دلایل جذابیت و صعود بورس 98
به گزارش مجله افیکسکار بهنظر میرسد اعمال سیاستهای اعتباری از طریق سرکوب مالی در کنار جذابیت داراییهای غیرعملیاتی بنگاههای بورسی نظیر املاک و مستغلات و همچنین حساسیت کمتر تقاضای مصرفی اقتصاد نسبت به قیمت سهام سبب شده تا بورس تهران در مقایسه با دیگر بازارها یکهتاز عرصه بازدهی در سال ۹۸ باقی بماند.
با وجود اختلافات نظری بر سر رشد مستمر قیمتهای سهام، همچنان شاهد اشتیاق زایدالوصف آحاد جامعه برای حضور در بازار و خرید سهام با قیمتهایی هستیم که کمتر کسی از بین تحلیلگران بنیادی تا چند ماه قبل تصورش را میکرد.
شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال حدود ۵/ ۲ برابر و قیمت بسیاری از سهمها در این مدت با سبقت از شاخص کل ۵ تا ۲۰ برابر شده است.
چه اتفاقی در این میان رخ داده و چه عواملی دست به دست هم داده که قیمتهای سهام در سطح وسیعی از رشد بازنمیایستند و پیوسته با هجوم خریداران و صفهای طویل خرید به راه خود ادامه میدهند؟
آیا این امر بهزعم برخی از فعالان بازار سهام صرفا ناشی از یک هیجان موقت است یا ریشه در عدمتعادلهای حاکم بر محیط کلان اقتصاد کشور دارد؟
اگر بحث صرفا بر سر خلق فزاینده نقدینگی و تورم است، چرا سرمایهگذاران به سراغ دلار نرفتهاند تا از ارزش دارایی خود محافظت کنند یا اینکه چرا از داراییهای دیگر نظیر مسکن چنین استقبالی نکردهاند؟
تحقیق بر سر اختلاف بازدهی بازارهای مختلف طی امواج تورمی دو سال اخیر نقش فاکتورهایی، چون سیاستهای پولی در قالب سرکوب مالی در کنار حساسیت متفاوت تقاضای مصرفی آحاد اقتصادی نسبت به قیمت سهام در مقایسه با دیگر داراییها نظیر دلار و سکه و همچنین جذابیت املاک و مستغلات بنگاههای بورسی که مشمول زمان شده را برجسته میکند و نشان میدهد که چرا سهام به گزینه اصلی سرمایهگذاران، خاصه در یکسال اخیر تبدیل شده است.
رکوردهایی که زود جابهجا میشوند
پیشروی بیوقفه بورس تهران تا انتهای معاملات روز سهشنبه و ثبت بازدهی ۱۴۶ درصدی از ابتدای سال درحالی ادامه یافت که بازارهایی نظیر مسکن، ارز و طلا از لحاظ میزان بازدهی در سالجاری قابل مقایسه با سهام نیستند.
در اینجا اگر بازدهی را براساس شاخص هموزن بگیریم عدد خیرهکنندهای که بهدست میآید معادل ۳۴۰ درصد است.
در همین مدت نرخ دلار تنها ۵/ ۳ درصد افزایش یافته و سکه هم به رشد ۸ درصدی بسنده کرده است.
در این میان، تورم مسکن در تهران طی این بازه زمانی براساس گزارش بانک مرکزی رقمی معادل ۲۵ درصد را نشان میدهد. حتی اگر این بازه زمانی را طولانیتر کنیم، یعنی از ابتدای موج تورمی در اواخر سال ۹۶ بگیریم، باز هم اختلاف بازدهی بازار سهام در مقایسه با دیگر بازارها بسیار چشمگیر است.
از طرفی، به لحاظ میزان مشارکت در بازار سهام هم روند جالب توجهی را طی این مدت شاهد بودیم.دلایل جذابیت بازار آتی کالا
حجم، ارزش و رساتر از این دو، تعداد دفعات معاملات روزانه، به خوبی میزان مشارکت را بدون تاثیر متغیرهای اسمی یا تورمی نظیر حجم و ارزش بازنمایی میکند.
روز گذشته همزمان با شکلگیری موج اصلاحی قیمتها، شاخص کل هم از سقف روزانه عقب نشست، اما بازگشت قیمتها به محدوده منفی بار دیگر با هجوم خریداران و ثبت قلهای دیگر برای ارزش معاملات خرد همراه بود. گزافه نیست اگر بگوییم مهمترین اتفاق روزهای اخیر افزایش روزافزون مشارکت همراه با ارزش معاملات خرد است.
ورود مستمر سرمایههای خرد از سوی سرمایهگذاران کوچکمقیاس و تقویت مستمر فعالیت سهامداران در این روزها مایه شگفتی اهالی قدیمی بازار سرمایه شده است.
دیروز در پی فعالیت گسترده معاملهگران رکورد ارزش معاملات خرد شکست. به بیان آماری، در روز سهشنبه ۴۶۶۰ میلیارد تومان سهم در سطح معاملات خرد بین معاملهگران بورس تهران دست به دست شد.
دو هفته قبل بود که ارزش معاملات به سطح چشمگیر و بیسابقه ۴۶۳۰ میلیارد تومان رسیده بود و سپس از این ارتفاع عقب نشست تا اینکه طی روز گذشته در پی اصلاح قیمت در طیف زیادی از سهام، شاهد هجوم مجدد تقاضا و ثبت رکورد دیگری برای بورس تهران بودیم.
بررسی روند ارزش معاملات خرد طی دو سال گذشته – یعنی از زمان فعال شدن آتشفشان تورم – به خوبی از یک تحول بزرگ در بورس تهران حکایت دارد.
از سال گذشته تا بهحال شاهد رشد فزاینده ارزش معاملات خرد از سطح ۱۴۰ میلیارد تومان به بیش از ۳۷۰۰ میلیارد تومان بودهایم. در واقع، متوسط ارزش روزانه معاملات بورس از بهمن ۹۶ تا بهمن ۹۸ بیش از ۲۶ برابر شده است.
