- هر دره نزولی را به نزولیترین دره پایینتر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
ما میخواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایینترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قلهها و درههای ایجاد شده با قیمتهای فشرده است. هنگامی که قلهها را به سایر قلهها یا درهها را به درههای دیگر متصل میکنیم، میخواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم. - هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
- به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ تصویر همانطور که مشاهده میکنید ما قلههای صعودی را به هم وصل کردهایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار میکند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم میبینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شدهاند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیشبینی شود.
- خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.
پیدا کردن روند بازار کریپتو با فیلترهای تریدینگ ویو
چطور با استفاده از فیلترهای سایت Tradingview در روند معامله کنیم در پستهای قبل درباره نحوه استفاده از فیلترهای وبسایت Tradingview و تکنیکهای اسکلپی صحبت کردهایم. امروز میخواهیم یک تکنیک ساده و کاربردی در مورد پیدا کردن روند ارزهای دیجیتال به شما معرفی کنیم که با استفاده از آن بتوانید روندهای صعودی و نزولی را تشخیص بدید و با توجه به این روندها اقدام به خرید و فروش کنید.
برای این منظور وارد وبسایت Tradingview میشوید و سپس وارد حساب کاربریتان شوید و برای استفاده از فیلترها از طریق قسمت Screeners و سپس Crypto Screener بروید و میتوانید فیلترهای مورد نظرتان را استفاده نمایید. در این پست قرار میباشد از دو فیلتر استفاده کنیم که یک فیلتر برای پیدا کردن ارزهای صعودی و یک فیلتر برای پیدا کردن ارزهایی که وضعیت نزولی به خودشان گرفتهاند. برای این کار از دو Moving استفاده میکنیم که شامل میانگین متحرک نمایی با پریود 20 و میانگین متحرک ساده با پریود 20 میباشند.
در قسمت فیلترها قصد داریم فیلترمان را طراحی کنیم که در قسمت صرافیها یا Exchange صرافی بایننس Binance را انتخاب میکنیم که مارکتهای صرافی بایننس را ببینیم و برای فیلتر کردن ارزهای دیجیتال گفتیم که قصد داریم از Movingها استفاده کنیم که MA را تایپ میکنیم و میخواهیم EMA زیر SMA 20 باشد که خروجی این فیلتر را میبینیم که 1261 ارز را به ما نشان میدهد که همچنین میتوانم تتر Tether را هم تایپ کنیم تا مارکتهایی که بر حسب تتر هستند را به ما نشان بدهد که این فیلتر را از قسمت General به عنوان Down Trend ذخیره میکنیم. خروجی این فیلتر در واقع به ما ارزهایی را نشان میدهد که روند نزولی دارند و برای مثال میتوانیم یکی از این ارزها را چک کنیم و BNB را برای مثال چک میکنیم تا ببینیم چه وضعیتی را دارد.
خب ارز BNB را بر اساس دو Moving که تعریف کردیم به چارت Chart اضافه میکنیم که شامل SMA و EMA میباشند بعد از انجام این عمل متوجه میشویم که SMA بالای EMA قرار گرفته و علاوه بر آن به سمت پایین حرکت میکنند و رد شدن یک Moving توسط Moving دیگری عمدتا نمیتواند برایمان سیگنالی باشد و خیلی از وقتها با خطا مواجه میشود و بر خورد این دو Moving میتواند تایید کننده روند نزولی و صعودی باشد که در ارز BNB به ما روند نزولی نمایش میدهد.
خب حال اگر بخواهیم روند صعودی را در نظر بگیریم به قسمت خانه ارزهای دیجیتال برمیگردیم و به حالت General باز میگردانیم و یک فیلتر دیگری طراحی میکنیم. دوباره صرافی Exchange بایننس Binance را انتخاب میکنیم و MA را تایپ میکنیم و میخواهیم EMA 20 بالای SMA 20 قرار بگیرد و در جستجو USDT تایپ شده و میبینیم که خروجیهای این فیلتر خیلی از فیلترهای نزولی بوده و در نتیجه میتوانیم بفهمیم که بازار گارد نزولی گرفته و در نتیجه ما برای گرفتن سود از بازار کریپتو میتوانیم از معاملات فروش بگیریم.
