فرمول محاسبه شاخص کل بورس
در حال حاضر در بازار سهام در حدود ۸۰۰ نماد وجود دارد، بدون شک پیگیری داده های مربوط به معاملات این نمادها در طول یک روز و یا هر بازه زمانی دیگری، به خصوص از این جنبه که در تمام روزهای غیرتعطیل هفته، معاملات در حال انجام است و بحث بررسی یک یا دو روز نیست، کار نشدنی ایی محسوب میشود، لذا استفاده از روش های فرموله کردن برخی اطلاعات مورد نیاز برآمده از داده های مربوط به معاملات نمادها ضرورت پیدا میکند.
سرفصلهای این مقاله
شاخص کل، نمائی از وضعیت کلی بازارها را نشان میدهد و از این جنبه مانند یک دماسنج عمل میکند، گرچه این دماسنج را وقتی کنار تک تک نمادها قرار میدهیم به برخی تناقضات بر خواهیم خورد که در ادامه به این موارد نیز اشاره خواهیم کرد.
در نتیجه تا به اینجا میدانیم که در بازار سهام برای رصد تغییرات قیمت کلیه نمادها، از یک معیار به نام شاخص کل استفاده میشود، البته شاخص کل قیمت، شاخص هم وزن، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر، شاخص ۳۰ شرکت برتر و شاخص بازده نقدی از انواع دیگر شاخص هایی هستند که در بورس تهران قابل استفاده اند.
فرمول محاسبه شاخص کل بورس
شاخص ها نماگرهایی هستند که وظیفۀ مشخص کردن شرایط عمومی قیمت یا بازدهی در میان گروهی از شرکت های پذیرفته شده در بورس هستند.
برخی معتقدند این شاخص، نمایانگر وضعیت کلی بازار نیست و میتوان با معاملات دست کاری شده شاخص سازی کرد. نکته آن است که وقتی از یک شاخص به عنوان برآیند مجموعه ای از داده های صحبت میکنیم، قطعا باید قبل از مراجعه به نتایج از نحوه محاسبه آن اطلاع داشته باشیم،
اطلاع از نحوه محاسبه است که میتواند در بررسی نتایج دید و درک صحیحی به ما داده و در نتیجه منجر به استفاده صحیحی از آن نتیجه نیز گردد، بسیاری ایراداتی به شاخص کل وارد میکنند و این درحالی است که کافی است که از نحوه محاسبه ان اطلاع داشته باشند و در این حالت رویکرد صحیحی به استفاده به جا از این شاخص خواهند داشت.
شاخص ها مانند آینه ای هستند که تصویری از یک جامعه آماری به شما نشان میدهند که برای شما بررسی تک تک اعضای آن جامعه میسر نیست، حال نکته آن است که این آینه تصویری دقیقا مشابه با جمع تک تک اعضای جامعه را به شما نشان نمیدهد و شما پیش از استفاده از نتایج شاخص ها باید از این حقیقت اطلاع داشته باشید.
طراحی سایر شاخص ها، به خصوص شاخص هم وزن نیز دقیقا برای همین مسئله انجام شد. در این شاخص، همه نمادهای پذیرفته شده در بورس وزنی برابر در محاسبه شاخص کل دارند.
توجه داشته باشید که افزایش شاخص کل همواره به معنای سودآوری یکسان و همزمان تمامی نمادهای بورسی نیست. در حالت کاهش شاخص هم همین مفهوم برقرار است.
در واقع سبد سهام شما ممکن است هیچ ارتباطی با شاخص کل نداشته باشد و حتی همواره در جهت عکس شاخص حرکت کند. لذا مجدد به نکته ای که پیش از این در متن اشاره کردیم باز میگردیم، اگر شاخص کل وضعیت مناسبی داشته باشد، شاید این وضعیت مناسب هیچ ربطی به سهامی که شما بررسی میکنید یا در سبد خود دارید نداشته باشد. اگر دچار این اشتباه میشوید دلیل آن است که درک صحیحی از جزئیات محاسبه شاخص کل ندارید.
در نظر بگیرید که شاخص کل تشکیل شده از تمامی نمادهای بازار است، اما پرتفو شما دربرگیرنده تمام نمادهای بازار نیست، لذا از یک سو میتوان این گونه تعبیر کرد که هرچقدر پرتفو متنوع تری داشته باشید استفاده از شاخص کل در رابطه با پرتفو شما معنی دار تر خواهد بود.
گرچه موضوع متنوع سازی پرتفو نیز خود معقوله ای جدی و خارج از این بحث است و به طور کوتاه و خلاصه، پرتفویی که در این حد متنوع شده باشد که تعداد سهام آن بالا برود نیز بسیار غیربهینه بوده و استراتژی صحیحی برای سرمایه گذاری نخواهد بود.
روش محاسبه شاخص کل بورس چگونه محاسبه میشود؟ شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد به دست میآید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده به دست میآید.
بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است. این شـاخص ۵۲ شـرکت که در آن زمـان کـل شرکت هــای پذیرفته شده در بورس را شـامل میشدند، در برمیگرفت. این شاخص با استفاده از فرمول زیر محاسبه میگردد:
شاخص قیمت بورس تهران تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس را در بر میگیرد و در صورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ میگردد.
همان گونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکت ها معیار وزن دهی در این شاخص است که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکت های بزرگ در شاخص میشود و این دقیقا نکته ای است که پیش از این در محاسبه جزئیات فرمول شاخص کل اشاره کردیم که باید به آن دقت کرد.
عملا در این فرمول شرکت های کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکت های بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکت های کوچک دارد، لذا شما در بازار می بینید که ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکت های کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی ببیند ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد، یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا می تواند باعث عدم حرکت های جدی در شاخص کل شود.
شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشان گر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر میشود.
این شاخص کلیۀ شرکت های پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آن ها در شیو ی تعدیل است. شاخص قیمت و بازدهی نقدی بورس تهران با فرمول زیر محاسبه میشود:
مخرج این کسر، پایه شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبدا برابر با یوده، میباشد. این تعدیل به شرح فرمول زیر خواهد بود که DPS درآن سود نقدی پرداختی شرکت iام در زمان t+1 است و D پایه شاخص کل قیمت و مابقی متغیرها به شرح توضیحات قبل است:
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
بررسی بازدهی و قیمت یک شرکت، آن هم قبل از انجام سرمایه گذاری، یکی از کارهایی است که هر سرمایهگذار، تحلیلگر یا علاقهمند به بازار بورس باید انجامش دهد. وقتی سخن از بررسی یک شرکت در میان باشد، کار ساده است. اما وقتی قرار باشد چندین و چند شرکت را یک جا بررسی کنیم، کار دشوار میشود و ریزهکاری حساب و کتاب از دستمان در میرود. در این شرایط به ابزاری نیاز داریم که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی را در میان شرکتهای مورد نظرمان به خوبی نمایش دهد. در بازار سهام این ابزار «شاخص» نامگذاری شده است. در این مقاله شیوه محاسبه شاخص بورس را با تمام جزئیات برایتان توضیح میدهیم.