شاید بسیاری از اهالی اقتصاد افزایش حجم و ارزش معاملات طی این مدت را صرفا به تورم قیمتها در اثر رشد حجم پول در گردش در بازار سهام نسبت دهند، اما بررسی روند بازار با دیگر شاخصها از افزایش حقیقی مشارکت در بازار حکایت دارد.
در واقع، تعداد شرکتکنندگان در عرضههای اولیه و آمار روزانه تعداد دفعات معاملات موید افزایش حقیقی مشارکت در بازار سهام و نه حجم پول و افزایش قیمتها است.
میانگین تعداد دفعات معامله در بورس تهران از ابتدای زمستان تا روز گذشته، یعنی ظرف ۳۱ روز کاری اخیر عددی معادل ۶۱۱ هزار مرتبه را نشان میدهد (البته این عدد در روز گذشته به سطح بیسابقه ۹۳۰ هزار مرتبه رسیده است).
درحالیکه این رقم برای ۹ ماه نخست سالجاری به زحمت به ۳۷۰ هزار مرتبه میرسد و برای میانگین کل سال ۹۷ زیر ۱۰۰ هزار مرتبه است. در واقع، تعداد دفعات معامله از ابتدای زمستان تا روز قبل نسبت به متوسط کل سال ۹۷ بیش از ۶برابر شده است.
از سوی دیگر، میزان مشارکت در آخرین عرضه اولیه فرابورس هم رقمی حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر نسبت به عرضه اولیههای ابتدای همین سال و سال قبل به خوبی حکایت از افزایش میزان حقیقی مشارکت در بازار سهام است.
مصادرههای نامطلوب و ماهیگیری از آب شفاف!
البته مطابق معمول بسیاری از متولیان و صاحبان مناصب در بازار سرمایه تمایل دارند که این رونق ناگزیر را مصادره کرده و آن را به کارنامه مدیریتی خود ضمیمه کنند.
در حالی که طی این مدت که شاهد رونق بیسابقه بازار سهام بودهایم، تحول اساسی در سیاستهای بازار سرمایه که بتواند به جذب سرمایههای خرد کمک شایانتوجهی کند و روند سرمایهگذاری در این بخش را بهطور معناداری تسهیل کند، به چشم نمیخورد.
بلکه جذب بخش عمده منابع خرد از سوی بورس حاصل روابط ناگزیر حاکم بر اقتصاد پولی کشور و ساختار سرمایه و روابط قیمتهای نسبی در اقتصاد است.
در ادامه سعی میشود تاثیر این معادلات ناگزیر اقتصادی توضیح داده شود تا نقش مدیریت و روابط قانونمند قیمتها از هم تفکیک شود.
بهطور تیتروار میتوان گفت که اعمال سیاستهای اعتبار ارزان در کنار بیثباتیها و عدم تعادلهای مزمن در اقتصاد سیاسی کشور و همچنین قیممآبی و مداخلهگری دولت در نظم بازار و تلاش ناگزیر آحاد اقتصادی جامعه در چارچوب قوانین همگانی اقتصاد منجر به چنین وضعیتی در بازار سهام شده و حاصل طرح مشخص و طراحی مدیران نبوده است.
مدیریت بازار سرمایه تنها میتوانست از طریق کاهش هزینه معاملات به وظیفه خود عمل کرده و مقررات دستوپا گیر را از سر راه فعالان اقتصادی بردارد.
چرا هاضمه تقاضا قوی است؟
چندی پیش در گزارشی تحت عنوان «بازیگر بیرونی جهشهای بورس» به نقش سلبی، ولی پررنگ سیاستگذار پولی در رونق بیوقفه سهام پرداخت.
در آن گزارش رشد فزاینده قیمت سهام را ناشی از وجود پول و اعتبار ارزان در دست آحاد جامعه به شکل سرکوب مالی دانست که بهصورت تقاضای افسارگسیخته در بازار سهام خود را منعکس کرده است.
در واقع، نرخ بهره منفی ۲۰ درصدی که حاصل اختلاف نرخ تورم و نرخ سود سپرده بانکی (با نرخ تورم ۴۰ درصد و نرخ سود بانکی ۲۰ درصد) است، به اندازه کافی برای اخذ اعتبار از شبکه بانکی و تخصیص آن به داراییها و کالاهای مختلف اغواکننده است و میتواند زمینهای فراگیر برای بهبود تقاضا در بازارهای مختلف از جمله بازار سهام فراهم کند.
در تمام دورههای رونق بازارهای دارایی، همواره تسهیلات پولی سیاستگذاران سطح تقاضای افراد را از طریق اعطای وامهای کمبهره نسبت به ساختار قیمتهای نسبی و نظم موجود بازار بهطور مداخلهگرانه افزایش دادهاند.
این موضوع مختص اقتصاد کشورمان نیست بلکه در ادوار مختلف در اقتصادهای بزرگ از جمله آمریکا هم صورت گرفته است.
برای مثال میتوان به سیاستهای تسهیل پولی فدرالرزرو آمریکا بعد از جنگجهانی اول اشاره کرد که همراه با مشارکت فزاینده آحاد جامعه در بورس نیویورک به رشدهای بیسابقه و نهایتا آن رکورد بزرگ انجامید.
در آنجا هم بهزعم بسیاری از اقتصاددانان ضدکینزی اعمال سیاستهای اعتباری ارزان بود که منجر به خلق تقاضای مازاد و هجوم به سمت بازار سهام در آمریکا شد.
حساسیت پایین تقاضای مصرفی به قیمت سهام
ممکن است سوال شود که چرا سیاستهای اعتباری ارزان از سوی بانکهای مرکزی به نفع مسکن، ارز و طلا رقم نخورده و منحصر به سهام شده است.