مدتی قبل برای گرفتن سود از بازار کریپتو از معاملات Buy استفاده میکردند اما تعداد ارزهای دیجیتالی که به روند نزولی پیوستند آن قدر زیاد شدهاند که احتمالا ما هم برای گرفتن سود از بازار بهتر است چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ در روند باشیم تا از معاملات Sell استفاده کنیم و به سود برسیم. استفاده از فیلترهای ارز دیجیتال نیازمند تمرین و تجربه است در صورتی که سوالی موقع استفاده از فیلترهای ارز دیجیتال داشتید میتوانید از ما در زیر همین پست بپرسید.
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
۶ نکته برای تشخیص روند نمودار قیمت(۶ tips for detecting price chart trends)
لینک فایل ویدویی معرفی شده در ویس بالا(یوتیوب)
در طول بیش از ۱۵ سال تجربه معامله کردن در بازارفارکس، به این نتیجه رسیدم که برای تشخیص روند حرکت قیمت، هیچ ابزار جادویی، اندیکاتور یا قوانین خاصی وجود ندارد. ما معاملهگران با وجود تلاشهایی که برای تحلیل نمودارها و تعیین تمایل حرکت قیمت و در نتیجه معامله کردن در آن جهت داریم، اما جهت حرکت بازار ممکن است در هر لحظه به سرعت تغییر کند. اگر قیمت مطابق پیشبینیهای ما حرکت نکرد، باید مجددا نمودار را تحلیل کنیم و ببینیم چه چیزهایی را در تحلیل اولیه نادیده گرفتیم و چه اشتباهاتی کردیم. فقط فراموش نکنید که تحلیل نمودارها کاملا توسط ابزار بسیار مهمی بنام چشم معامله گرانجام می شود و گاهی اوقات علیرغم تمام تلاشهایی که برای درک چگونگی حرکت نمودار قیمت داریم، بازارممکن است در خلاف جهت انتظار ما حرکت کند. پس همواره باید انعطاف لازم را در تحلیل اولیه داشته باشیم.
تحلیل روند تنها یکی از قسمتهای استراتژی معاملاتی من برای باز و بسته کردن معاملات است. این اصلا ایده خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر من همیشه به دنبال این هستم که تا حد ممکن تائیدیههای زیادی برای ورود به معاملات داشته باشم. من در برنامه معاملاتی شخصی خودم، ازترکیبی از تکنیکهای مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با اندیکاتوراستفاده میکنم.
ضمن مطالعه این مقاله به یاد داشته باشید که من در این مطلب درباره «معامله کردن در جهت روند» صحبت نمیکنم، بلکه میخواهم بعضی از فیلترهایی که برای تشخیص روند واضح بازار به شما کمک میکند را توضیح دهم. بعلاوه، ممکن است گاهی اوقات اینطور به نظر برسد که بازار به یک سمت حرکت میکند، در حالیکه در چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ واقع در خلاف آن جهتی که شما تشخیص دادهاید، در حال حرکت است. به این دلیل که بسیاری از بازارها اصلاحات کوتاهمدتی را تجربه میکنند و همین ممکن است بسیاری از معاملهگران را دچار اشتباه کند. به این خاطر، همیشه زوم نمودارها را کم کنید و تصویر بزرگتر نمودارها را ببینید، سپس با در نظر داشتن یک تصویر جامع و بزرگ از چگونگی حرکت قیمت، زوم نمودار را بیشتر کنید و آن را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهید. با این کار بعد از مدتی می توانید به زوم شخصی خود دست پیدا کنید.
۱- مهمترین کار مشاهده است
اولین چیزی که در مورد تشخیص روند باید درک کنید این است که یک علم کاملا دقیق نیست. من همیشه سعی میکنم تا حد ممکن نمودارها را ساده ببینم و به همین خاطر در ابتدا فقط و فقط پرایس اکشن را زیر نظر میگیرم، بدون هیچ اندیکاتوری.
اگر از چند معاملهگر درباره روند حال حاضر بازار سؤال کنید، قطعا پاسخهای متفاوتی از هر کدام میشنوید. بعضی از آنها نوع روند کوتاهمدت بازار را به شما میگویند، برخی نوع روند بلندمدت را توضیح میدهند و تعدادی هم نوع روند میانمدت را بیان میکنند. ما میتوانیم با بکارگیری تحلیلهای کوتاهمدت و بلندمدت، که همگی با مشاهده ساده بازار شروع میشوند، نوع روند غالب حال حاضر بازار را تشخیص دهیم.