سرفصلهای این مقاله
شاخصها یا نماگرها در واقع ابزارهایی هستند که تصویری کلی نسبت به شرایط عمومی قیمت، بازدهی تمامی شرکتهای بورسی یا گروه خاصی از آنها را در اختیار تحلیلگر قرار میدهند. به همین دلیل میتوان شاخص را اینگونه تعریف کرد: «شاخص، نماگری است که نشاندهنده سطح عمومی پارامتری مشخص (معمولا قیمت یا بازدهی) در میان گروهی از متغیرهای مورد بررسی (تمام یا گروهی از شرکتها) است». با توجه به تعریف بالا میتوان شاخص را بر اساس پارامتری مشخص مورد بررسی قرار داد که در اینصورت با شاخص قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی و شاخص بازده نقدی سر و کار خواهیم داشت. همچنین برای محاسبه شاخص بورس میتوان آن را از جنبه متغیرهای مشخص نیز بررسی کرد؛ در چنین مواردی باید از شاخصهای صنعت و مالی ۵۰ شرکت فعالتر استفاده کرد. در ادامه این مقاله، چگونگی محاسبه شاخص قیمت بورس، شاخص قیمت و بازده نقدی را مورد بررسی قرار میدهیم.
از فروردین ماه سال ۱۳۶۹ شاخص قیمت با نام اختصاری «TEPIX» به بورس تهران راه یافت. در آن زمان این شاخص تنها قیمت سهام ۵۲ شرکت فعال در بورس را در برمیگرفت. شاخص قیمت، نشانگر وضعیت عمومی قیمت سهام شرکتها است و با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود.
فرمول محاسبه شاخص کل بورس
Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
Dt= عدد پایه در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
Pio= قیمت شرکت i ام در زمان مبدأ
qio= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان مبدأ
n= تعداد شرکتهای مشمول شاخص
در واقع شاخص قیمت، نوعی میانگین وزنی است که در آن وزن به صورت تعداد سهام منتشر شده همه شرکتهای بورسی تعریف میشود. چنین موضوعی باعث تاثیرگذاری بیشتر شرکتهای بزرگ در این شاخص میشود. اگر در زمان محاسبه شاخص قیمت، نماد شرکتی بسته باشد، قیمت آخرین معامله، مبنای محاسبه شاخص بورس قرار میگیرد.
در فروردین ماه سال ۱۳۷۷ شاخص دیگری با نام «شاخص قیمت و بازده نقدی» با نام اختصاری «TEDPIX» به بورس تهران راه یافت که امروزه به آن «شاخص کل» میگویند. در این شاخص، علاوه بر قیمت، بازده نقدی (DPS) سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیز مورد بررسی قرار میگیرد و به همین دلیل میتوان تغییرات شاخص کل را بیانگر بازدهی کل بازار بورس دانست. برای محاسبه شاخص بورس میتوان مطابق فرمول زیر عمل کرد:
Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
RDt= پایۀ شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
در بخشهای قبلی با مفهوم ریاضی شاخص آشنا شدید. اجازه بدهید برای درک بهتر مفهوم شاخص کل، مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید که شما از هر شرکت بورسی متناسب با تعداد کل سهام آن شرکتها، سهم خریدهاید؛ بنابراین هر تغییر در شاخص کل با بازدهی سبد سرمایهگذاری شما برابر خواهد بود. مثلا ۳ درصد افزایش در شاخص کل، باعث میشود تا سبد سهام شما به اندازه ۳ درصد رشد کند. هنگام بررسی و محاسبه شاخص بورس باید به این نکته توجه کرد که اعداد شاخص به تنهایی نمیتوانند اطلاعات زیادی درباره وضعیت کلی بازار در اختیار ما بگذارد. برای گرفتن بهترین نتیجه، اعداد شاخص باید در یک دوره زمانی مشخص – معمولا یکساله – مورد بررسی قرار بگیرند.
سهام شرکتهای بورسی توسط دو گروه از خریداران یا فروشندگان، مورد معامله قرار میگیرد. گروه اول سهامداران حقیقی یا افرادی هستند که در بازار سرمایه فعالیت دارند و گروه دوم افراد حقوقی یا شرکتهایی هستند که در این بازار معامله انجام میدهند. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت توسط شرکت دیگری (فرد حقوقی) خریداری شود.
معمولا شرکتها یا افراد حقوقی، با سرمایه زیادی که دارند، هم از لحاظ ارزشی و هم تعداد، دارای سهام بیشتری نسبت به افراد حقیقی هستند. در نتیجه تاثیر آنها در تغییرات بازار بیشتر خواهد بود. با توجه به این موضوع، به تعداد سهامی که در بازار سرمایه، در اختیار سهامداران حقیقی است و مرتباً در بازار خرید و فروش میشود، سهام شناور آزاد گفته میشود. ارزش میانگین این سهام به عنوان شاخص سهام آزاد شناور به کار گرفته میشود. به این ترتیب هر چه میزان یا درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایهگذاران، جذابیت بیشتری برای شرکت در بازار مالی وجود دارد. با توجه به این موضوع، شاخص آزاد شناور درست به مانند شاخص کل محاسبه شده ولی به جای تعداد کل سهام از سهام آزاد شناور استفاده میشود.
هنگام محاسبه شاخص کل، مقدار سرمایه و بزرگ بودن برخی شرکتها سبب تاثیر بیشتر آنها بر شاخص کل خواهد شد. به همین دلیل برخی کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش وضعیت کلی بازار سهام نیست. برای رفع این مشکل شاخص دیگری با نام «شاخص کل هم وزن» معرفی میشود. در محاسبه شاخص کل هم وزن، تمام شرکتهای بورسی با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل حضور دارند. در نتیجه، نوسانات شرکتهای کوچک و بزرگ به اندازه مساوی در تغییرات شاخص کل هم وزن سهیم خواهند بود.
افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکتهای حاضر در بورس نیست، همانطور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکتها در بورس نیست، زیرا همانگونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چهبسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابلتوجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایهگذاران که سهام ارزندهای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست میآورند. بنابراین، سرمایهگذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایهگذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.
ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. یکی از اصول بسیار مهم سرمایهگذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایهگذار، متنوعتر و به ترکیب سهام شرکتهای موجود در بورس نزدیکتر باشد، بازدهی آن سرمایهگذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده میشود، نزدیکتر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را بهطور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز بهطور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد ۳۰ درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.
این نوع از سرمایه گذاری، به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط است و سرمایهگذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایهگذاری فرد سعی میکند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا میرود و با پایین آمدن آن ضرر میکند.
در بورس اوراق بهادار تهران، شاخصهای دیگری نظیر شاخص قیمت مالی، شاخص قیمت صنعت، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت و شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعالتر وجود دارد. هر یک از این شاخصها در واقع یک زیر شاخص از کل بازار سرمایه است. به عنوان مثال تغییرات شاخص صنعت بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در شرکتهای تولیدی است و تغییرات شاخص مالی نیز بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در گروه خدمات مالی و سرمایهگذاری است.
مولف: زهرا سیاهپوش
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!
سلام جناب صابریان
خواستم مجددا از مطالب ارزنده تان تشکر وقدردانی کنم موفق وموید باشید
کدام کسبوکارهای اینترنتی حمایت میشوند؟
ایسنا نوشت:وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ضوابط شناسایی سکوهای مشمول طرح حمایت از سکوها و کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال و شرایط بهرهمندی از حمایتهای آن را در فراخوانی منتشر کرد.
مطابق این فراخوان سه دسته شاخص اصلی شامل شاخصهای پذیرش عمومی سکو برای کاربران، شاخصهای پذیرش عمومی سکو برای کسب و کارها و شاخصهای مرتبط با قابلیتهای نرم افزاری و فنی، برای شناسایی سکوهای مشمول طرح حمایت از سکوها و کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال مورد توجه قرار گرفته است.
سکوهای متقاضی میتوانند با مراجعه به پرتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به آدرس ict.gov.ir نسبت به دسترسی به اسناد فراخوان یاد شده اقدام و پس خود ارزیابی نسبت به ارسال اسناد و مدارک مثبته به آدرس پست الکترونیک [email protected] اقدام کنند.