بهنظر میرسد این اختلاف را میشود از طریق بررسی روابط قیمت و درآمد-مصرف (کشش مصرفی قیمت سهام) تا حدی توضیح داد.
میدانیم که در اقتصاد کشش یا همان حساسیت تقاضا به قیمت حائز اهمیت زیادی است. هرچه واکنش تقاضا به قیمت یک کالا کمتر باشد اصطلاحا میگوییم که تقاضای مزبور کمکششتر است یا حساسیت کمتری به قیمت دارد.
برای مثال، اگر قیمت یک کالا (مثل دارو) ۱۰۰ درصد افزایش یابد و تقاضا برای آن کالا افت مثلا ۱۰ درصدی نشان دهد میگوییم تقاضا برای دارو اصطلاحا کمکشش است.
واقعیت این است که سهام در مقایسه با داراییهایی نظیر مسکن و ارز و حتی کالای بادوامی، چون خودرو رابطه مستقیم و معناداری با بخش مصرفی اقتصاد ندارد. به بیان دیگر هرچه شاخص سهام افزایش یابد، این افزایش قیمت عملا در قدرت خرید مصرفکنندگان در کل اقتصاد تغییر و تاثیر مستقیمی ایجاد نمیکند.
این درحالی است که در بازار مسکن که قیمتها رابطه مستقیم و ناگسستنی با تقاضای مصرفی (و نه سرمایهای) دارند، سطح تقاضای مسکن به قیمت حساسیت نشان میدهد و هرگونه افزایش قیمت از سوی آحاد مصرفکنندگان با واکنش همراه است.
به بیان دیگر بخش مصرف از بازار مسکن جدا و مستقل نیست، بنابراین هرگونه تحریک تقاضای سرمایهای در بازار مسکن و رشد قیمت در مواجهه با درجاتی از کشش تقاضای مصرفی قرار گرفته و عملا امکان رشدهای افسارگسیخته را از این بازار میگیرد.
در مورد ارز هم این قاعده صدق میکند. به بیان دیگر، هرگونه افزایش در قیمتهای ارز، واردات طیف وسیعی از کالاهای مصرفی و واسطهای را بهطور مستقیم و غیرمستقیم متاثر میسازد.
در واقع، اگر نرخ ارز افزایش یابد، قدرت خرید متقاضیان کالاهای وارداتی به آن حساسیت نشان میدهد و نمیگذارد قیمتها بهصورت بیرویه و بریده از بخش مصرف اقتصاد نوسان کند.
به این ترتیب، ساختار مصرف آن کالای وارداتی میتواند سطح تقاضا و در نتیجه قیمتهای ارز را متاثر سازد؛ بنابراین هرگونه ارزشگذاری ارزها بر مبنای ساختار در هم تنیده قیمتها در بخش مصرفی اقتصاد معنا مییابد و همین رابطه است که امکان رشد افسارگسیخته در میانمدت را همچون بازار مسکن، خودرو یا هر کالای مصرفی، به قیمت ارزها نمیدهد.
البته مساله مداخله بازارساز برای کنترل قیمتها بهویژه نرخهای ارز هم وجود دارد که عملا انتظارات بازیگران بازارها را هدف قرار میدهد و فرآیند طبیعی نظم بازار را مختل میکند.
املاک در نقش اهرم رشد سهام
یکی دیگر از عوامل موثر، فقدان گفتمان مشترک در ارزشیابی سهام در شرایط تورمی است.
در یک تقسیمبندی متعارف، عمدهترین روشهای ارزشیابی سهام شامل تنزیل جریان نقدی، ضرایب عایدی آتی و خالص ارزش روز داراییها میشوند.
مساله کنونی بازار سهام تفاوت بعضا زیاد ارزش سهام شرکتها بر مبنای روش خالص ارزش روز داراییها در مقایسه با روشهای مبتنی بر سود و جریان نقدی آتی است.
دو روش اخیر در شرایط کنونی بازار سهام کمتر موردتوجه معاملهگران و سرمایهگذاران کوچک مقیاس قرار دارد، اما روش مبتنی بر تجدید خالص ارزش داراییها یا حقوق صاحبان سهام بیشترین توجه را به خود جلب میکند.
درحالحاضر شرکتهای بورسی زیادی هستند که داراییهایی نظیر زمین و ساختمان و ماشینآلات و تجهیزات را طی سالهای قبل خریده و در صورتهای خود ثبت کردهاند.
اما مساله وقتی پیش میآید که بخواهیم ارزش روز این داراییها را بسنجیم و کل شرکت را مجددا ارزشگذاری کنیم.
در شرایط کنونی زمانی که ارزش منصفانه این داراییها که مشمول زمان شدهاند، از طریق دلایل جذابیت بازار آتی کالا شاخصهای تورم بهروز میشوند، معمولا رقم بهدست آمده چند برابر تخمینهای مبتنی بر رویکردهای، چون سودآوری سالهای قبل، تنزیل جریان نقدی و ضرایب عایدی آتی است.
چنان که میدانیم ارزشیابی سهام از نظر تئوریک مبتنی بر جمع فعالیتهای شرکت در دو بخش عملیاتی و غیرعملیاتی بنگاه است.
طبق معمول، بخش غیرعملیاتی در ارزش سهام شرکت باید ارزش کمتری از بخش عملیاتی داشته باشد، اما این موضوع در برخی از شرکتها در اقتصاد ایران معکوس میشود که از لحاظ اقتصادی بیدلیل نیست.
منظور از بخش غیرعملیاتی مواردی نظیر زمین و ساختمانهایی است که متعلق به شرکت است، اما در جریان عملیات شرکت مورد استفاده قرار نمیگیرد.
این داراییها سالها قبل به دلایل اقتصادی از فرآیند عملیاتی به فرآیند غیرعملیاتی تبدیل شدهاند بهعنوان مثال میتوان شرکتهای سیمانی یا قندی را مثال زد که به دلایل مختلف نظیر کاهش فعالیتهای ساختمانی در مورد سیمانیها یا تغییرات آب و هوایی از دور عملیات شرکت خارج شده و بلااستفاده ماندهاند.