من معمولا از خودم میپرسم نمودار قیمت در طول یکی دوسال، ۶ ماه و ۳ ماه گذشته به چه صورت بوده است؟ پاسخ این سؤال، تصویری از چگونگی حرکت قیمت را به ترتیب در بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت به من نشان میدهد. این کار باعث میشود ایده کاملا واضح و شفافی از جهت حرکت نمودار قیمت بدست آورم. اگر هیچکدام اینها جواب نداد، در تایمفریم روزانه یا هفتگی زوم نمودار را کم کنید و خیلی ساده از خودتان بپرسید «الان قیمت در حال پایین آمدن است یا بالا رفتن؟». اصلا نیازی نیست پیچیده فکر کنید.
وقتی جهت کلی پرایس اکشن در بازار را ببینیم، میتوانیم به راحتی تشخیص دهیم که قیمت به سمت پایین حرکت میکند یا بالا، یا اینکه چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ در یک روند سایدوی قرار دارد.
۲- سقف و کفهای واضح را شناسایی کنید
وقتی قیمت در یک روند حرکت کند، سقف و کفهایی تشکیل میدهد. اگر به این سقف و کفها دقت کنید، میتوانید خیلی سریع تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
در نمودار زیر مربوط به S&P500 مشاهده میکنید که یک روند صعودی واضح شکل گرفته است. به نواحی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید. این نواحی در واقع کفهای این روند صعودی هستند و اگر توجه کنید میبینید که این کفهای قیمتی به نوعی «پلههایی» تشکیل دادهاند که با پیشروی قیمت در جهت روند صعودی، این پلهها هم بالاتر و بالاتر میروند.
توجه داشته باشید که در یک روند نزولی، شما قاعدتا باید به سقفها بیشتر توجه کنید و ببینید آیا این سقفها یک الگوی پلهای به سمت پایین را تشکیل میدهند یا خیر.
۳- سقفهای بالاتر، کفهای بالاتر، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر
وقتی سقف و کفهای واضح بازار را مشخص کردید، حالا میتوانید تعیین کنید که آیا بازار در حال ایجاد سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای بالاتر (Higher Low) است یا سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر (Lower Low).
بطور کلی، در یک روند صعودی میتوانید الگوی واضحی متشکل از HHها و HLها ببینید و در یک روند نزولی نیز میتوانید الگوی مشخصی متشکل از LHها و LLها مشاهده کنید. در نمودار زیر با توجه به الگوی واضح HHها و HLها میتوانید مشاهده کنید که حرکت قیمت در یک روند صعودی بوده است.
۴- واکنش بازار در برابر سطوح مهم چگونه است؟
رفتار قیمت را بعد از اصلاحات بررسی کنید و ببینید وقتی به میانگین متحرک (مووینگ اورج) بلندمدتی مثل مووینگ ۲۱ روز یا یک مقاومت مهم میرسد، چگونه واکنش نشان میدهد. آیا پرایس اکشن بعد از اینکه در یک روند نزولی یا صعودی به سطح قیمتی مهمی میرسد، عقبنشینی میکند یا به حرکت خود ادامه میدهد؟ این نوع رفتار قیمت سرنخ خوبی است که تمایل یا روند کلی بازار را تائید میکند.
در نمودار بالا میتوانید مشاهده کنید که تمامی حرکات اصلاحی وقتی به چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ دو سطح مقاومتی مشخص شده و میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۱ رسیدند، با فشار فروش روبرو شدند و در نتیجه روند نزولی تغییری نکرده است.
یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰۰ و یک EMA با دوره ۵۰ روی نمودار خود قرار دهید و شیب بلندمدت این دو میانگین متحرک را بررسی کنید. این یک روش سریع برای تشخیص روند کلی قیمت در بازار است. همچنین باید بررسی کنید که قیمت در مواجهه با این مووینگ اورجها چگونه واکنش نشان میدهد. اگر قیمت در چندین مورد به این مووینگ اورجها احترام میگذارد و از آنها عقبنشینی میکند، این نشانه خوبی است از اینکه بازار به روند خود ادامه میدهد. مثلا نمودار زیر نمونه خوبی از واکنش قیمت در برابر مووینگ اورجهای مذکور است، فقط انتظار نداشته باشید که همین شرایط را هر روز در بازار ببینید.
دقت کنید که در نمودار بالا، دو EMA با دورههای ۵۰ و ۲۰۰ خیلی سریع جهت روند کلی قیمت در تایمفریم روزانه را به ما نشان میدهند.