طبق اعلام وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، براساس اسناد فراخوان یاد شده سکوهایی که با ارایه اسناد مثبته بیش از ۶۵ درصد امتیازات ارزیابی را کسب کنند، مشمول حمایتهای آئین نامه حمایت از سکوها و کسب و کارهای دیجیتال مصوب کارگروه اقتصاد دیجیتال خواهند شد و همچنین سکوهایی که موفق شوند بین ۵۰ تا ۶۵ درصد امتیازات ارزیابی را کسب کنند نیز مطابق آئین نامههای مربوطه امکان بهره مندی از برخی از حمایتهای طرح را خواهند داشت.
گفتنی است آیین نامه حمایت از کسبوکارهای اینترنتی طی هفتههای گذشته توسط وزیر ارتباطات وفناوری اطلاعات رونمایی شد؛ به گفته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات محدودیت های ایجاد شده در دو ماه گذشته برای دو پلتفرم خارجی که بخشی از کسب و کارهای مردمی روی آنها بود، سبب تسریع در روند این مصوبه شد.
این آیین نامه ۱۴ ماده و ۳۰ نوع حمایت را شامل می شود و خدمات و امتیازات متنوعی را برای سکوهای مشمول و کسب وکارهای احزار هویت شده درنظر گرفته است. به طور مثال در بخش اعتبار بخشی به کسب و کارهای اینترنتی و کاربران، این امکان وجود دارد که به سکوها و کسب و کارهای احراز هویت شده، نشان ویژه یا تیک ویژه کسب و کار اعطا شود یا برای عموم کاربران امکان اخذ نشان اعتبار شده (تیک آبی) فراهم شود.
اما در این آییننامه حمایت ویژهای برای سکوهای مشمول در نظرگرفته شده است و آنها میتوانند از مزایای قانونی حضور در پارک های علم و فن آوری برخوردار شوند. در واقع به منظور حمایت و برخورداری سکوها از مزایای استقرار در پارکهای علم و فناوری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف است شرایط پذیرش و استقرار دفتر های اصلی و شعب پلتفرم های مشمول را در پارک فناوری اطلاعات و ارتباطات یا شعب استانی آن فراهم کند.
وام فوری 200 میلیونی به این سرپرستان خانوار تعلق می گیرد | وام فوری قرضالحسنه بانک مهر ایران با کارمزد 4 درصد + جزئیات
اشخاص حقوقی که مایل به دریافت وام برای کارکنان شرکت خود هستند، میتوانند از وام قرض الحسنه 200 میلیونی طرح «مهریار ایران» بانک مهر ایران استفاده کنند.
سمانه پاکدل از ایران مهاجرت کرد | دلیل رفتن پنهانی سمانه پاکدل بدون همسرش چیست؟
وام فوری در این بانک ها پرداخت می شود و حدود شش ماه از تصویب وام فوری ۲۰۰ میلیون تومانی مسکن روستایی با نرخ سود ۵ درصد در شورای عالی مسکن با حضور رییس جمهور میگذرد. اما از آن زمان تا کنون هنوز سازمان برنامه و بودجه ضمانتنامه پرداخت مابه التفاوت سود تسهیلات تا ۱۸ درصد را ارایه نکرده است. در واقع این سازمان باید تضمین دهد که ۱۳ درصد از سود این وام توسط دولت پرداخت خواهد شد وام فوری از سود کارمزد مناسبی برخوردار است. وام فوری دارای شرایط خاصی است. وام فوری از اقساط بلند مدتی بهره مند است. جزئیات جدید پرداخت وام فوری را بخوانید.
به گزارش سایت بازار بورس، به نقل از کاماپرس، اشخاص حقوقی که مایل به دریافت وام قرض الحسنه 200 میلیونی بانک مهر ایران هستند باید در یکی از شعب این مجموعه سپرده قرض الحسنه داشته باشند. شرکتها و مجموعههایی امکان دریافت این تسهیلات را دارند که حداقل سه ماه از خواب سپرده آنها گذشته باشد. این تسهیلات قرض الحسنه بوده و تنها 4 درصد کارمزد به آن تعلق میگیرد. حداکثر مدت زمان بازپرداخت اقساط آن هم 18 ماه است. ضمانت اصلی این تسهیلات اعتبار شغلی است. طبق اعلام بانک مهر ایران، کارکنان شرکت برای دریافت این تسهیلات میتوانند به صورت ضربدری ضامن یکدیگر شوند.
با توجه به مبلغ وام، نرخ سود و مدت زمان بازپرداخت آن، میزان هر قسط 11 میلیون و 111 هزار و 111 تومان خواهد بود. مجموع رقم تسهیلات و سود نیز به 200 میلیون و 200 هزار تومان میرسد.
دیگر وام فوری قرض الحسنه بانک مهر ایران
بانک مهر ایران یک مجموعه بانکی قرض الحسنه است که در راستای ترویج قرض الحسنه و پرداخت تسهیلات بدون سود و با کارمزد اندک کار خود را آغاز کرد. اکنون این مجموعه علاوه بر ارائه تسهیلات قرض الحسنه، خدماتی مانند افتتاح سپرده، انواع طرحهای مسئولیت اجتماعی و … را به مشتریان واجد شرایط خود ارائه میدهد.
با توجه به خدمات ارائه شده توسط این بانک مشکلات افراد زیادی در زمینه مسکن، فرزندآوری، کسب و کار و … کاهش پیدا کرده است. هم اکنون این بانک علاوه بر طرح مهریار ایران، در قالب اعتبار در حساب جاری، اندوخته بانوان مهر ایران، حمایتی فرد حقیقی، مهر آتیه نوین، اندوخته اجتماعی، 3 در یک، کالا کارت، اندوخته خانواده مهر ایران و … به واجدین شرایط تسهیلات ارائه میدهد./ کاما پرس
شرایط وام فوری ۲۰۰ میلیونی با بهره ۱۲ درصد
بالغ بر ۴۳ میلیارد تومان تسهیلات سرمایه در گردش تاکنون در قالب «شیلات کارت» در راستای تأمین نهادههای اولیه آبزی پروران از سوی بانک کشاورزی پرداخت شده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت جهاد کشاورزی، رجبعلی قربانزاده مدیرکل دفتر برنامهریزی و بودجه سازمان شیلات ایران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: در راستای طرح مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانهها، طرح شیلات کارت برای تأمین سرمایه در گردش به منظور تأمین نهادههای اولیه همچون بچه ماهی و خوراک آبزیان برای متقاضیان به اجرا درآمده که سقف آن ۲۰۰ میلیون تومان و با بهره ۱۲ درصد است.
رجبعلی قربانزاده افزود: از مجموع تولیدکنندگان آبزی که برای دریافت تسهیلات شیلات کارت در سامانه سیتا ثبتنام کردهاند، تاکنون ۱۶۹۴ متقاضی با رقم ۲۲۱ میلیارد تومان به بانک کشاورزی معرفی شدهاند که از این تعداد ۳۱۹ مورد از بانک کشاورزی، اعتباری بالغ بر ۴۳ میلیارد تومان دریافت کردهاند.
وی تأیید کرد: در حال حاضر در استانهای مازندران حدود ۱۴ میلیارد تومان، خراسان رضوی سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، استان اصفهان دو میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان و لرستان بیش از یک میلیارد به تولیدکنندگان آبزیان در قالب شیلات کارت، تسهیلات سرمایه در گردش پرداخت شده است.
قربانزاده در همین حال گفت: بر اساس دستورالعملی که سازمان شیلات ایران با همکاری وزارت جهاد کشاورزی تنظیم کرده است، قرار شده تولید کنندگان ماهیان سردآبی، گرم آبی، خاویاری، میگو و ماهیان دریایی بتوانند از تسهیلات سرمایه در گردش در قالب بازارگاه برای تأمین نهادهها نیز استفاده کنند.