این موضوع برای سایر بنگاهها هم بهگونهای دیگر نمایان میشود. برای مثال، در نظام بانکی کشور اموال و وثایق مختلف ناشی از اقدامات قضایی در مقابل طلب از بدهکاران وجود دارد که این داراییها براساس استانداردهای حسابداری باید تحت عنوان داراییهای نگهداری برای فروش در صورتهای مالی شرکت انعکاس یابد؛ داراییهایی که اکنون بهدلیل افزایش مستمر قیمتها و تورم دو رقمی اقتصاد، ارزش آنها به ارقامی بیش از ارزش بخش عملیاتی شرکت هم رسیده دلایل جذابیت بازار آتی کالا است.
اتفاق مهمی که در شرایط فعلی بازار سهام افتاده این است که سهم بخش غیرعملیاتی شرکت نظیر املاک و مستغلات در ارزشیابی شرکت افزایش چشمگیری یافته است و همین امر باعث شده تا سهام برخی بنگاههای بورسی بهرغم سود پایین، با نسبتهای قیمت به درآمد بیش از ۱۰ تا ۲۰ مرتبه در بازار معامله شوند و همچنان خریدار داشته باشند. درحالیکه میانگین تاریخی ضریب قیمت به درآمد برای کل بازار سهام حدود ۶ مرتبه و برای بازار بدون ریسک پول رقمی معادل ۵ مرتبه است.
“آتی سکه”، شفافیت یا بازار سنتی
1400/04/07
در نظر داشته باشید که در بازار سنتی معاملات سکه، شانتاژ صورت میگیرد و تفاوت قیمتها در اتاقهای معاملات سنتی سکه، رقم بااهمیتی است؛ حالآنکه در بازار آتی سکه با توجه به شفافیت قیمتها و حجم عرضه و تقاضا روی تابلو معاملات و نیز تجمیع معاملات در یک بازار، این شانتاژ قیمتی بسیار کمرنگتر است که این موضوع، مزیتی برای بازار آتی سکه خواهد بود.
به گزارش فراسرمایه ، زمزمههایی از راهاندازی مجدد بازار آتی سکه مطرحشده است.
کیارش فاضل کارشناس بازار سرمایه در این خصوص بیان کرد: در کشور ما مرسوم است در زمان مواجهه با هر پدیده جدیدی که از آن اطلاعات کافی وجود ندارد، آن پدیده سرکوب شود. بازارهای آتی از اساس بهمنظور پوشش ریسک تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ایجادشده و در مرحله بعدی، بازار آتی وارد فاز سفتهبازی میشود. سفتهبازی در بازار آتی به معنای شخصی است که ریسکی را تحمل میکند تا از نوسان قیمت کالایی، استفاده کند و این اتفاق عمدتاً ناشی از عدم فرهنگسازی صحیح در مورد بازارها، رخ میدهد.
وی افزود: بازارهای آتی به علت شفافیت بیشتر نسبت به بازارهای سنتی، نقش مثبتی در کشف قیمت کالاها دارند. در نظر داشته باشید که در بازار سنتی معاملات سکه، شانتاژ صورت میگیرد و تفاوت قیمتها در اتاقهای معاملات سنتی سکه، رقم بااهمیتی است. حالآنکه در بازار آتی سکه با توجه به شفافیت قیمتها و حجم عرضه و تقاضا روی تابلو معاملات و نیز تجمیع معاملات در یک بازار، این شانتاژ قیمتی بسیار کمرنگتر است که این موضوع، مزیتی برای بازار آتی سکه خواهد بود.
علاوه بر این، فعالان بازارهای آتی بورس کالا، در هر معامله مبلغی هم بهعنوان مالیات میپردازند که این شفافیت در پرداخت مالیات هم مزیت محسوب میگردد. البته این مالیات، مبلغ چندان بااهمیتی نیست و روی جذابیت یا عدم جذابیت معاملات بازار آتی اثرگذار نیست. ضمن اینکه ارتباطی هم با مالیات بر عایدی سرمایه ندارد. مزیت دیگر بازار آتی، دوطرفه بودن بازار است و معاملهکنندگان این بازار میتوانند هم از رشد قیمتها و هم از افت قیمتها در این بازار، سود کنند. علاوه بر این، بازار آتی به دلیل تنوع قراردادها، هم برای سرمایهگذاران کوتاهمدت و هم سرمایهگذاران بلندمدت جذابیت خواهد داشت.
فاضل ضمن انتقاد از توقف معاملات بازار آتی سکه، اظهار کرد: فراموش نکنید که بازار آتی، نشاندهنده انتظارات تورمی است و چهبسا قیمتهای بازار آتی، کمتر از قیمتهای بازار فیزیکی باشد و اینکه بازار آتی را مقصر نوسان قیمتها در بازار واقعی جلوه دهیم، کاملاً نادرست است. افزایش قیمت سکه در بازار آتی(سال گذشته و قبل از توقف این بازار)، به خاطر همین انتظارات تورمی بود. کما اینکه شاهد بودیم با توقف بازار آتی سکه هم قیمت سکه به روند صعودی خود ادامه داد و پیشبینیهای خریداران و فروشندگان بازار آتی سکه از قیمتهای آینده، صحیح بود.
بههرحال بازار سکه و طلا این روزها به ثبات نسبی رسیده و میتوان بازار آتی سکه را دوباره راهاندازی کرد؛ اما اینکه با هر نوسانی در بازار سکه، اقدام به توقف معاملات بازار آتی کنیم اصلاً منطقی نیست. بازار آتی، مسبب افزایش یا کاهش قیمتها نیست و شرایط اقتصادی کشور است که موجب نوسان قیمتها در بازارهای مختلف میشود. اقتصاد ما متکی به نفت بوده و هر نوسانی در بازار نفت، بر انتظارات تورمی اثرگذار است.
