسانها، در لحظات پرتنش، عموماً نمی‌توانیم منطقی باشیم و مغزمان به سمت تصمیم‌های احساسی می‌رود. فرض کنید که گروه متمم، واحدی برای مشاوره سرمایه گذاری در بورس دارد. شما امروز به متمم اعتماد می‌کنید و با توصیه‌های متمم، در چند سهم مشخص توصیه شده، سرمایه گذاری می‌کنید. تا زمانی که اوضاع خوب است، دوستی ما هم حفظ می‌شود. اگر شاخص‌ها کمی سقوط کنند، باز هم شما ما را تحمل خواهید کرد. اما فرض کنید که ببینید ظرف مدت سه ماه، سرمایه شما ۴۰٪ کاهش یافته است. اینجا هر چه گروه متمم برای شما توضیح دهد که «شاخص کل بورس الان ۵۰٪ کاهش یافته و هنوز سبد سرمایه گذاری شما در موقعیت مناسبی است و از لحاظ منطقی و با توجه به اخبار و اطلاعات در دسترس، بهتر است حداقل دو هفته صبر کنیم و سپس در مورد فروش سهام تصمیم بگیریم»، بعید است شما به این استدلال‌ها گوش دهید. به احتمال زیاد شما از همکاری با گروه سرمایه گذاری متمم پشیمان شده و تصمیم به فروش خواهید گرفت!

به همین دلیل است که خوب است خودتان با مفاهیم اولیه آشنا باشید. شاخص‌ها را بشناسید. اوج و فرود آنها را ببینید و ارزیابی کنید. مفاهیم اولیه مانند EPS و چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ DPS و تعدیل و گزارش مجموع و افزایش سرمایه‌ها و … را بدانید تا هم زبان مشترکی شکل بگیرد و هم گفتگوهای شما از جنس «دریافت اطلاعات» باشد و نه «دیکته شدن تصمیم».

نمونه‌های دیگری هم از سرمایه گذاری در حوزه‌های ناشناخته وجود دارد که به شکست جدی منجر می‌شود. یکی از دوستان ما که سالها در یک کارخانه بزرگ صنعتی کار کرده بود تصمیم به سرمایه گذاری جدی و گسترده در یک شرکت نرم افزاری گرفت. او شنیده بود که سود در حوزه‌ی اپلیکیشن‌های موبایل خیلی خوب است و شرکت جوانی‌ هم که در این زمینه کار می‌کرد، هیجان زده از پیشنهاد سرمایه گذاری بزرگ او استقبال کرد.

اما تفاوت‌های کوچک فرهنگی، آغازگر تنش‌ها شد. سرمایه گذار که دفتری هم برای خودش در ساختمان شرکت در نظر گرفته بود و هر روز به شرکت سر می‌زد، به شدت معتقد بود که باید ساعت حضور و غیاب کنار درب ورودی نصب شود و هر یک ربع تاخیر معادل یک ساعت مرخصی در نظر گرفته شود. او معتقد بود که سرمایه گذاری سنگینش، این حق را به او می‌دهد که مراقب سلامت شرکت باشد و نمی‌شد توجیه‌اش کرد که برنامه نویسان، گاهی تا نزدیک صبح کار می‌کنند و بعد هم می‌خواهند بخوابند و سر کار نیایند!

مثالهای فردی و سازمانی از سرمایه گذاری در حوزه‌های نامربوط کم نیست. احتمالاً شما مثال‌های بیشتری از این دست در ذهن دارید.

در بحث تفکر سیستمی در مورد افق زمانی حرف زدیم. آنجا توضیح دادیم که هر کسی از هر راه حل و هر پیشنهادی حرف زد، بلافاصله باید بپرسیم: در کدام افق زمانی؟ همین بحث را در درس چهارم تحلیل تکنیکال هم به شکل دیگری مطرح کردیم. آیا می‌خواهم هر ماه سودی به دست بیاورم؟ آیا حاضر هستم که تا یک سال دست به اصل پول و سود پولم نزنم؟ آیا امروز این سرمایه گذاری را انجام می‌دهم که ده سال دیگر، سرمایه‌ای برای خودم یا فرزندانم داشته باشم؟ قطعاً پاسخ به این سوال می‌تواند اولویت گزینه‌های سرمایه گذاری را به کلی تغییر دهد.

سرمایه گذاری و توجه به بحث افق زمانی

نخستین قانون کلی در بحث سرمایه و سرمایه گذاری این است که سود بیشتر با ریسک بیشتر همراه است. اگر قرار باشد سود یک سرمایه گذاری برای من کمتر از سود سپرده گذاری بلندمدت در بانک باشد، منطقی نیست هم ریسک سرمایه گذاری را بپذیرم و هم از بخشی از سود ساده و سهل الوصول صرف نظر کنم.

از سوی دیگر، اگر کسی معتقد است فرصتی وجود دارد که سود بسیار بالا دارد و ریسک خاصی ندارد، باید به پیشنهاد او به دیده‌ی تردید نگاه کنم. کمتر کسی چنین فرصتی را به دیگران پیشنهاد می‌دهد!

به عبارت دیگر، وقتی می‌پرسند که در این بازار چه میزان می‌توان سود کسب کرد، بلافاصله این سوال مطرح می‌شود که شما چقدر می‌خواهید ریسک کنید؟ این مسئله فقط به بحث مالی و سرمایه گذاری مطرح نیست. در همه‌ی حوزه‌های زندگی می‌توان مصداق‌هایش را دید.

اگر حاضر باشیم که ریسک اعدام و مرگ را بپذیریم، بهترین گزینه برای کسب درآمد، این است که همین امروز قاچاق مواد مخدر را آغاز کنیم!

همیشه خوب است که نگاهی هم به گذشته آن حوزه داشته باشیم.

مروری به زندگی فعالان بازی ارز در کشور نشان می‌دهد که طی دهه‌های گذشته، بخشی از بیشترین سود اقتصادی برای این افراد حاصل شده است. اما فسادهای این حوزه را هم دیده‌ایم. سکته‌ها و باختن‌ها و پول‌های سوخته شده را هم چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ دیده‌ایم. جرم‌ها و زندان‌ها را هم دیده‌ایم.