این مقام مسئول افزود: تاکنون بیش از ۶۷۴ متقاضی با رقم ۳۴۰ میلیارد تومان به بانک کشاورزی برای اخذ تسهیلات سرمایه در گردش در بخش آبزی پروری از محل سامانه بازارگاه معرفی شدهاند و از این تعداد ۱۶۵ مورد منجر به عقد قرارداد شده است.
مدیرکل دفتر برنامهریزی و بودجه سازمان شیلات ایران با اشاره به فقدان زیرساخت لازم در سامانهای که بانک کشاورزی برای دریافت تسهیلات سرمایه در گردش از سامانه بازارگاه طراحی کرده، تصریح کرد: نرمافزاری که بانک کشاورزی برای ثبت نام متقاضیان و دریافت تسهیلات طراحی کرده، قابل استفاده برای بخش شیلات نیست و برای آن باید نرمافزار جدید طراحی شود.
وی همچنین گفت: با پیگیری از طریق بانک و وزارتخانه و با رفع مسأله نرمافزار، واحدهای آبزی پروری نیز میتوانند از منابع مردمیسازی و توزیع عادلانه یارانهها از محل بازارگاه استفاده کنند.
منبع: روزنامه ایران
شرایط وام فوری 100 میلیونی دولت به سرپرستان خانوار
در بخشنامه بانک مرکزی به بانکهای مسکن، کشاورزی، صادرات، تجارت، توسعه تعاون و شرکت دولتی پست بانک آمده است: «درخصوص ابلاغ بندهای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و در راستای اجرای تبصرههای ۱ و ۲ ذیل ماده ۶۹ قانون مذکور، با احتساب نرخ تورم سالانه، سهمیه آن بانک جهت اعطای تسهیلات موصوف مبلغ ۱۰۲ میلیارد تومان و مدت بازپرداخت حداکثر ۱۰ سال و مبتنی بر اعتبارسنجی متقاضیان با اخذ سفته از متقاضی و یا یک ضامن معتبر و در نظر گرفتن شرایط خانوار به شرح زیر تعیین و ارسال میشود. بدیهی است دستورالعمل مربوطه متعاقباً ارسال خواهد شد.
الف) خانوارهایی که بعد از سال ۱۳۹۹ به بعد صاحب دو فرزند شده یا میشوند، هر خانواده به مبلغ ۱۳۰ میلیون تومان
ب) خانوارهایی که بعد از سال ۱۳۹۹ به صاحب یک فرزند شده یا میشود، هر خانواده به مبلغ ۱۱۰ میلیون تومان.
ج) خانوارهای دونفره ( زوج و زوجه) به هر خانواده مبلغ ۷۰ میلیون تومان.
لازم به ذکر است استعلامهای لازم جهت بهرهمندی متقاضیان از تسهیلات مسکن مبنی بر عدم اخذ تسهیلات مسکن از بانکها و شاخص کل بورس چگونه محاسبه میشود؟ موسسات اعتباری از سامانه سمات بانک مرکزی دریافت شود.
با عنایت به مراتب فوق، خواهشمند است دستور فرمایند ترتیبی اتخاذ شود تا حداکثر ظرف مدت یک هفته از تاریخ وصول این نامه موضوع به واحدهای اجرایی ذیربط در سراسر کشور ابلاغ و یک نسخه از ابلاغیه مربوطه به این بانک ارسال شود».
مبالغ و شرایط پرداخت تسهیلات مسکن قانون جوانی جمعیت
طبق این گزارش، براساس ماده ۶۹ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بانک مرکزی باید در راستای اجرای بند (چ) ماده (۱۰۲) قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از طریق بانکهای عامل مبلغ ۹۰۰ میلیارد تومان از منابع سپردههای پس انداز و جاری قرضالحسنه نظام بانکی به تفکیک نسبت به پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ودیعه یا خرید یا ساخت مسکن (بنا به درخواست خانوار) با بازپرداخت حداکثر ۲۰ ساله برای خانوادههای فاقد مسکن که در سال ۱۳۹۹ به بعد صاحب فرزند سوم به بعد شده یا میشوند، به میزان ۱۵۰ میلیون تومان اقدام کند.
همچنین، این بانک باید در راستای اجرای بند (چ) ماده (۱۰۲) قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از طریق بانکهای عامل مبلغ ۴۶۰ میلیارد تومان از منابع سپردههای پس انداز و جاری قرضالحسنه ودیعه یا خرید یا ساخت مسکن (بنا به درخواست خانوار) با باز پرداخت حداکثر ۱۰ ساله برای خانوادههای فاقد مسکن به شرح ذیل اقدام کند:
الف ـ خانوارهای صاحب دو فرزند تا سقف ۲۰۰ میلیارد تومان به هر خانواده به میزان ۱۰۰ میلیون تومان.
ب ـ خانوارهای صاحب یک فرزند تا سقف ۱۶۰ میلیارد تومان به هر خانواده به میران ۸۰ میلیون تومان.
پ ـ خانوارهای دو نفره (زوج و زوجه) تا سقف ۱۰۰ میلیارد تومان به هر خانواده به میزان ۵۰ میلیون تومان.
پرداخت وام فوری بدون ضامن افزایشی شد
در ۶ ماه گذشته حجم تسهیلات بدون ضامن بانک های دولتی به مردم برابر با ۱۶ همت بوده که ۲٫۶۷ درصد از نقدینگی افزوده شده در این مدت بوده است. محاسبات نشان می دهد متوسط دریافتی وام برای اشخاص در حدود ۳۳ میلیون تومان به ثبت رسیده است
خاندوزی در اظهارات اخیر خود به سهم ۱۶ هزار میلیاردی تسهیلات بدون ضامن بانک های دولتی در مدت ۶ ماه اشاره کرده است. به عبارت دیگر یعنی ماهی ۲ هزار و ۶۷۰ میلیادر تومان.
به نقل از ایبنا، بررسی های آماری نشان می دهد از ابتدای بهمن ماه تا کنون ۶۰۰ هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور افزوده شده است. چرا که دطبق آمارهای بانک مرکزی در دی ماه نقدینگی برابر با ۴ هزار و ۵۰۱ هزار میلیارد تومان و در خرداد ماضاه طبق آخرین داده های بانک مرکزی این شاخص برابر با ۵ هزار و ۱۰۵ هزار میلیارد تومان بوده است. رشد ۱۶ هزار میلیاردی تسهیلات بدون ضامن از سوی بانک های دولتی در حقیقت ۲٫۶۵ درصد از نقدینگی افزوده شده دراین مدت بوده است.
متوسط وام فوری بدون ضامن چقدر؟
باتوجه به حجم ۱۶ همتی تسهیلات در این مدت در قالب ۴۷۵ هزار و ۴۴۵ فقره محاسبه می شود متوسط تسهیلات بدون ضامن با توجه به سقف ۱۰۰ میلیون تومانی ۳۳ میلیون تومان بوده است.
سید احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی از اواخر دی بانکهای دولتی را موظف کرد در پرداخت تسهیلات کمتر از ۱۰۰ میلیون تومان صرفا اعتبارسنجی را ملاک پرداخت قرار دهند و از روش سنتی درخواست ضامن دست بکشند.
در واقع نظام پرداخت تسهیلات بر اساس ضامن، سالهاست در بسیاری کشورها منسوخ شده و آنچه که مبنای اعطای وام خرد قرار میگیرد اعتبار فرد در شبکه بانکی است. این اعتبارسنجی براساس سابقه اعتباری فرد در نحوه بازپرداخت تسهیلات، میزان مانده تسهیلات، میزان درآمد ماهیانه و مواردی از این دست محاسبه میشود.