وی افزود: در بورسهای جهانی، اینگونه توقف بازارها مرسوم نیست و فقط در مواقعی دلایل جذابیت بازار آتی کالا که شوکهای سنگین و ناگهانی به اقتصاد کشور تحمیل میشود و درنتیجه این شوکها، قیمتها در بازار نوسان شدید داشته باشد، ممکن است بازارها بهصورت مقطعی(مثلاً چند ساعت یا ۲_۳ روز)، متوقف شوند؛ ولی توقف طولانیمدت بازارها اصلاً قابلپذیرش نیست. ضمن اینکه تجربه نشان داده بازار آتی سکه همواره نگاه منطقی به آینده دارد و مصداق بارز این ادعا را میتوان درروند بازار آتی سکه بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی مشاهده کرد. این بازار در آن مقطع دچار هیجان نشد و هیچ رشد عجیبی در پیشبینیها رخ نداد. حالآنکه واکنش بازار سهام به ترور حاج قاسم سلیمانی، کاملاً هیجانی بود.
این کارشناس بازار سرمایه، وجود دامنه نوسان را چالشی برای بازار آتی سکه معرفی کرد و گفت: در شرایطی که بازار فیزیکی یک دارایی پایه، دامنه نوسانی ندارد نمیتوان برای بازار آتی آن کالا دامنه نوسان تعریف کرد. در اقتصادهای تورمی، معمولاً قیمتها در بازار آتی از بازار نقدی بالاتر است. برای مثال، قیمت سکه سررسید شهریورماه از قیمتهای نقدی امروز بالاتر است.
حالا اگر به هر دلیلی، قیمتها در بازار نقدی افزایش شدید و ناگهانی داشته باشد، بازار آتی سکه به علت وجود دامنه نوسان، چند روزی در صف خرید قفل خواهد شد و درنتیجه این قفل شدن بازار در صف خرید، فروشندگان بازار “کال مارجین” شده و متحمل ضرر و زیان میشوند. وجود دامنه نوسان در صورت ثبات بازار، اختلالی ایجاد نمیکند؛ اما در صورت نوسان شدید در بازار نقدی، روند بازار آتی را دچار اختلال خواهد کرد.
ادامه افزایش قیمت سکه با وجود توقف گواهی سپرده
به دنبال افزایش قیمت سکه معاملات گواهی سپرده سکه اواخر هفته قبل متوقف شد، اما پس از این توقف هم روند افزایشی قیمت سکه ادامه یافت.
– افزایش قیمت سکه باعث شد معاملات گواهی سپرده سکه اواخر هفته قبل متوقف شود، اما روند افزایشی قیمت سکه ادامه پیدا کرد.
این موضوع تا جایی پیشرفت تا اثبات شود منتقدانی که سکه بورسی را دلیل گرانی سکه میدانستند آدرس غلط به بانک مرکزی و افکارعمومی میدهند و خواسته و ناخواسته، مردم و مسئولان را به بیراهه میبرند؛ هم اکنون قیمت سکه در بازار آزاد نزدیک به ۷ دلایل جذابیت بازار آتی کالا میلیون و ۴۰۰ هزار تومان قرار دارد.
سال ۹۷ هم به دنبال همین فشارها و مقصر دانستن قراردادهای آتی سکه در گرانی، معاملات آتی سکه تعطیل شد؛ اما در این تجربه نیز از سال ۹۷ تا کنون نه تنها روند افزایش قیمت متوقف نشد، بلکه قیمت سکه از چهار میلیون تومان تا هفت میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم بالا رفت.
در یک هفته پایانی معاملات، قیمت گواهی سکه یک روزه در بورس کالا اختلافی حدودا ۵۰۰ هزار تومانی با بازار آزاد پیدا کرد.
اگرچه در پی ایجاد این اختلاف قیمت، بورس در اقدامی از ۲۱ اردیبهشت ماه دامنه نوسان سکه بورسی را به یک درصد محدود کرد، اما هنوز هم بحث قیمت سکه محل تضارب آراست.
از یکسو عدهای از جمله اتحادیه طلا و جواهر قیمتهای فعلی بازار طلا را متاثر از روند قیمتها در بورس میخوانند و حتی برخی فعالان، اختلاف قیمت گواهی سکه یک روزه در بورس با بازار آزاد را موجب تحریک قیمتها در جهت افزایش اعلام میکنند.
از سوی دیگر، برخی باور دارند روند قیمت سکه طلا، متاثر از نوسانات اونس جهانی و نرخ ارز بوده و بدیهی است که بورس به عنوان بستری معاملاتی نقشی در قیمتها ندارد و این عرضه و تقاضای واقعی است که نرخ را بالا میبرد.
به عبارت دیگر به اعتقاد گروه اول اختلاف قیمت بالای بازار آزاد و بورس، تقاضا برای خرید از بازار و عرضه در بورس، سکه را دارای حباب ۵۰۰ هزار تومانی کرده است.
درحالی که گروه دوم اذعان دارند؛ جنجالهای اخیر در مورد بازار گواهی سپرده سکه طلا نوعی فرافکنی و تنها تلاش دلالها برای هدف قراردادن شفافیت و حفظ انحصار معاملات در بازار سکه است.
این در حالی است که به گفته کارشناسان برای کاهش فاصله قیمت گواهی سپرده سکه طلا و قیمت نقدی آن در بازار سنتی بهتر است ظرفیت انبارهای گواهی سپرده افزایش یابد و فرایند سپرده گذاری آن تسهیل شود تا در کوتاه مدت با عملیات آربیتراژ از سوی فعالان بازار این گپ قیمت کاهش یافته و بازار به تعادل برسد. البته هیچ گاه نباید انتظار داشت که در شرایط تعادل بازار قیمت گواهی سپرده سکه از قیمت نقدی آن کمتر شود، زیرا بخشی از اختلاف قیمت، ریشه در مزایای این اوراق دارد.