مرور به بازار مسکن، حقایق دیگری را برای ما آشکار می‌کند. این بازار با رونق و رکودهای دوره‌ای همراه بوده و احتمالاً به دلیل ساختار بازار، همواره همراه خواهد ماند. کسانی که نقدینگی خوبی در اختیار داشتند و توانسته‌اند رکود این بازارها را تحمل کنند، به بیشترین سود دست یافته‌اند. اما آنها که نقدینگی کافی نداشته‌اند و با پیش فروش و وام و شیوه‌های مختلف، تامین مالی انجام داده‌اند یا سود کمی برده‌اند یا ورشکست و متضرر شده‌اند.

وارن بافت می‌گوید: هر بازاری، همچنانکه آینده‌ای دارد، گذشته‌ای هم دارد و نگاه محدود و خوش‌بینانه به آینده، ممکن است فرصت‌ها را در چشم ما بزرگ و تهدید‌ها را کوچک کند.

یکی از سوال‌های مهم در هر سرمایه گذاری، امکان خروج از آن است. مایکل پورتر، همیشه از واژه دیوارهای خروج برای این منظور استفاده می‌کند. برخی از سرمایه گذاری‌ها دیوارهای کوتاهی دارند و به سادگی می‌توان از آنها خارج شد (کسی که سکه می‌خرد). برخی از سرمایه گذاری‌ها دیوارهای بلندی دارند و به سادگی نمی‌توان از آنها خارج شد. شاید داستان ۳M را که در سلسله درس‌های کسب و کار گفتیم به خاطر داشته باشید که یکی از سرمایه گذاران، مجبور شد بیش از ده سال، در شرکت بماند و به رونق شرکت کمک کند تا اصل سرمایه اش قابل بازگشت باشد. مثال‌هایی از این دست در اطراف خودمان هم کم نیستند.

اگر وارد سرمایه گذاری در حوزه‌هایی می‌شویم که دیوارهای خروج آنها بلند است و پول ما به سرعت دوباره نقد نمی‌شود،‌ باید دلایل و انگیزه های دیگری بیابیم که چنین تصمیمی را توجیه کند. این انگیزه ها ممکن است سود بیشتر، علاقه به یک حوزه‌ی اخلاقی و ارزشی یا هر انگیزه‌ی دیگری است که حتی شکست خوردن یا زندگی در حصار دیوارهای آن سرمایه گذاری را برای ما قابل تحمل کند.

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تحلیل تکنیکال به شما پیشنهاد می‌کند:

مدیریت پرتفوی یا سبد سهام چیست و چه کاربردی دارد؟

مدیریت پرتفوی

پورتفولیو(Portfolio)، پرتفوی یا سبد سهام یک ترکیب درست، اصولی و مناسب از سهام و دارایی هایی است که شخص سهامدار در بازار سرمایه بورس خریده است. هدف اصلی و مهم از این کار، به حداقل رساندن ریسک سرمایه می باشد. فرض کنید شما در سبد سهام خود فقط از صنعتی خودرویی سهام دارید، حال در نظر بگیرید در یک مقطع زمانی عوامل بیرونی مثل جنگ یا درگیری های منطقه ای و امثال این اتفاق میافتد و باعث می شود تولیدات و صادرات این صنعت مورد نظر به حداقل برسد که در چنین زمانی شما دچار ضرر زیادی می شوید. اما اگر شما سبد خود را از صنعت های مختلفی چون دارویی، بانکی، پتروشیمی و… تشکیل دهید، سود دیگر سهام ها ضرر آن یک سهام شما را جبران می کنند. در این مقاله با ما همراه باشید تا با کسب اطلاعات مفید، با بهترین مدیریت پرتفوی آشنا شوید.

مدیریت پرتفوی یا سبد سهام چیست؟

مدیریت پرتفوی

پرتفوی با هدف کاهش میزان ریسک دارایی ها شکل می گیرد و باعث می شود در شرایط معمولی کاهش بازدهی تمام سهام های موجود در سبدتان نزدیک به صفر برسد. جمله معروفی در سراسر جهان در رابطه با مدیریت پرتفوی در بورس رایج است که می گوید همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید . این اصطلاح معروف برای مدیریت سرمایه بکار می رود، منظور از این جمله این است که از سرمایه و دارایی خود برای خرید سهام های مختلف در صنعت های متفاوت اقدام کنید. خصوصیات و ویژگی های مشخصی مثل تنوع بخشی برای تشکیل پرتفوی وجود دارد که با رعایت آن می توان گفت سبد سهام مناسبی تشکیل شده است.

ارزش پرتفوی چیست؟

ارزش نقدی و مالی پرتفوی شخص حقیقی و حقوقی را، ارزش پرتفوی می گویند. ارزش پرتفوی شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس، مهم ترین عامل برای قیمت گذاری این شرکت ها می باشد.

برای داشتن بهترین پرتفوی بورسی و مدیریت پرتفوی به نکات زیر توجه داشته باشید:

متنوع سازی پرتفوی

گاهاً سرمایه گذارانی هستند که با تحلیل های خود به این نتیجه می رسند که اگر تمام سرمایه خود را فقط در یک صنعت به عنوان مثال خودرویی، سرمایه گذاری کنند سود زیاد و قابل چشمگیری عایدشان خواهد شد و متوجه این موضوع نیستند که ریسک بسیار زیادی را پذیرفته اند و هر لحظه خطر آن وجود دارد که سرمایه شان از دست برود. داشتن سهام های یک صنعت توصیه نمی شود زیرا اگر رکودی در آن صنعت اتفاق افتد، شما در تمام سهام خود دچار ضرر می شوید. در واقع سبد شما هرچه تنوع بیشتری داشته باشد به نفع شما خواهد بود، پس سبد خود را از سهام شرکت های متفاوتی پر کنید، هم چنین توجه داشته باشید که تنوع به اندازه ای نباشد که در مدیریت آنها دچار مشکل شوید.

صنایع پرسود و با بازدهی بالا را مدنظر قرار دهید:

قبل از تشکیل سبد خود صنایع و شرکت های پربازده را شناسایی و مشخص کنید سپس از میان آنها پرتفوی خود را تشکیل دهید. زیرا اگر به صورت تصادفی و بدون دلیل موجه و منطقی سهام شرکت های مختلف را انتخاب و در سبد خود قرار دهید ممکن است دچار ضرر شوید. یکی از نتایج خوب انتخاب درست و تشکیل سبد مناسب کاهش ریسک در سرمایه گذاری می باشد.

چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟

انتخاب 5 تا 10 سهم از صنعت های مختلف، سبدی با تنوع درست و مناسب را نشان می دهد. با این اندازه تنوع شما ریسک سیستماتیک که به اتفاقات بزرگ سیاسی، اقتصادی که در نتبجه آن کل بازار درگیر می شود و همچنین ریسک غیرسیستماتیک که تنها مربوط به شرکت می شود را به حداقل رسانده اید.

دارایی خود را با وزن و درصد مناسب در سهام های مختلف تقسیم کنید

با تقسیم منطقی و اصولی کل سرمایه در سهام های انتخابی خود نتیجه بهتری می توان گرفت. اگر شما فقط 20 درصد سرمایه خود را به هر سهم از 5 سهم انتخابی خود اختصاص دهید در واقع ریسک سرمایه گذاری را به حداقل رسانده ایید و این کاری معقول و درستی است.

سخن پایانی:

یکی از لازمه های داشتن عملکردی خوب در بازار سرمایه ی بورس علاوه بر آگاهی و دانش کافی، داشتن مدیریت پرتفوی و هم چنین مدیریت سرمایه می باشد، زیرا در نتیجه ی این امر، سود و بازدهی بالا تحقق می یابد.

سهامداران حقیقی‌ و سهامداران حقوقی‌ چه تفاوتی با هم دارند؟

سهامداران حقیقی‌ و سهامداران حقوقی‌ چه تفاوتی با هم دارند؟

به گزارش «دنیای بورس»، گزارش زیر به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد.

  • سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
  • منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
  • چند نوع سهامداران داریم؟
  • به چه سهامدارانی حقیقی گفته می‌شود؟
  • سهامداران حقوقی‌ بازار سهام کدامند؟
  • دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
  • سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
  • استراتژی سهامداران حقوقی در چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ بازار سرمایه ایران چیست؟
  • بازارگردان کیست؟
  • آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
  • واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
  • رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت می‌دهد؟
  • خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص می‌شود؟
  • میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
  • منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
  • ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص می‌شود؟
  • خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟
  • چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر می‌شوند؟
  • آیا تحلیل شرکت‌های حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
  • چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم می‌شوند؟

سهام چیست؟ سهامدار کیست؟

سهام یکی از انواع اوراق بهادار است، اوراق بهادار یک نوع ابزار مالی است. در اصل شما با پرداخت مبلغی بخشی از سهام یک شرکتی را خریداری می‌کنید، به طوری که بسته به میزان سهامی که خریداری کرده‌اید در آن شرکت مالکیت دارید یا به عبارتی سهامدار آن می‌شوید.

در واقع اگر تمامی سرمایه شرکتی را به قسمت‌های مساوی تقسیم کنیم به هر قسمت یک سهم می گویند.

شما با خرید یک سهم مالکیت یک شرکت بورسی را به دست می‌آورید یا اصطلاحا سهامدار آن شرکت می‌شوید از طرفی علاوه بر مالکیت یک شرکت، مزایایی هم به شما تعلق می‌گیرد.

در خارج از بازار سهام برای داشتن مالکیت یک شرکت سرمایه زیادی لازم دارید.

منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟

هر سهم دارای دو ارزش اسمی و بازاریست. ارزش اسمی در ایران 100 تومان است. مثلا شرکتی که به تازگی تاسیس و وارد بورس اوراق بهادار می‌شود برای این‌که تعداد سهام را مشخص کند و هر سهم ارزش‌گذاری شود باید میزان سرمایه را تقسیم بر 100 تومان کند و بعد از مشخص شدن تعداد سهام کل، قیمت یا ارزش بازاری سهم براساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. پس قیمتی که ما روزانه در هر سهم میبینیم همان قیمت بازاری یا واقعی آن سهم است.

چند نوع سهامداران داریم؟

ما دو نوع سهامدار داریم؛ سهامداران حقیقی یا خرد و سهامداران حقوقی یا عمده

به چه سهامدارانی حقیقی گفته می‌شود؟

هر کدام از ما که دارای هویت فردی جداگانه هستیم یک فرد حقیقی محسوب می‌شویم.

پس اگر ما افراد حقیقی سهام شرکتی را خریداری کنیم به ما سهامدار حقیقی می‌گویند. یعنی به صورت انفرادی کد بورسی دریافت کرده و معامله می‌کنیم.

سهامداران حقوقی‌ بازار سهام کدامند؟

گاه اشخاص حقیقی در کنار هم جمع شده و جدا از شخصیت فردی خود، مجموعه‌ای مستقل مانند سازمان‌ها، نهادها، شرکت‌ها… را تشکیل می‌دهند.

به این مجموعه‌ که شخصیت فرضی و اعتباری دارد و نام و نشان جداگانه و اهداف مشخصی را دنبال می‌کند، شخص حقوقی می‌گویند.

برای مثال شرکت مینو یک شخص حقوقی محسوب می‌شود. این اشخاص حقوقی توسط افراد حقیقی تحت عنوان هیئت مدیره اداره می‌شود و می‌توانند کد بورسی مختص به خود را دریافت کنند.

پس هرگاه صحبت از سهامداران حقوقی یا بازیگران حقوقی شد منظور همان شرکت‌های ثبت شده‌ای هستند که از طریق این شرکت‌ها اقدام به معامله در بازار سهام می‌کنند.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌های سبدگردانی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، کارگزاری‌ها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب می‌آیند که هرکدام یک شخص حقوقی هم محسوب می‌شوند.

دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟

همان‌طور که گفته شد، سهامداران حقیقی به صورت انفرادی خرید و فروش می‌کنند، این افراد اغلب دید کوتاه‌مدت بر سهام دارند و ممکن است براساس جو و شایعات بازار و یا نظرات و تحلیل‌های شخصی خود خرید و فروش‌های هیجانی داشته باشند.

البته این به معنای این نیست که تمامی سهامداران حقیقی به این صورت معامله کنند اما قاعدتا ما نمی‌توانیم جز عده‌ای اندک از این افراد را تحلیلگر حرفه‌ای بدانیم.