با وجود اینکه بانک مرکزی بخشنامه مرتبط را در ۱۲ تیر به شبکه بانکی ابلاغ کرد، اما بانکهای دولتی از ابتدای بهمن ماه سال ۱۴۰۰ اعطای تسهیلات بدون ضامن و براساس اعتبارسنجی را در دستور کار قرار دادند.
تسهیلات بانکهای دولتی
در همین راستا از ابتدای بهمن پارسال تا پایان تیر امسال ۱۵ هزار و ۹۳۱ میلیارد و ۶۳۲ میلیون تومان تسهیلات در قالب ۴۷۵ هزار و ۴۴۸ فقره تسهیلات توسط بانکهای دولتی پرداخت شده است.
طبق این جدول، بیشترین تسهیلات بدون ضامن توسط بانک سپه با ۵ هزار و ۳۸۰ میلیارد تومان برای ۱۹۵ هزار و ۹۷۷ فقره تسهیلات پرداخت شده است. در واقع ۳۳.۷ درصد از کل تسهیلات پرداختی بدون ضامن توسط بانک سپه انجام شده است.
بعد از آن بانک تجارت با ۱۶.۶ درصد، بانک قرضالحسنه مهر ایران با ۱۴.۳ درصد، بانک ملی با ۱۳.۷ درصد رتبههای بعدی را از نظر بیشترین میزان پرداخت وام بدون ضامن دارا هستند.
علت سهم پایین تسهیلات خرد ۱۰۰ میلیون تومانی بدون ضامن در بانک صنعت معدن، توسعه تعاون و کشاورزی، تخصصی بودن این بانکها و سهم اندک وامهای خرد از کل تسهیلات اعطایی است.
باتوجه به ساختار تامین مالی و شکلگیری ساختار تسهیلاتدهی با یک یا دو ضامن، جایگزینی آن با نظام اعطای تسهیلات براساس اعتبارسنجی فرایندی زمانبر خواهد بود و در یک دوره زمانی میتواند بهتدریج سهم اعطای تسهیلات براساس اعتبارسنجی را از کل تسهیلات اعطایی افزایش داد. این حرکت بدون الزام شاخص کل بورس چگونه محاسبه میشود؟ قانون و بهصورت داوطلبانه از سوی وزارت اقتصاد آغاز شد و امید است این روند بهتدریج به وضعیتی غالب برای انواع تسهیلات بانکی تبدیل شود.
آیا ایران، سوریه میشود؟
مدتی است در سپهر سیاسی ایران بحثهایی مانند سوریهای شدن یا عباراتی از این دست که «خدا را شکر امنیت داریم، داعش نداریم» مطرح است. صرفنظر از درستی یا نادرستی این نگاهها، میخواهم از زاویهای دیگر به این مساله بپردازم. فرض این یادداشت این است که اگرچه در برهههایی از تاریخ ۲۰۰ساله اخیر تلاشهایی در راستای تجزیه برخی مناطق ایران صورت گرفته و صاحب این قلم منکر آن نیست؛ اما حلقههای زنجیر ایرانیت قویتر از آن است که با اتفاقاتی ازایندست بگسلد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، ایران کشوری است با ملتی کهن، مرزهای طبیعی، اقوام طبیعی و راستین و حضوری تاریخی در منطقهای که بحق حوزه نفوذ ایران است و ایران «مادر فرهنگی» آن محسوب میشود. این ملت ریشهدار هرگز از درون تجزیه و چندپاره نشده، بلکه همواره این فشار خارجی بوده که اسباب تجزیه این سرزمین را فراهم ساخته است. حال بگذارید به چند پرسش در این زمینه پاسخ دهم.
۱- چرا سوریه «سوریهای» شد؟
ابتدا باید دید ساختار سیاسی سوریه و نظام حکمرانی در این کشور چگونه است؟ بحران در چه شرایطی شکل گرفت و چه شد که «سوریهای شدن» به یک «ترم» یا «اصطلاح» در عرصه سیاسی تبدیل شد؟
وقتی جرقه بهاصطلاح بهار عربی در خاورمیانه زده شد، بسیاری گمان میکردند موج دموکراسی به خاورمیانه رسیده و زایمان خاورمیانه که محصول آن «دموکراسی» خواهد بود، آغاز شده است. جرقهای که محمد بوعزیزی در تونس روشن کرد، آتشی بود بر خرمن حکومتهای مطلقه عرب؛ حکومتهایی که چنان ریشه دوانده بودند که کسی خواب برکناری ـ چه برسد به سقوط ـ آنها را نمیدید. بااینحال، دومینوی فروپاشی آغاز شد. ابتدا تونس، سپس مصر و سایر دولتهای عرب، طعم تلخ سقوط یا جنگ داخلی و بحرانهای پسازآن را تجربه کردند؛ سقوطی که بعضا با خشونت همراه بود و به تجزیه و فروپاشی و خشونتهای درازمدت و گسترده داخلی منتهی شد. برخی مانند بن علی از کشور گریختند؛ برخی مانند صدام و قذافی از لولههای فاضلاب بیرون کشیده شدند و برخی دیگر مانند اسد در سوریه ماندند؛ اما جنگ داخلی را به جان خریدند.
در سوریه اما جریان تحولات مسیر دیگری در پیش گرفت. پیش از آن، اسد بسیاری از اعضای گروههای تندرو را حبس کرده بود. با توجه به حضور نیروهای آمریکایی در عراق، بشار افسار این تندروها را رها کرد تا به قولی برای گوشمالی دادن به آمریکا، روانه عراق شوند. اما ماری که اسد در آستین پرورانده بود، خودش را گزید. وقتی اعتراضات بهار عربی به سوریه رسید، پاسخ بشار - همچون سایر همقطاران عربش- اعزام نظامیان به میدان بود. نتیجه، رها شدن افسار بسیاری از تکفیریها بود که در زندان به سر میبردند. آن تعدادی هم که به عراق رفته بودند، به سوریه بازگشتند؛ چراکه بحران در این کشور مشام آنها را تیزتر کرد. ترکیب معترضان داخلی با تکفیریها باعث شد اسد تنها چاره را در سرکوب تمامعیار ببیند. در نهایت، شد آنچه شد. افزون بر این، اگر به تاریخ بنگریم، خواهیم دید که سوریه پس از فروپاشی عثمانی بر اساس تقسیمبندیها و مرزکشیهای استعماری ساخته شد.