مزایای معاملات اوراق گواهی سپرده سکه طلا
آرش مرشد سلوک، کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفتوگو با میزان درباره وضعیت این روزهای بازار سکه اظهار کرد: اگر به صورت ساده به معاملات سکه طلای بهار آزادی نگاه کنیم، بهای سکه متاثر از دو عامل یعنی قیمت جهانی طلا و نرخ تبدیل ارز هست که به واسطه رشد قیمت دلار از یکسو و رشد قیمت جهانی طلا طی یک ماه اخیر شاهد افزایش قیمت سکه بودیم.
وی افزود: البته بعضا مطرح میشود که قیمت سکه تحت تاثیر معاملات گواهی سپرده در بورس کالا افزایش یافته است. اما این موضوع از نظر من کاملا بی اساس است. چراکه در این مدت بهای اونس جهانی طلا از حدود ۱۴۸۰ دلار به ۱۷۶۰ دلار رسیده است. طی ۸ ماه اخیر نیز قیمت دلار در بازار آزاد از حدود ۱۱ هزارتومان به حدود ۱۷ هزار تومان افزایش یافته و طبیعی است که این افزایش آثار خود را در قیمت سکه طلا نمایان سازد.
وی در پاسخ به این سوال که اختلاف قیمت سکه به صورت گواهی سپرده در بورس و قیمت نقدی آن در بازار آزاد را چطور توضیح میدهد؛ گفت: طبیعی است که قیمت سکه در بازار بورس به دلیل مزایای آن از بازار سنتی بالاتر باشد. از دلایل جذابیت معاملات اوراق گواهی سپرده سکه طلا میتوان به مواردی از جمله کاهش ریسک اصالت سکه، کاهش ریسک نقدشوندگی، کاهش هزینه و ریسک نگهداری و نیز معافیت مالیاتی سود حاصل از خرید و فروش، اشاره کرد. به این ترتیب بالاتر بودن قیمت گواهی سپرده سکه نسبت به سکه نقدی کاملا طبیعی و منطقی هست.
مرشدسلوک تاکید کرد: آنچه روی تابلوی بورس رقم میخورد حاصل تقابل عرضه و تقاضاست و نقش بورس کالا صرفا نظارت بر معاملات و فراهم نمودن ابزار معامله به صورت شفاف و کاراست و این بورس هیچ گاه نقشی در افزایش و یا کاهش قیمت نمیتواند داشته باشد. در دو سال قبل نیز عدهای معاملات قراردادهای آتی سکه طلا را عامل افزایش قیمت سکه عنوان میکردند که همین اعمال فشار از سوی این گروهها منجر به تعطیلی این بازار پیشرفته و کارا شد. آیا این موضوع منجر به کاهش قیمت سکه شد؟ آیا امروز که معاملات آتی سکه را در بازار نداریم و یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک را با عدم آگاهی از بازار حذف کردیم، قیمت سکه کمتر از دو سال قبل است؟ در پاسخ به این سوالات میتوان گفت شواهد و آمارها نشان میدهد که معاملات قراردادهای آتی سکه عامل رشد قیمتهای نقدی نبود و گواه آن تداوم رشد قیمتها پس از تعطیلی این بازار است. به عبارت بهتر، بازار آتی عامل رشد قیمتها نبود و همین موضوع در خصوص گواهی سپرده نیز صادق است.
لزوم توسعه ظرفیت خزانه داری سکه توسط بانک مرکزی
علیرضا سلیمانی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با میزان درباره وضعیت فعلی بازار سکه، گفت: این که عنوان میکنند قیمت سکه بورسی بسیار بالاست و حباب دارد نوعی فرافکن یاست. نخست اینکه بورس کالا هیچ نقشی در تعیین قیمت ندارد بلکه این معاملهگران و سرمایهگذاران هستند که معامله میکنند و بورس کالا فقط بستر معاملات را فراهم کرده و نقش دیگری در این میان ندارد.
وی افزود: در حال حاضر چند بخش سرمایهگذاری داریم که مردم بیشتر به آن مایلند و بازار سکه یکی از آنهاست. در بازار آزاد ارز نیز کارشناسان نظرات متفاوتی روی قیمتها دارند و هر کسی قیمت واقعی ارز را طبق نظر خود یک عدد خاص تلقی میکند؛ همین اختلافات در بازار سکه نیز وجود دارد و نظرات مختلفی نسبت به قیمت واقعی سکه مطرح است.
وی ادامه داد: در چندماه اخیر برخی سکههایشان را در بازار پایینتر از قیمت فروختند؛ چرا که در آن مقطع خاص ترجیح میدادند با توجه به رشدی که سایر بازارها از جمله بورس داشت، پولشان را وارد بورس کنند. در نتیجه، به نظر میرسد قیمت سکه در آن مقطع با یک شوک منفی مواجه شد و بعد از مدتی که روند قیمتها رو به افزایش گذاشت.
وی اظهار کرد: در حال حاضر اختلاف نظر در خصوص قیمت سکه وجود دارد به طوری که عدهای معتقدند قیمتها میتواند بیش از این افزایش یابد؛ در صورتی که برخی دیگر بر این باورند که قیمتها خیلی سریع رشد کرده است. به احتمال زیاد در حاضر سکه در حال جبران عقب ماندگی خود به نسبت دلار است چراکه با توجه به قیمت ارز نمیتوان ادعا کرد که اکنون حباب مثبت در قیمت سکه شکل گرفته است. اگر قیمت سکه را با بهای انس جهانی مقایسه کنیم، حباب مثبتی در آن وجود ندارد. از این رو، به نظر بنده کسی که اظهار میکند قیمتها بیش از حد بالاست احتمالا مغرضانه این مطلب را بیان میکند.
به اعتقاد سلیمانی، توسعه ظرفیت خزانه داری سکه توسط بانک مرکزی میتواند به کاهش اختلاف میان دو بازار کمک شایانی کند.