برخی از این نوع سهامداران مخصوصا تازه‌واردان بازار در صف‌‌های خرید، خریدار و در صف‌های فروش، فروشنده هستند.

رفتار مخرب و هیجانی این دسته از سهامداران می‌تواند بسیار به بازار سهام آسیب وارد کند.

به همین منظور همواره به این دسته از سهامداران به ویژه تازه‌واردان پیشنهاد می‌شود در بدو ورود به بازار سهام یا از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری اقدام کنند یا از مشورت افراد خبره و تحلیگران معتبر استفاده کنند.

سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟

برخلاف سهامداران حقیقی‌ بازار، سهامداران حقوقی بیشتر نگاه بلندمدت و بنیادی بر سهم دارند.

این سهامداران اصولا تیمی از تحلیلگران حرفه‌ای دارند، با کلیات بازار پیش می‌روند. در روزهای منفی بازار خریدار و در روزهای مثبت فروشنده می‌شوند تا تعادل بازار سهام برهم نخورد.

حجم معاملاتی که این دسته از سهامداران انجام می‌دهند بسیار بیشتر از سهامداران حقیقی است و کمتر رفتار هیجانی از آن‌ها دیده می‌شود.

استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟

در هر سرمایه‌گذاری اگر تحلیل و تجزیه درستی صورت نگیرد، نتیجه‌ای دل‌خواه و مطلوبی نخواهد داد. حتی در روزهای مثبت بازار سهام هم هستند افرادی که با رفتار غلط در معاملات متضرر شده‌اند.

در نتیجه هر دو دسته سهامدار هم سهامداران حقیقی‌ و هم سهامداران حقوقی‌ باید سهامی را انتخاب کنند که تمامی فاکتورهای ارزندگی را داشته باشد.

سهامداران حقوقی با توجه به حجم زیاد معاملاتی که انجام می‎دهند، سرمایه کلانی که در بازار سهام دارند و همچنین نظارتی که همواره از سوی نهادناظر، مالکین و سهامداران حقیقی بر عملکرد این شرکت‌ها وجود دارد، باید همواره پاسخگو باشند و در نتیجه تصمیم‌گیری در خصوص خرید و فروش سهام به شدت در معرض ریسک قرار دارد.

به همین منظور سرمایه‎گذاری آن‌ها باید براساس تحلیل‌های تیمی و کارشناسی صورت گیرد.

در بازار سرمایه ایران سهامداران حقوقی نقش بازارگردان را ایفا می‌کنند.

بازارگردان کیست؟

بازارگردانی به این صورت است که با خرید و فروش سهام نقدینگی را در بازار به گردش در می‌آورند، عرضه و تقاضا را بالا می‌برند یا به عبارتی سهام در میان سهامداران چه سهامداران حقیقی و چه سهامداران حقوقی دست به دست می‌شود.

به این ترتیب دو وظیفه خطیر یک بازارگردان افزایش نقدشوندگی سهام و کاهش دامنه نوسان قیمت اوراق بهادار است.

همان‌طور که گفته شد بازارگردان در روزهای مثبت بازار فروشنده و در منفی‌های بازار خریدار می‌شود تا بازار با نوسان شدید مواجه نباشد.

آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟

با این وجود برخی کارشناسان معتقدند که سهامداران حقوقی نمی‌توانند در نقش بازارگردان وظایف خود را به درستی انجام دهند و این کار باید توسط نهاد دیگر انجام شود. چراکه در این‌جا منافع سهامداران حقوقی هم درگیر است، به طوری که ممکن است با توجه به رصدگری دقیق و هوشمندانه سریع‌تر از اخبار مرتبط با سهام شرکت‌ها مطلع شده و واکنش نشان دهند.

موضوعی که در خرید و فروش سهامداران حقوقی‌ باید به آن توجه شود این است که برخی از سهامداران حقوقی‌ تعداد اندکی از سهام شرکتی را دارند که تاثیر زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی دیگر با توجه به خرید حجم بالا از سهام شرکتی، می‌توانند قیمت و بهای سهمی را تعیین کنند و به نوعی با خرید و فروش به آن جهت بدهند.

به عبارتی می‌توانند ایجادکننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند.

واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی

تصمیم‌های سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار در راستای خرید و فروش سهام همواره مورد توجه اهالی بازار سهام بوده است چرا که رویکرد آن‌ها می‌تواند بازار را جهت بدهد.

همان‌طور که گفته شد سهامداران خرد یا همان سهامداران حقیقی‌ بازار اغلب با توجه به دید کوتاه‌مدتی که دارند نسبت به سهامی توجه نشان می‌دهند که سود بیشتر در زمان کمتر بدهد فارغ از ارزندگی آن سهم بر اساس فاکتورهای بنیادی.

این موضوع گاه آسیب‌های فراوانی به آن‌ها زده و علاوه بر زیانی که گریبان‌گیرشان شده سهم را دستخوش نوسانات زیاد کرده به طوری که سهمی گاه چند برابر ارزش ذاتی خود معامله می‌شود و گاه برعکس این موضوع، سهام ارزنده از چشم سهامداران حقیقی دور می‌ماند.

در نتیجه همان‌طور که گفته شد واکنش‌های هیجانی اغلب از سوی این دسته از سهامداران است.

رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت می‌دهد؟

سهامداران حقوقی که اغلب براساس تحلیل چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ و ارزندگی سهم معامله انجام می‌دهند بسیار در جهت دهی به بازار سهام موثرتر از سهامداران حقیقی عمل می‌کنند. این نوع از سهامداران کمتر هیجانی برخورد کرده هرچند که رفتار آنان ممکن است بازتاب هیجانی به بازار بدهد.

بدین‌ترتیب رصد رفتار این دو دسته از سهامداران بسیار مهم است و روزانه خالص خرید و فروش و همین‌طور میزان مشارکت و ارزش معاملاتی که توسط افراد حقیقی و حقوقی انجام شده است، بررسی می‎‎شود.

خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص می‌شود؟

هرگاه میزان خرید سهام توسط سهامداران حقیقی و یا سهامداران حقوقی از میزان فروش آن بیشتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش عددی مثبت را نشان می‌دهد که بیانگر این است که سهامدار خریدار بوده و یا بالعکس اگر ارزش خرید نسبت به فروش کمتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش منفی شده و بیانگر فروشنده بودن سهامدار است.