سوریه از اولین مناطقِ درون امپراتوری عثمانی بود که سردمدار استقلال شد. از رهبران سوری که در این زمینه فعال بودند، میتوان از «زکی ارسوزی» نام برد که پدر بعث عربی، پایهگذار ناسیونالیسم زبانی و هویتی اعراب بود. ارسوزی بر این اعتقاد بود که زبان عربی زبان «ملأ اعلی» و زبان بشریت و زبان ارتباط خداوند با تمام مخلوقاتش است. او اولین پیشقراول سوری-عربی در جهان عرب بود که ندای استقلال اعراب از عثمانی را سر داد. پس از پایان جنگ جهانی اول و آغاز تجزیه عثمانی، بر اساس معاهده سایکس- پیکو بسیاری از بخشهای منطقهای که بعدها خاورمیانه نامیده شد، میان فرانسه و بریتانیا تقسیم شد. سوریه غنیمت فرانسه شد و در سال۱۹۴۶ هم از زیر یوغ فرانسه خارج و به استقلال دست یافت. استقلال سوریه موجب شکلگیری یک نظام سیاسی مبتنی بر «نهاد» نشد، بلکه اقتدار این کشور همواره متکی بر فرد بود. در میان تمام رهبران سوریه پسااستقلال، حافظ اسد نامی مهمتر است. او تجسم این اقتدار بود. فقط ذکر یک مورد از دوران حکمرانی حافظ اسد کافی است تا پی ببریم که او چگونه با مشت آهنین سوریه را اداره میکرد. بنا بر تخمین عفو بینالملل، در سال۱۹۸۳، حافظ اسد بین هفده هزار تا چهل هزار نفر از اعضای اخوانالمسلمین را کشت. ازآنپس، هستههای اخوانی در این کشور زیرزمینی شدند. بیجهت نبود که برخی اخوانِ سوریه را در زمره خشنترین اخوانها میدانستند. اولویت در این کشور «ابتدا ارتش» بود. در حقیقت، نظام سیاسی سوریه با دو چیز شناخته میشد: ارتش و اسد. این وضعیت به فرزندش بشار به میراث رسید. او شیوه حکمرانی پدر را در پیش گرفت. بشار بهجای دادن فضای باز و شنیدن صدای معترضان، میدان را به نظامیان سپرد. چنین بود که اعتراض مسالمتآمیزی که خواستهاش همان نیازهای اولیه رفاه اقتصادی و باز کردن فضای سیاسی بود با سرکوب عریان از مسیر خود خارج شد و سوریه به جولانگاه گروههای تکفیری تبدیل شد. این توضیح را ازاینجهت آوردم تا نشان دهم صبغه و سابقه تحولات سوریه از چه سنخی است. کشوری که همواره در تقلای «بودن» و «شدن» است؛ یک روز زیر یوغ عثمانی است؛ روزی دیگر طوق رقیتِ فرانسه را به گردن میاندازد و سپس بر اساس معاهدهای با قدرت استعمارگر، گام در مسیر «شدن» میگذارد. درحالیکه ایران «بود» و نیازی به «شدن» نداشت. این «بود» تاریخی است نه مصنوعی و نیازی به شناسایی اینوآن ندارد. به تعبیر سیدجواد طباطبایی، در کشورهایی مانند ایران که پیوسته در صورتهای گوناگون ملت بودهاند، ملت نمیمیرد بلکه با تحولات تاریخی، صورت بیرونی خود را دگرگون میکند. سبب اینکه در چنین کشورهایی ملتها نمیمیرند این است که در میان ملتهای کهنِ تاریخی نوعی خودآگاهی- یعنی خودآگاهی ملی- تکوین پیدا میکند.
۲- فعال شدن داعش در سوریه
داعش در شرایط «امنیت صفر» شکل میگیرد. بهعبارتدیگر در جایی که «دولت» وجود ندارد، باید انتظار فعال شدن گروههای گریز از مرکز را داشت. «دارون عجم اوغلو» و «جیمز رابینسون» در کتاب جاده باریک آزادی به تاسی از توماس هابز از «چهار لویاتان» سخن میگویند: لویاتان غایب، لویاتان کاغذی، لویاتان مستبد و لویاتان در غل و زنجیر. در لویاتان غایب، چیزی به نام «دولت» وجود ندارد. ابتداییترین خدمات هم ارائه نمیشود. در این لویاتان، فقط گروههای نظامی، چریکی و جنگسالاران بر مناطق مختلف کشور حکمرانی میکنند.
در غیاب لویاتان «امنیت» هیچ جایی ندارد. لویاتان غایب، موجب ایجاد جامعه بیهویت و درهمریخته میشود؛ مانند لاگوس در نیجریه که در آن گروههای شبهنظامی بر هستونیست کشور حاکم هستند. در این جامعه نه دولت قوی وجود دارد و نه جامعه قوی؛ تمام آنچه هست یک جامعه فروپاشیده و متشکل از گروههای قدرتطلبی است که در هر بخشی از کشور علم قدرت برافراشتهاند.در لویاتان کاغذی، رنگ و لعابی از دولت وجود دارد؛ اما اقتدار آن بهسختی از پایتخت یا برخی مناطق خاص فراتر میرود. در اینجا هم نه جامعه قوی است و نه دولت. وجه تمایز لویاتان کاغذی با لویاتان غایب این است که در لویاتان کاغذی، حداقل نشانههایی از «دولت» در پایتخت یا برخی مناطق خاص دیگر به چشم میخورد. وجه اشتراکشان هم این است که در هر دو، گروههای شبهنظامی و گروههای فرو ملی و گریزازمرکز هستند که بر کل یا بخشهای زیادی از کشور حاکم هستند.در لویاتانِ در غلوزنجیر، هم جامعه و هم دولت قوی است و همپای هم به پیش میروند (مانند دموکراسیهای غربی)، امکان پیشی گرفتن یکی بر دیگری وجود ندارد و همواره ابزارهایی برای کنترل یکدیگر دارند. در لویاتان مستبد، دولت قوی است؛ اما جامعه ضعیف است. در این جامعه اقتصاد و امنیت داده میشود؛ اما در عوض سیاست و مشارکت مدنی از مردم گرفته میشود؛ مثل چین.در این الگو، دولت همهکاره است و تمام یا بیشتر روزنههای تنفس اجتماعی مسدود میشود. بازگردیم به داعش. در شرایطی که کشوری در شرایط «لویاتان کاغذی- غایب» در نوسان باشد، دولت قدرتمندی وجود نداشته باشد، جامعه در وضعیت فروپاشیدگی باشد، قبیلهها بر مناطقی از کشور حاکم باشند و جنگسالاران حاکمان کشور باشند، گروههای گریز از مرکز (در اینجا داعش یا القاعده یا گروههای مشابه) امکان بقا مییابند. در شاخص کل بورس چگونه محاسبه میشود؟ عوض، در سرزمینهایی که دارای دولت مستقر، ارتش منظم، اقوام طبیعی- تاریخی و مرزهای طبیعی و نه جعلی باشند، داعش و گروههای مشابه امکان دوام و بقا ندارند؛ چراکه در چنین سرزمینهایی چیزی به نام «امنیت صفر» وجود ندارد.داعش یک تصادف تاریخی است که محصول تنشهای متعدد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه است. این گروه در ذات خود «نظم ستیز» و «مرز ستیز» است چراکه (الف) نظم مستقر غربی را نمیپذیرد. این گروه شکافهای سرزمینی و نظم تحمیلی به منطقه به دنبال فروپاشی عثمانی را به چالش میکشد (ب) این گروه مرزهای تعیینشده از سوی «سر مارک سایکسِ» بریتانیایی و «فرانسوا ژرژ پیکو»ی فرانسوی را نمیپذیرد. این گروه حتی مفاهیم مدرن حکومت، حاکمیت ملی، هویت ملی و غیره را به چالش کشیده و به دنبال بازگشت به نظم ابتدایی که از دوران صدر اسلام در تصور دارند، با همان سبک و سیاق و بدون اندکی کموزیاد است.