وی گفت: بهتر است ظرفیت خزانه بانکهای عامل در بازار گواهی سپرده بورس کالا افزایش یابد تا این بانکها بتوانند براساس ظرفیتهای جدید ایجاد شده گواهی سپردههای بیشتری در بازار صادر کنند و در نتیجه به کمک این اقدام فاصله قیمتی سکه در دو بازار کمتر شود.
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است، اساسا این که قیمت سکه و طلا با چه شتابی حرکت کند مبحثی است که به نظر میرسد متولیان در بانک مرکزی و نهادهای دولتی قادر هستند با عواملی مثل افزایش عرضه نبض قیمتها را در دست بگیرند.
در این میان در بورس کالا نمادهای معاملاتی گواهی سپرده سکه با محدودیتهایی در خزانه بانکهای عامل مواجه هستند و اگر این ظرفیت کمی افزایش یابد (فرضا حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد) احتمال دارد فرصت آربیتراژ بین بازار آزاد و بورس کالا تا حد زیادی کاهش یابد؛ اما این که قیمت واقعی سکه در چه محدودهای است را به نظر بنده باید اجازه دهیم مکانیسم عرضه و تقاضا در بازار تعیین کرده و به تعادل برسد.
جذابیت بازار آتی زعفران برای سرمایهگذاران
بازار قراردادهای آتی زعفران در حالی از دوم خردادماه به صورت رسمی در بورس کالا راه اندازی شد که در این مدت کوتاه با استقبال سرمایه گذاران و فعالان بازار زعفران مواجه شده به طوری که طبق آمار حجم و ارزش این معاملات رو به افزایش است.
در این خصوص محمدرضا ماجد مدیر معاملات آتی کارگزاری مفید در گفت و گو با خبرنگار بورس اقتصاد آنلاین، به دلیل افزایش قیمت و استقبال از معاملات آتی زعفران در نخستین روزهای راه اندازی این قرارداد در بورس کالای ایران اشاره کرد و گفت: استقبال از معاملات آتی زعفران تحت تاثیر فضای عمومی کشور است به طوری که در حال حاضر سرمایه گذاران تمایل دارند تا کالاهای مصرفی را جایگزین کالاهای سرمایه ای کنند بنابراین در جایی که امکان کسب سودآوری بیشتری وجود داشته باشد، سرمایه گذاری می کنند.
وی افزود: کاهش ارزش پول ملی باعث شده است تا سرمایه گذاران به هر کالای ارزشمندی که می تواند برای آنها سود داشته باشند، تمایل پیدا کنند. لذا با راه اندازی بازار آتی زعفران توجهات به این بازار جلب شده است، زیرا زعفران محصولی است که تابع عرضه و تقاضا بوده و قدرت تحلیل پذیری دارد بنابراین با استقبال سرمایه گذاران مواجه شده است.
ماجد تصریح کرد: در حال حاضر افراد به دنبال یک بازار سودآور و جبران ضررهای ناشی از سرمایه گذاری در سایر بازارها هستند، که در این میان بازار زعفران می تواند گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری باشد. زیرا این بازار در کنار داشتن آپشن های جدید از بازار نقد شونده ای نیز برخوردار است ضمن اینکه عرضه کنندگان هم باعث ایجاد گردش و رونق بیشتر معاملات زعفران شده و به عرضه بیشتر محصول خود در بورس تمایل دارند.
مدیر معاملات آتی کارگزاری مفید تاکید کرد: معاملات آتی زعفران در حالی راه اندازی شده است که معامله و صادرات این محصول برمبنای نرخ آزاد ارز باعث ایجاد استقبال در میان تولیدکنندگان و سرمایه گذاران و رونق بیشتر معاملات می شود.
کدام افزايش سرمايه بهتر است و میتوان سود کرد ؟؟!
اگر در دنیای بورس و بازارهای سرمایهای فعالیت داشته باشید احتمالاً با مفهوم افزایش سرمایه تا حدودی آشنایی دارید. افزایش سرمایه ( فارغ از نوع آن ) در ذات خود همیشه برای شرکتها و البته سهامداران جذاب بوده است. این جذابیت علتهای مختلفی دارد. برای اینکه بدانیم کدام افزايش سرمايه بهتر است یا بهترین نوع افزایش سرمایه کدام است باید سعی کنیم ابتدا این علتهای جذابیت افزایش سرمایه را بشناسیم. مسلماً در اینجا تفاوت دیدگاههای سرمایهگذاری بلندمدت و کوتاهمدت میتواند در پاسخ ما به این سؤال تأثیرگذار باشد.
همیشه در مورد دلایل جذابیت بازار آتی کالا بازار بورس ایران و تمامی مفاهیم وابسته به آن مانند افزایش سرمایه باید چند نکته مهم یادتان باشد:
۱- بازار سرمایهای ایران و بهطورکلی اقتصاد ایران یک اقتصاد تورمی است. یعنی در آن قیمتها بر اساس یک سیستم تورمی مشخص میشود.
۲- تورمی بودن بازار سرمایهای مانند بورس عملاً باعث میشود جذب سرمایه پیش از اینکه بخواهد به سمت تولید حرکت کند باید صرف پر کردن خلأهای ایجادشده در اقتصاد تورمی شود. تورمی بودن باعث میشود که ارزش و قیمت با یکدیگر تفاوت زیادی داشته باشد و جذب سرمایه یا در کلام بهتر افزایش سرمایه معمولاً برای پر کردن این شکاف میان ارزش و قیمت استفاده میشود.
۳- بازار بورس ایران قوانین متفاوتی نسبت به بازارهای جهانی دارد. مهمترین این قوانین دامنه نوسان است.
۴- هر سهم از حقوقی و بازار گردآنهای مشخص استفاده میکند که رفتارشان قابل رصد است.