به عبارتی گفته می‌شود خالص خرید یا فروش سهامداران حقیقی‌ یا سهامداران حقوقی‌ فلان عدد است.

میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟

میزان مشارکت بیانگر میزان معاملاتی است که سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی به نسبت یکدیگر روزانه انجام می‌دهند.

مثلا می‌گویند میزان مشارکت سهامداران حقیقی‌ در معاملات فلان روز بیشتر از سهامداران حقوقی‌ بود.

منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟

وقتی می‌گوییم تغییر مالکیت‌ها در روز مثلا سوم مرداد حقیقی به حقوقی بوده است یعنی نقدینگی از پرتفوی (سبد سهام) سهامداران حقیقی به پرتفوی سهامداران حقوقی منتقل شده است یا به عبارتی سهامداران حقیقی بیشتر فروشنده بودند و سهامداران حقوقی خریدار و این موضوع می‌تواند بالعکس باشد.

ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص می‌شود؟

ارزش کل معاملات سهام، مجموع کل خرید و فروش‌ها یا همان معاملات سهامداران حقیقی‌ و سهامداران حقوقی‌ بازار است. اما هرگاه گفته می‌شود ارزش معاملات خرد فلان عدد است یعنی ارزش معاملات بدون در نظر گرفتن معاملات بلوکی (عمده)، اوراق مشارکت و دادوستدهای صندوق‌های سرمایه‎گذاری.

خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟

باتوجه به موارد گفته شده ممکن است این موضوع مطرح شود که سهامداران حقوقی به خاطر حجم معاملات و میزان سرمایه‌ای که در بازار سهام گذاشته‌اند، تیم تحلیلگر حرفه‌ای دارند و با توجه به نفوذ بیشتری که دارند زودتر از سهامداران حقیقی از اطلاعات شرکت‌ها آگاه می‌شوند پس می‌توانند لیدر خوبی برای بازار باشند.

پس ما باید با خرید سهامداران حقوقی‌ خریدار شویم یا با فروششان بفروشیم.

اما برای تصمیم‌گیری باید فاکتورهای زیر را بررسی کنیم:

چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر می‌شوند؟

گاهی ممکن است ببینید که سهامدار حقوقی در یک سهمی در یک محدوده معین خریدار است. از این موضوع دو برداشت می‌شود داشت.

برداشت اول این است که آن سهامدار حقوقی سهام شرکت را بر اساس فاکتورهای مختلف بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که قیمت فعلی برای خرید سهم مناسب است و یا به عبارتی سهم ارزنده است. به همین دلیل شروع به خرید سهم می‌کند.

در حالت دیگر سهامدار حقوقی در نقش حمایت‌کننده سهام وارد عمل می‌شود. یعنی همان‌طور که گفته شد با خرید و فروش خود بازار را متعادل نگه میدارد و مانع از نوسانات شدید می‌شود.

آیا تحلیل شرکت‌های حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟

در این حالت باید سهم را بررسی کنیم که آیا واقعا سهام شرکت ارزش خرید دارد یا خیر. همان‌طور که می‌دانید، تحلیل‌ها می‌توانند متفاوت باشند.

گاه دو تحلیلگر حرفه‌ای هم می‌توانند نظرات متغایر از هم داشته باشند.

به هر حال در هر شرایطی خطای انسانی وجود دارد و ممکن است گاهی خبر کوچکی از دید بسیاری از تحلیلگران دور بماند، کما این‌که بسیار در ارزندگی سهمی اثرگذار باشد.

پس نمی‌توان گفت که سهامداران حقوقی همیشه تحلیل‌های درستی از سهام شرکت‌ها دارند و سهامداران حقیقی در تشخیص ارزندگی سهمی همیشه ضعیف عمل می‌کنند.

چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم می‌شوند؟

در بحث فروش گاه ممکن است شرکتی برای تامین نقدینگی لازم به منظور اجرای طرح‌های توسعه‌ای و یا پرداخت بدهی و . اقدام به فروش سهام خود کند.

یا در حالت دیگر سهامدار حقوقی سود مد نظر را کسب کرده و به این نتیجه رسیده که سهم توان سوددهی بیشتر را ندارد و در نتیجه ممکن است اقدام به فروش سهام خود کند.

به عبارتی این دید را دارند که سهم دیگر ارزنده نیست و یا در نهایت باز هم به بحث جلوگیری از ایجاد نوسانات شدید و متعادل‌سازی بازار می‌رسیم.

بنابراین به طور دقیق نمی‌توان گفت که همگام با خرید و فروش سهامداران حقوقی‌، سهامداران حقیقی بازار باید خریدار یا فروشنده باشند یا خیر.

به همین منظور پیشنهاد می‌شود کلیه اخبار بورسی و مرتبط با شرکت‌ها به دقت رصد شود و سنجش ارزندگی سهام براساس فاکتورهای بنیادی انجام شود.

آشنایی با مهم ترین مفاهیم و اصطلاحات خرید سهام

خرید سهام و آشنایی با مهم ترین مفاهیم و اصطلاحات

مفاهیم و اصطلاحات خرید سهام را در این مقاله بررسی میکنیم. با گذشت زمان افراد بیشتری در ایران به بازار بورس وارد می شوند و با جملاتی همچون ” هر ایرانی یک فعال بورسی ” بیشتر چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ مواجه می شویم. لازمه فعالیت در بازار ، آموزش بورس و یادگیری مفاهیم پایه ای آن است و فردی که در این بازار فعالیت می کند باید کاملا با این مفاهیم آشنا باشد. در این مقاله نیز به تعریف و توضیح کامل یکی از مفاهیم به نام ” سهم ” و دسته بندی آن می پردازیم. در ادامه تمامی نکاتی که در مورد این موضوع باید بدانید برایتان به سادگی بیان می شود.

سهم چیست؟

سهم قسمتی از سرمایه یک شرکت است. هر سهم کوچکترین واحد مالکیتی در یک شرکت یا کارخانه است که هر سهام دار، به همان نسبتی که از سهام شرکت در اختیار دارد ، در مالکیت شرکت یا تولیدی شریک است.