۳- امنیت نظامی، امنیت تکبعدی است
در نگاه کارگزاران نظام، جنبه سختافزاری امنیت یا به عبارت سادهتر، همان امنیت نظامی همواره در اولویت است. اما در نگاه مکتب امنیتی کپنهاگ، امنیت فقط محدود به امنیت سختافزاری، فیزیکی یا نظامی نیست. در این مکتب امنیت مفهوم موسعتری دارد و شامل امنیت زیستمحیطی، امنیت حقوقی، امنیت شغلی، امنیت روانی و. هم میشود. تاکید بر یک جنبه از امنیت و نادیده گرفتن ابعاد دیگر آن، خود موجب ناامنی است. درجایی که همواره اولویت بر امنیت نظامی است، بدیهی است که امنیت در ابعاد اقتصادی، زیستمحیطی، حقوقی و غیره یا فراموششده یا زیر سایه امنیت نظامی قرار میگیرد و عملاً چرخه امنیت معیوب میشود. البته این مکتب بههیچروی منکر امنیت نظامی نیست؛ اما تقلیل امنیت به فقط «امنیت نظامی» محل بحث است. آنچه وجه مشترک مفهوم «امنیت» در ایران و نظامهای مشابه است همانا مفهوم «امنیتی ساختن» (securization) است که به فرآیندی گفته میشود که منجر به قرار دادن برخی موضوعات در چارچوب امنیت میشود؛ درحالیکه قبلا در این حوزه قرار نداشته است. در این معنا، تمام ابعاد امنیت شامل امنیت اقتصادی، زیستمحیطی، روانی و غیره با نگاه امنیتی نگریسته میشود. پس ضمن ارج نهادن به امنیت نظامی و تمامیت سرزمینی کشور و تاکید بر ضرورت وجود آن، اما نکته این است که تقلیل دایره موسع امنیت به «امنیت نظامی» یا فیزیکی خطای فاحشی است که اغلب در کلام کارگزاران دیده میشود.
نتیجهگیری
تفاوتهای میان ایران و سوریه تفاوت از زمین تا آسمان است. سابقه دولت-ملت در ایران به قرنها پیش بازمیگردد. در این مجال، نیازی به تکرار مباحث مربوط به آن نیست؛ اما میتوان گفت جامعه مدنی در ایران و طبقه متوسط تحصیلکرده ایران قابل قیاس با سوریه نیست.نفس برگزاری انتخابات در ایران یک سنت سیاسی قوی در ایران به وجود آورده است. تفاوتِ شرایط و بسترهای تاریخی و تحول و تطور مفهوم «ملت» و همچنین محیط منطقهای دو کشور از زمین تا آسمان است. تنها چیزی که جامعه ایرانی میخواهد رفاه، آزادی و احترام و کرامت است.در این میان ذکر چند نکته لازم است: اول، ایران در آستانه جنگ داخلی نیست که برخی سخن از مداخله خارجی، سوریهای شدن ایران یا فعال شدن داعش در کشور بر زبان میآورند. دوم، جامعه ایران جامعهای پویاست که دل در گرو تغییر و تحول دارد. ناآرامی از نوع سوریه و لیبی و. از نوع جنگ داخلی و به تعبیر برخی «چرک و عفونت» است. اصولا جامعه متکثر جامعهای است که در آن همه نوع انسانی با هر ویژگیای وجود دارد. سوم، ایران و اقوام موجود در آن «کثرتی» هستند که در یکچیز «وحدت» دارند و آن چیز هم «ایران» است. «سوریهای شدن» یعنی جنگ داخلی تمامعیار (نیروهای مسلح در برابر خیل مردم) همراه با مداخله خارجی تمامعیار (اعزام نیرو و کمکهای مستشاری و تسلیحاتی و اقمار پروری) که مصداقی در ایران ندارد. افزون بر این، بحث سوریهای شدن توهین به فرهنگ ایرانی و نظام حکمرانی است.
مردم ایران چقدر کتابخوان هستند؟
مدیرعامل خانه کتاب با حضور در برنامه تهران 20 به بیان اطلاعاتی از سرانه کتاب در کشور پرداخت.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس تهران ۲۰ شب گذشته ۲۳ آبان با نگاهی به صنعت چاپ و مسئله مطالعه در کشور باتوجه به آغاز هفته کتاب برگزار شد.
علی رمضانی، مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر سیامین دوره هفته کتاب در خصوص وضعیت مطالعه و سرانه آن در ایران گفت: بررسی سرانه مطالعه یک مسئله چند وجهی است. در برخی روشهای آماری میانگین سرانه مطالعه در کشور بیش از حدود ۳۰ دقیقه است ولی در برخی متفاوت است.
رمضانی ادامه داد: این اختلاف در روش آمارگیری وجود دارد که آیا مطالعه ادعیه و فضای مجازی جزو سرانه مطالعه محسوب میشود یا نه. این اولین بزنگاه خطای آماری در ایران است. روش آماری در کشورهای مختلف برای سنجش سرانه مطالعه متفاوت است.
دبیر سیامین دوره هفته کتاب افزود: موضوع مقدار سرانه مطالعه به درد سیاست گذار و ارکان سیاسی میخورد. این سوال برای مردم چه تصویری را ارائه میدهد؟ آیا باعث حرکت مردم به سوی مطالعه میشود؟ صرفا با سوال ساده و بسیط سرانه مطالعه در ایران مواجه هستیم.
وی ادامه داد: سه مولفه در محاسبه مقدار سرانه موثر است. مولفه اول سطح سواد عمومی است. در این کشور نهضت را جدی گرفتیم و تعداد افراد باسواد که توانایی خواندن دارند، افزایش پیدا کرد.
مؤلفه دوم، اقتصاد است؛ فضای اقتصادی چگونه است؟ مردم برای خرید کتاب میتوانند سرمایهگذاری کنند؟ مؤلفه سوم، اوقات فراغت است.
رمضانی خاطرنشان کرد: در کنار این سه مؤلفه در قیاس با کشورهای دیگر باید ببینیم که مطالعه روزنامه، مطبوعات، فضای مجازی و ادعیه را دخیل مقدار سرانه میکنیم یا خیر. این عدد هر مقدار که باشد، جای پیشرفت و رشد دارد. مردم هم مایل هستند. میزان سرانه مطالعه در کشور مطلوب نیست و باید به سمت بهتری حرکت کند.
مشارکت دانشگاهی دانشجویان حاکی از کتابخوان بودن آنهاست
عصمت مومنی، معاون کتابخانه ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی مهمان تلفنی برنامه شب گذشته بود که در خصوص وضعیت مطالعه در کشور به تهران ۲۰ گفت: قبل از ورود به میزان، عدد و ارقام برای مطالعه بحث کیفی باید مورد توجه قرار بگیرد و ببینیم چه قیاسی را میخواهیم مد نظر داشته باشیم. خواندن و مطالعه دو مبحث جدا هستند که در یک مسیر باهم تلاقی پیدا میکنند.
مومنی افزود: شاید ریشه خواندن عمیقتر باشد و مطالع تامل بیشتری را میطلبد. عمق خواندن در این است که ادراک دارد و در مطالعه شناخت حاصل میشود. به مرور زمان این دو تلاقی پیدا میکنند.
معاون کتابخانه ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ادامه داد: به نظر من ایرانیان کتابخوان هستند. وضعیت مطالعه خوب است و بسترهای خوبی فراهم شده است. کنشهای مردم در مباحث فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه نشان میدهد که وضعیت مطالعهشان بد نیست. من مبحثی را درکلاس درس مطرح میکنم مشارکت دانشجویانم به عنوان کنشگر دانشگاهی خیلی خوب است. مشارکتشان در اداره کردن مباحث خوب است و احساس لذت میبرم از اینکه آنان به بلوغی رسیدهاند که میتوانند مطالب را بررسی کنند.
اگر کتاب خریداری نمیشود چرا ناشران خصوصی ادامه میدهند؟
رمضانی در مقابل گفت: صنعت نشر یک صنعتی عمدتا خصوصی است که مداخله دولت در آن کم است. اگر کتاب خریداری نمیشود چرا بخش خصوصی باید کار را ادامه بدهد؟ امسال پیش بینی می شود پشت جلد این صنعت ۸۰۰۰ میلیارد تومان باشد. سال گذشته ۶۵۰۰ میلیادر تومان را محقق کرده است.
مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران افزود: یکی دیگر از مسائلی که نشان میدهد وضعیت مطالعه در کشور به نسبت مطلوب است تعداد فعالان آن است. ما فقط ۳ هزار و ۵۰۰ کتابخانه عمومی در کشور داریم که ۷ هزار کتابدار دارد. به این عدد نویسندگان، شعرا و شاعران و … را اضافه کنید. ۱۰۰ هزار نفر مستقیم در این حوزه مشغول هستند.
وی در خصوص شاخص حجم تولید این صنعت گفت: تعداد تولیدات این حوزه در سال گذشته بیش از ۱۱۱ هزار عنوان بوده است. در جواب ممکن است بگویند شمارگان کتاب پایین آمده که این را قبول دارم؛ اما الان دارد سیر صعودی به خود میگیرد. سال گذشته ۱۲۰ میلیون نسخه در کشور منتشر شده است؛ یعنی به ازای هر ایرانی ساکن در ایران ۱ و نیم نسخه.
رمضانی ادامه داد: باتوجه به این که بخش عمدهای از این صنعت، خصوصی و مردمی است اگر برآورد مالی نداشته باشد چرا باید ادامه بدهند؟ این را من برای سرانه مطالعه نشانه میگیرم. تازه امانتها را در این آمار در نظر نمیگیریم. لذا اینها شاخصهایی است که میشود به مسئله سرانه مطالعه اضافه کرد. وضعیت مطالعه مطلوب نیست و آن را قابل ارتقا میدانم.
باید ترجمه کتابهای بیفایده متوقف بشود
محمدجعفر کبریایی، کارشناس فرهنگی دیگر مهمان تلفنی برنامه تهران ۲۰ بود و درباره وضعیت کتابخوانی در کشور گفت: به نظر من ما در حوزه کتابخوانی پیشرفت خوبی داشتیم. وقتی که شاخصها را نسبت به قبل انقلاب مقایسه میکنیم هم سرانه تولید عناوین کتاب، هم تعداد جلدهای چاپ شده و هم مطالعه مردم بیشتر شده است. ما با نقطه مطلوب یقینا فاصله داریم اما هر سال مردم ما کتابخوانتر میشوند. این به آمار تیراژ برخی کتابها برمیگردد.
کبریایی افزود: مشکل این است که کتاب خوب را به مردم خوب معرفی نمیکنیم. ما در حلقه تولید کتاب خوب عمل میکنیم. فروش و پخش آن خوب پیش میرود. اما اینکه مردم کتاب خوب را نمیشناسند حلقه مفقوده است و به نظر من خیلی ضعیف عمل کردیم. برای این موضوع باید که رسانهها بیشتر پای کار بیایند. نهادهای دولتی و حاکمیتی نیز باید برای این مسئله برنامهریزی کنند. صرفا اجرای نمایشگاه کتاب دردی از این حوزه را دوا نمیکند.
این فعال فرهنگی ادامه داد: البته ما در حوزه نشر یک گرفتاریهایی داریم. ناشران در بحث کاغذ مشکل دارند. وقتی کاغذ به سختی پیدا میشود قیمت تمام شده کتاب هم بالا میرود و در این گرانیها از سبد خانواد خارج میشود. ما ۵۳ درصد تورم در حوزه کتاب داشتهایم. باید راهکاری برای تبدیل قیمت کتاب داشته باشیم.
وی گفت: مشکل دیگری که وجود دارد ترجمه کتاب های بدون فایده و ناصحیحی است که به راحتی انجام میشود و اصلا به شاخصهای فرهنگی ما ارتباطی ندارد. ما میتوانیم در کشور قانونی داشته باشیم که این اتفاق صورت نگیرد یا اگر ناشری کتاب خوبی را ترجمه کرد ۱۰ ناشر دیگر نتوانند اقدام به کپی برداری از آن کتاب بکنند.
آیا کتاب گران است؟
رمضانی درباره تورم حوزه نشر و کتاب گفت: اینکه میگوییم تورم ۵۳ درصد حوزه کتاب زیاد است در قیاس با چه چیزی زیاد است؟ اینکه کتاب در کشور گران است یا نه را باید بررسی کنیم. آیا کتاب در نسبت با بقیه کالاها افزایش قیمت بیشتری داشته یا نه؟ این مسئله عمومی است. مواد غذایی هم گران شده است. این ۵۳ درصد در واقع با نسبت بقیه کالاها افزایش داشته است.
دبیر سیامین دوره هفته کتاب افزود: من طرفدار گرانی کتاب نیستم، اما منتقد این تصویری هستم که تورم ۵۳ درصد کتاب خیلی زیاد است. مردم در ۱۱ روز نمایشگاه کتاب سال جاری ۲۵۰ میلیارد تومان کتاب خریدند. این برای همه تعجب برانگیز بود. البته که راهکار کتابخوان کردن مردم صرفا نمایشگاه نیست و اتخاذ بحثهای دائمی است.
کبریایی نیز یادآور شد: یک نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که برخی ناشران رسالت فرهنگی خود را به درستی انجام نمیدهند و به سمت بازاری شدن حرکت میکنند. ناشری که
کتاب ترجمه یک ناشر دیگر را کپی میکند. بحث سر این است که ما باید به سمتی برویم که قانون جامع در حوزه ترجمه داشته باشیم. این خلا دارد.
من نمیگویم به قانون کپی رایت جهانی بپیوندیم؛ بلکه میگویم در داخل برای خودمان یک قانونی داشته باشیم. در قانون رتبه بندی ناشران، ناشری که تالیف میکند باید جایگاه بهتری داشته باشد نسبت به ناشری که کتاب زرد را ترجمه میکند.
از تولید کاغذ داخلی چه خبر؟
رمضانی در خصوص پدیده کتابهای صوتی گفت: کتابهای صوتی حس را درگیر میکند اما کتاب فیزیکی فکر و اندیشه را به خود مشغول میکند.
به خاطر همین کتابهای صوتی بیشتر شنیده میشود. این پدیده به توسعه مخاطب کتاب کمک میکند و موضع من نسبت به این اتفاق مثبت است.
دبیر سیامین دوره هفته کتاب افزود: ما از وزارت صمت میخواهیم که در موضوع کاغذ ورود جدیتری بکند. وزارت ارشاد هم در مسئله واردات کاغذ تولید داخل وارد شده است. در آیین شکرانه استمرار تولید کاغذ در این هفته، کارخانه چوب و کاغذ مازندران پای کار آمد و هم کاغذ آموزش و پرورش به اندازه ۳۵ هزار تن و هم کاغذ ناشران به اندازه ۷۰۰۰ تن را تامین کرد. ما میتوانیم تا سال آینده کل نیاز ناشران را با دخلی تامین کنیم.
اما به شرط اینکه همه ناشران از این کاغذ استفاده کنند چون فقط کاغذ تحریر میتوانیم تولید کنیم و تولیپ کاغذ گلاسه و . شاید در آینده محقق بشود.
وی گفت: اگر بشود با کاغذ داخلی قیمت کتاب را ثابت نگه داشت و دائما در نوسان نبود مسئله قیمت کتاب را می شود کنترل کرد. مجموعه قوانین حمایتی در حوزه نشر وجود دارد که ناشران، نویسندگان و کتابفروشان به شکلی شامل آن میشوند.
رمضانی در پایان ما در وزارت فرهنگ و ارشاد بیش از 28 هزار نفر از پدیدآورندگان را در بانک اطلاعاتیمان داریم که بیش از ۱۱ هزار نفرشان عضو صندوق اعتباری هنر هستند. در حوزه کاغذ هم قوانینی مانند پیشرفت بند جیم 92 نهایی شد که تعرفه فرهنگی در حوزه انرژی برای حوزه نشر اعمال بشود.
دیدگاه شما