۵- بازار سرمایهای ایران یکطرفه است؛ یعنی شما تنها در جهت افزایش قیمتها میتوانید سود کنید و عملاً قرارداد فروش در بازار سرمایهای ایران معنایی ندارد.
این فاکتورها عملاً باعث میشود که نتوانیم بهصورت کاملاً آکادمیک در مورد افزایش سرمایه یا سایر مباحث اقتصادی و سرمایهای صحبت کنیم. ازاینرو باید بهنوعی دیگر به سؤال کدام افزایش سرمایه بهتر است؟ پاسخ بدهیم.
کدام افزايش سرمايه بهتر است؟ پاسخ از یک دید کلی!
بهطورکلی افزایش سرمایه از هر نوعی برای سهامداران خرد همیشه جذاب است. این جذابیت دو علت عمده دارد. برای درک این علتها باید نکتهای را شرح داد.
بهطورکلی شرکتها بر اساس سرمایهای که در اختیار دارند اقدام به فروش سهام در بازار بورس میکنند ( خرید عرضه اولیه )؛ بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که با افزایش سرمایه درواقع امکان بزرگتر شدن سهام فراهم میشود.
به بیان بهتر شما تصور کنید که نماد یک کیک است. هر سهامدار بر اساس تعداد برگه سهامی که در اختیار دارد میتواند از این کیک استفاده کند. زمانی که این کیک بزرگتر شود برای اینکه عدالت برقرار شود باید به تمامی سهامداران تعداد متناسبی برگه سهام اضافه شود تا میزان برخورداری آنها از این کیک عادلانه باشد؛ اما نکته اینجاست که با بزرگ شدن این کیک کیفیت آن کاهش دلایل جذابیت بازار آتی کالا مییابد (در کلام بورسی قیمت سهام است) این کار به این خاطر است که عملاً سهامداران بر اساس تعداد برگه سهم اضافهشده و کم شدن قیمت دارایی ثابتی داشته باشند.
افزایش سرمایه های جذاب
پس در نگاه اول، بر اساس داستانی که توضیح دادیم، سهامداران بعد از افزایش سرمایه و بزرگ شدن کیک تعداد برگه سهام بیشتری به دست میآوردند اما قیمت سهام بر اساس یک فرمول مشخص کاهش پیدا میکند تا دارای سهامداران ثابت باشد.
بر اساس یک قانون نانوشته حقوقی سهم برای اینکه بعد از افزایش سرمایه، سهم کاهش قیمت راحتتری را تجربه کند، اقدام به حمایت از سهم و افزایش چنددرصدی آن میکند تا بعد از افت قیمت این سهم کار خودش را از جای بهتری شروع کند. این افزایش قیمت قبل از برگزاری مجمع برای سهامداران جذاب است. ازاینرو با انتشار خبر افزایش سرمایه تقاضا برای سهم افزایش پیدا میکند و این نیز خودبهخود به روند افزایشی سهمها کمک میکند.
علت دوم این داستان نیز تقریباً روشن و مشخص است. بعد از برگزاری مجمع و افزایش سرمایه که نماد ۲ تا ۵ روز در حالت توقف قرار داشت، این نماد بدون دامنه نوسان بازگشایی میشود. این یعنی احتمال سود چند دهدرصدی در همین ابتدای کار برای سهامداران وجود دارد. این دو عامل مهمترین جذابیتهای عمومی افزایش سرمایه است.
بهترین نوع افزایش سرمایه
کدام افزايش سرمايه بهتر است؟ از دید اختصاصیتر!
همانطور که میدانید بهطورکلی ۴ نوع افزایش سرمایه وجود دارد و ما میخواهیم بدانیم که کدام افزایش سرمایه بهتر است. در بالا بهصورت عمومی و کلی جذاب بود ذات افزایش سرمایه را بیان کردیم، اما سؤال اینجاست که آیا همه این افزایش سرمایهها سودآور است؟ آیا با شنیدن خبر افزایش یک شرکت باید در سریعترین زمان ممکن سهام قابلتوجهی از آن را خریداری کنیم؟
مسلماً پاسخ اینها خیر است. هیچچیز در بازار اقتصاد قطعیت ندارد. این عدم قطعیت در بازار سرمایهای ایران با توجه به نکات گفتهشده در ابتدا بسیار بالاتر است. امروز که این مقاله نگارش میشود بازار بورس ایران در وضعیت سقوط و حبس پول قرارگرفته است و در این موقعیت هیچ خبر تولیدی، افزایش سرمایهای و … نمیتواند سهامدار را مجاب به خرید کند؛ بنابراین عملاً یادتان باشد این خود بازار و روند بازار است که میتواند مشخص کند کدام افزايش سرمايه بهتر است و یا اینکه اصلاً افزایش سرمایه در این موقعیت میتواند جذاب باشد یا نه؟
نکته مهم دیگر این است که عملاً افزایش سرمایه در شرکتهای بورس ایران بسیار رخ میدهد. علت این موضوع را دلایل جذابیت بازار آتی کالا باید در همان تورمی بودن اقتصاد ایران بدانیم. فاصله میان ارزش شرکت و قیمت آن صاحبان شرکت را مجبور به افزایش سرمایه میکند و بسیاری از این افزایش سرمایهها دلیل تولیدی ندارد.
اما فارغ از این مسئله ۴ نوع افزایش سرمایه: صرف سهام، تجدید ارزیابی دارایی، آورده نقدی و محل سود انباشته هرکدام مزایا و معایب خاص خودش را دارد. ازآنجاییکه صرف سهام در میان شرکتهای ایرانی چندان طرفدار ندارد (فروش سهام باعث کم شدن درصد سهامداران کلان میشود) و افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی دارایی نیز تنها برای ایجاد یک تراز مالی انجام میشود و عملاً هیچ جذابیت سرمایهگذاری ایجاد نمیکند، این دو را از پاسخ سؤال کدام افزايش سرمايه بهتر است؟ کنار میگذاریم.
دیدگاه شما