برای درک راحت تر موضوع به مثال زیر توجه کنید :

شرکتی به تعداد چهار میلیون سهم دارد. اگر شخصی ، مالک چهار هزار سهم در این شرکت باشد ، پس او یک‌ هزارم از حق مالکیت این شرکت را در اختیار دارد.

سهم شرکت سهامی عام با خاص چه تفاوتی دارد؟

مهم ترین فرق بین یک شرکت سهامی خاص با سهامی عام این است که سهام شرکت ‌های سهامی عام توسط عموم مردم قابل خرید و فروش است اما سهام شرکت‌ های سهامی خاص در مالکیت عده‌ای خاص است. هنگام خریداری سهم یک شرکت، فرد در سود و زیان و فعالیت های آن شرکت سهیم می شود. هر سهامدار به اندازه سهم خود در شرکت، دارای حق و حقوق است. بر اساس این حق، سهام‌دار می‌تواند از منافع شرکت استفاده کند ، در مجمع عمومی رای دهد و در صورت انحلال شرکت در دارایی آن سهم خواهد داشت.

چهار تقسیم بندی اصلی سهام که باید بشناسید

سهامی که در بورس اوراق بهادر معامله می شود را می توان از جهات مختلف دسته بندی کرد و مورد بررسی قرار داد :

الف) از نظر حقوقی که سهامدار در سرمایه شرکت دارد

سهام عادی (common stock)

سهام عادی سندی است که نشان می دهد سرمایه گذار ، مالک درصد مشخصی از یک شرکت است و درصد معینی از سود شرکت، و مزایای دیگری که به سهامداران تعلق می‌گیرد را دریافت خواهد کرد.

دارندگان سهام عادی، مالکان اصلی شرکت بوده، و از حقوق و مزایای زیر برخوردارند:

  • حق دریافت سود سهام
  • حق رأی دادن در مجامع عمومی عادی و مجمع فوق‌العاده
  • حق تقدم در خرید سهام جدید
  • حق باقی‌مانده دارایی پس از انحلال شرکت
  • حق اطلاع از فعالیت‌های شرکت

اکثر سهام شرکت ‌ها به صورت سهام عادی است و به همین دلیل، معمولاً صاحبان این نوع سهام کنترل و مدیریت شرکت‌ ها را در دست دارند.

سهام ممتاز (preffered shares)

سهام ممتاز ، نوعی گواهی مالکیت قابل انتقال است که به دارنده ، حقی محدود و ثابت از دارایی ‌های شرکت می‌ دهد . واژه ممتاز بدین معنی است که پرداخت سود این سهام ، نسبت به سود سهام عادی ، اولویت دارد و باید به‌ طور کامل پرداخت شود ، حتی اگر شرکت به هر دلیل ورشکسته شود. از طرفی ممکن است برخی حقوق نظیر حق رأی در مجامع از دارندگان سهام ممتاز سلب شود. سهام ممتاز ، جزء سهام سرمایه ‌ای می ‌باشد که در ایران قانون تجارت آن را پذیرفته ‌است. این سهم دارای امتیازاتی است که به سهم عادی تعلق نمی ‌گیرد.

امتیازاتی که به سهام ممتاز تعلق می‌گیرد عبارتند از :

  • اختصاص سود بیشتر به مالکان این سهام نسبت به مالکان سهام عادی .
  • مالکان سهام ممتاز در دریافت سود اولویت دارند. مثلاً ممکن است زمانی پیش آید که به علت سود کم ، سهامداران دیگر از بردن سود در زمان خاصی محروم شوند
  • اولویت مالکان سهام ممتاز در دریافت سود سال ‌های آینده در صورت کافی نبودن سود سال
  • شر اعطای امتیاز هنگام تقسیم دارایی شرکت در زمان تسویه ترجیحاً مبلغ سهام ممتاز پرداخت شود ، یا در تقسیم دارایی باقی‌مانده شرکت ، پس از پرداخت بدهی‌ های آن به اشخاص ثالث ، سهم بیشتری به نسبت سهام عادی به صاحبان سهام ممتاز داده شود
  • اعطای حق رای دو یا چند برابر که در قانون فرانسه از سال ۱۹۳۰ به روشنی ممنوع شده است و در قانون ۱۹۶۶ این کشور نیز این ممنوعیت جز در موارد استثنایی حفظ گردیده است . در برخی کشورها مانند فرانسه صاحبان سهام ممتاز از حق رای برخوردار نیستند

سهام انتفاعی ​

سهم انتفاعی وقتی مصداق دارد که به دلیل استهلاک سهام که در قانون ایران از آن به عنوان استهلاک سرمایه یاد شده است ، ارزش اسمی سهم با استفاده از اندوخته‌های اختیاری یا سود قابل تقسیم به صاحب آن پرداخت شود .

سهام نقدی​

به کسانی که آورده نقدی یعنی پول به شرکت می‌آورند سهم نقدی اختصاص داده می‌ شود . این سهام با پرداخت یک چهارم مبلغ آن قابل صدور است

سهام غیرنقدی​

به کسانی که با آورده غیرنقدی در شرکت سرمایه گذاری می کنند سهم غیرنقدی اختصاص داده می‌ شود . این سهم در صورتی صادر می‌ شود که آورده به طور کامل تسلیم شده باشد

سهام با نام​

سهمی است که در ورقه سهم نام صاحب سهم گفته شده باشد یا در دفتر سهام شرکت ثبت شده باشد . در واقع هم می ‌شود روی ورقه سهم ، که دارای شماره مخصوص است نام دارنده آن را ذکر کرد و هم به این اکتفا کرد که سهم با نام است و نام صاحب آن را در دفتر سهام شرکت ذکر کرد.

سهام بی نام

در صورتیکه در برگه سهام نام کسی به عنوان صاحب سهام درج نشده باشد و یا این برگه در دفتر سهام شرکت به نام کسی ثبت نشده باشد ، این سهم بی ‌نام است . از آنجا که این نوع سهم ، به صورت سند در وجه حامل تنظیم میگردد ، بنابراین کسی که سند در دست او باشد ، مالک آن شناخته می ‌شود .گم شدن یا سرقت آن تابع مقررات قانون تجارت پیگیری می شود . اگر ما بخواهیم سادگی استفاده از این نوع سند را بررسی کنیم در می یابیم چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ که راحتی استفاده از آن مانند استفاده از پول است ، در واقع برای انتقال اعتبار این برگه به شخص دیگر نیاز به هیچ گونه قرارداد اداری نداریم و ارزش سهام متعلق به کسی است که ورقه سهام را در اختیار دارد.

برگه سهام یا ورقه سهم چیست ؟ ​

فردی که سهامی از یک شرکت خریداری می کند ، ورقه ای تحت عنوان ورقه سهم که نشان دهنده مالکیت او بر مقدار مشخصی از سهام است دریافت می کند . این ورقه سندی قابل معامله و دارای ارزش است . ورقه یا برگه سهام شامل اطلاعاتی مانند نام شرکت ، شماره ثبت ، نام و مشخصات صاحب سهام ( در صورت با نام بودن سهم ) و مبلغ اسمی سهام خریداری شده است.

د) سایر انواع سهام

سهام با حقّ چند رای​

سهامی است که حق رأی آن بیش از سهام عادی است.

سهام جایزه (bonus shares)

هنگامی که شرکت سهامی، از ذخایر اندوخته فراوانی برخوردار باشد ، می ‌تواند بخشی از آن را از راه انتشار سهام جایزه در وجه سهامداران کنونی خود ، به سرمایه تبدیل کند . معمولاً پس از انتشار سهام جایزه ، با توجه به تعداد سهام منتشرشده ، قیمت سهام شرکت در بازار ، کاهش پیدا می‌کند. در واقع سهام جایزه در زمان افزایش سرمایه شرکت منتشر و به سهامداران شرکت تعلق می‌گیرد . با این حال ، برای آنکه نرخ سود قابل تقسیم به ازای هر سهم تغییری نکند ، پس از چندی قیمت سهم افزایش می‌ چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ یابد و سهام داران با توجه به افزایش تعداد سهام خود ، منافع بیشتری به دست خواهند آورد.

در سهام جایزه ؛ سهام اضافی بدون دریافت هزینه به سهام داران داده می شود . در واقع این سهام درآمد انباشته شده شرکت است که در قالب سود سهام داده نمی شوند ، اما به سهام آزاد تبدیل می شوند

سهام ترجیحی​

سهام ترجیحی بخشی از سهام شرکت است که در راستای برنامه‌های خصوصی ‌سازی به کارکنان شاغل در آن شرکت واگذار می شود

سهام عدالت

فروش تسهیلات بخشی از سهام شرکت ‌های دولتی معین ، به اقشار با درآمد پایین در جامعه است . به زبان دیگر، می ‌توان آن را نوعی یارانه ، تلقی کرد

سهام مدیریتی

سهمی که در یک زمان در دو یا چند نوع از دسته بندی سهام قرار بگیرد مثلاً ؛ سهام سرمایه‌ای ، که بانام و ممتاز نیز است

مفاهیم و اصطلاحات خرید سهام که باید بدانید:

ارزش اسمی سهم چیست؟

یکی از مفاهیم و اصطلاحات خرید سهام، ارزش اسمی می باشد. وقتی صحبت از ارزش اسمی می‌شود ممکن است گروهی ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه و گروهی دیگر به ارزش اسمی سهام را در نظر بگیرند.

در زبان انگلیسی واژگانی جداگانه برای این دو موضوع وجود دارد. par value اشاره به ارزش اسمی اوراق قرضه اشاره دارد و face value ارزش اسمی سهام را بیان می کند. دانستن ارزش اسمی برای اوراق قرضه یا ابزارهای مالی مهم است، چراکه ارزش سررسید و همچنین ارزش دلاری بهره‌ های پرداختی را تعیین می‌ کند. ارزش اسمی اوراق قرضه در کشورهای خارجی معمولاً ۱۰۰۰ یا ۱۰۰ دلار است؛ اما سهام معمولاً ارزش اسمی نداشته یا ارزش اسمی کمی مثلاً ۱ سنت برای هر سهم دارند.

در ایران ارزش سهام معادل ۱.۰۰۰ ریال است. اما شرکت‌های مختلف با توجه به وضعیت فعالیت خود، قیمتی بیشتر یا کمتر از این حد دارند. همچنین ارزش اسمی، مبنایی برای تعیین سرمایه و تعداد سهام در صورت‌های مالی شرکت‌ها است.

ارزش روز اوراق قرضه یا مشارکت در بازار ممکن است کمتر یا بیشتر از ارزش اسمی باشد و به عواملی نظیر نرخ عمومی بهره بازار و اعتبار اوراق قرضه بستگی دارد؛ اما از نظر حقوق سهامداران، ارزش اسمی ارتباط کمی با قیمت سهام در بازار دارد.

سبد سهام به زبان ساده:

سبد سهام (portfolio) ترکیبی از سهام یا سایر دارایی‌ها است که یک سرمایه‌گذار آن ها را خریداری می کند. بگذارید با مثالی ساده شروع کنیم، فرض کنید که شما 50 میلیون تومان برای سرمایه‌ گذاری در بورس اختصاص می ‌دهید و آن را بین پنج سهم مختلف تقسیم می ‌کنید. در این حالت شما یک سبد سرمایه‌گذاری تشکیل می دهید ؛ یعنی با تقسیم پول خود بین سهم های مختلف ریسک معاملات خود را کاهش داده اید.

در سال ۱۹۵۰ هری مارکوئیتز مدل اساسی پرتفولیو را ارائه کرد که مبنایی برای تئوری مدرن پرتفوی قرار گرفت. قبل از مارکوئیتز سرمایه‌داران با مفاهیم ریسک و بازده آشنا بودند ولی نمی‌توانستند آن را اندازه‌گیری کنند. سرمایه‌گذاران از قبل می‌دانستند که ایجاد تنوع مناسب است و به اصطلاح، نباید همه تخم‌مرغ‌هایشان را در یک سبد بگذارند. با این حال مارکوئیتز اولین کسی بود که مفهوم پرتفولیو و ایجاد تنوع را به‌صورت علمی بیان کرد.

پرتفولیو، در عبارت ساده، به ترکیبی از دارایی‌ها گفته می‌شود که توسط یک سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری تشکیل می‌شود. از نظر تکنیکی، یک پرتفولیو دربرگیرنده مجموعه‌ای از دارایی‌های واقعی و مالی سرمایه‌گذاری یک سرمایه‌گذار است. مطالعه تمام جنبه‌های پرتفولیو، مدیریت پرتفولیو نام دارد. قانون شماره یک مدیریت پرتفولیو، ایجاد تنوع است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایه‌گذاری بین چند سهم است؛ بدین ترتیب، سود یک سهم می ‌تواند ضرر سهام دیگر را جبران کند.

جزئیات خبر

۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام (پرتفوی بورسی)

در این مقاله قصد داریم به صورت اجمالی به بررسی مفهوم سبد سهام یا پرتفوی بورسی بپردازیم. این اطلاعات میتواند تا حد بسیار زیادی ریسک سرمایه‌گذاری در بورس را کاهش دهد. افراد مبتدی معمولا به این نکته توجه چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ نمی‌کنند و معنای سبد سهام و تشکیل پرتفوی را نادیده می‌گیرند. برای آشنایی بیشتر با این مقوله، با ما همراه باشید.

سبد سهام چیست؟

بعد از دریافت کد بورسی از طریق کارگزاری‌ها و آشنایی با بازار بورس و شروع به انجام معاملات، با اصطلاحات زیادی آشنا خواهید شد. یکی از اصطلاحات اولیه که باید نسبت به آن آشنایی داشته باشید، سبد سهام یا پرتفوی بورسی خواهد بود.
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی مناسب از انواع سهام است که یک سرمایه‌گذار آن‌ها را خریداری کرده‌ است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایه‌گذاری بین چند سهم است؛ از این رو، سود یک سهم می‌تواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهم‌هایی از انواع گروه‌های بورسی است که می‌تواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید: همه تخم مرغ‌ها را در یک سبد نگذارید.

سبد سهام شامل چه سهم‌هایی است؟

تشکیل سبد سهام

درنظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروه‌های بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی می‌تواند شامل شرکت‌های سرمایه گذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروه ها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایه گذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند و شما میتوانید‌ سهام این صندوق‌ها را خریداری کنید. بسیاری از کارشناسان سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکت‌ها و هولدینگ‌ها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید. تمامی این کارها برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در بورس است. به هر حال بهترین حالت این است که در سبد سهام خود از سهم هایی که مخالف هم حرکت می‌کنند، داشته باشید. برای مثال گروه خودرویی و پتروشیمی در ایران معمولا روند‌های مخالفی دارند.

توجه به این نکته نیز ضروری است که شناسایی صنایع مختلف برای سرمایه گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است؛ به این معنی که ابتدا باید صنایع مختلف را تحلیل کرده و سبد سهام خود را بر پایه صنعت‌هایی که بازده مناسبی خواهند داشت، تشکیل دهید.

۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام

اصل اول: تک سهم نشوید

این امر بدیهی است که در بازار بورس سهم‌های زیادی وجود دارند که در طی یک سال چندین درصد رشد داشته‌اند. لذا از همین جهت بر اساس اصل تکرار تاریخ، احتمالاً این رشد برای سهم‌های مشابه نیز اتفاق خواهد افتاد. البته که یک سرمایه‌گذار برای کسب چنین سودهایی لحظه‌شماری می‌کند؛ اما اگر برعکس چیزی که فکر کرده‌اید اتفاق بیافتد چه می‌شود؟ به‌احتمال‌زیاد، خیلی زود مایوس شده و ترجیح می‌دهید سرمایه خود را از بازار بورس خارج کنید.

توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم به‌جای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ ریسک‌پذیر هستید و قصد تک سهم شدن رادارید توصیه می‌کنیمم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایه‌گذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمی‌رسد. اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، درواقع در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، به‌اندازه‌ی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد. فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب نموده‌ایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالاً تمامی سهم‌ها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.

اصل دوم: توزیع مناسب وزن‌های سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی

پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دوره‌ای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار می‌تواند وزن‌دهی اولیه شما را تغییر دهد. برای تخصیص چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟ دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایه‌گذاری‌ها را به صورت کمّی دسته‌بندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آن‌ها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر می‌کنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.

اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید پرتفوی خود را نیز به نسبت آن‌ها تغییر دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص دارایی‌های خود بخش کوچکی را به سهام‌های پرریسک‌تر اختصاص دهید. اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزن‌دهی موقعیت خود، به کدام طبقه از دارایی‌ها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری داده‌اید.

مثلا، فرض کنید که شما ۴۰ درصد از دارایی خود را به سهام‌ شرکت‌های کوچک تخصیص داده‌اید، در حالی که داده‌های شما می‌گوید که باید تنها ۱۰ درصد از دارایی‌های خود را به این طبقه اختصاص دهید. در این صورت ایجاد تعادل مجدد شامل تعیین مقدار نیاز کاهش این موضع از جانب شما و تخصیص آن به سایر طبقات خواهد بود.

اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک

بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام دارایی ها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، می‌تواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه می‌کنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده نمایید.

از شایعات و شایعه سازی دوری کنید

همان‌طور که اخبار مهم و مفاهیم اقتصاد و مالی در خرید و فروش در بازار سرمایه با اهمیت هستند، نباید در دام شایعات و اخبار تقلبی افتاد. برخی از سرمایه گذاران بزرگ با پخش اخبار غلط و شایعات در بازار سرمایه و خرید سهام یک شرکت خاص، قصد دارند که بازار را به سمت مد نظر خود سوق دهند. در این مواقع باید با استفاده از اخبار درست و مهم و معتبر، از زیان و گیر افتادن در دام این شایعات و اخبار غلط پیشگیری کرد. لذا با دوری از این شایعه‌ها به صورت منطقی و استاندارد با سبد سهام خود برخورد کنید.

سخن آخر

به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایه‌گذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیادِ حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت می‌کند. لذا طی توضیحات ارائه شده، تنوع بخشی سبد اوراق بهادار خود را مد نظر قرار دهید و هر جا که لازم است اصلاحاتی انجام دهید. در این صورت موفقیت دراز مدت مالی خود را به شدت افزایش خواهید داد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.