۵- آیا سیگنالی در حال شکلگیری هست؟
اگر میبینید سیگنالهای پرایس اکشنی همجهت با روند کلی بازار در حال شکلگیری هستند، خود این تائیدیه دیگری برای تمایل حرکت بازار به سمت روند است. ضمنا به یاد داشته باشید که وقتی سیگنالهای پرایس اکشنی برای چند مرتبه شکست میخورند یا اصطلاحا فِیل (fail) میشوند، ممکن است نشان از این باشد که روند بازار در آینده نزدیک تغییر میکند.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که پینبار صعودی در ناحیه حمایتی، نقطه پایان حرکت اصلاحی و شروع مجدد روند صعودی را نشان میدهد.
۶- تغییر جهت روند
اگر بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد، باید به سقفهای اخیر تشکیل شده خیلی دقت کنیم و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کفهای اخیر بازار تمرکز کنیم. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص میکند، بلکه همچنین به ما نشان میدهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش میرود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.
برای مثال، اگر دنبالهای از سقفهای بالاتر (HH) و کفهای بالاتر (HL) در یک روند صعودی داشته باشیم، وقتی میبینید که قیمت از آخرین کف عبور میکند و پایینتر میرود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند صعودی ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد. در مقابل، در یک روند نزولی شاهد کفهای پایینتر (LL) و سقفهای پایینتر (LH) هستیم، در این صورت اگر قیمت از آخرین سقف تشکیل شده عبور کند و بالاتر برود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند نزولی ممکن است به انتهای خود رسیده باشد.
در آخر
وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت میتوانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است کمی مشکل باشد، به ویژه برای معاملهگران مبتدی. اینکه ستاپها و سیگنالهای معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله میکنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت میکند. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعا خیلی بیشتر به سود شما خواهد بود.
شش روش ساده برای تشخیص روند بازار
روش یک: تنها یک نگاه ساده به نمودار می تواند روند را مشخص کند!
تشخیص روند همیشه روش دقیق و کاملاً عملی ندارد. اما حتی با نگاه ساده به نمودار قیمتی هم میتوان روند بازار را مشخص کرد. اگر نظر سایر معامله گران بازار فارکس یا سهام را در رابطه با روند بازار بپرسید، پاسخهای متفاوتی دریافت خواهید کرد. برخی از آنها از روندهای کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت حرف خواهند زد. اما با این حال مهمترین روند بازار، روند غالب در نمودار روزانه است. شما میتوانید بهراحتی تنها با نگاه کردن به نمودار روزانه روند کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت را مشخص کنید.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاهمدت) میتوانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. با این کار شما میتوانید روند بازار را از سمت چپ نمودار قیمتی تا سمت راست بررسی کنید. اگر باز هم روند بازار مبهم باشد، کافی است که تایم فریم را تغییر دهید. هیچوقت در تحلیل روند بازار شرایط را پیچیده نکنید، تنها کافی است که به این سؤال پاسخ دهید: آیا قیمت در حال افزایش است یا در حال کاهش؟
از نمودار روزانه برای تعیین روند بازار استفاده کنید.
تنها با نگاه کردن به نوسانات کلی بازار در سه ماه تا یک سال گذشته میتوان روند کلی بازار را تشخیص داد.
روش دو: تشخیص روند بازار به کمک اوج و کفهای قیمتی
با پیشروی قیمتها در نمودار همیشه اوج و کفهایی در بازار تشکیل میشود. اگر به این اوج و کفها توجه کنید، میتوانید روند بازار را تشخیص دهید. در نمودار زیر میتوان به راحتی روند صعودی S&P 500 را تشخیص داد. به نواحی رنگی در نمودار قیمتی توجه کنید، این سطوح حمایت کفهای قیمتی در بازار هستند. تشکیل کفهای قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کفهای قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و پلهپله بالا میروند.
کف های قیمتی برای تشخیص روند صعودی و اوج های قیمتی برای تشخیص روند های نزولی به کار می روند. همیشه تغییرات کف و اوج های قیمتی را زیر نظر داشته باشید.
توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوجهای قیمتی در بازار نمایان میشوند. معمولاً اوجهای قیمتی به تدریج در سطوح پایینتر تشکیل میشوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.
روش سه: اوج و کفهای بالاتر و اوج و کفهای پایینتر
با تشخیص اوج و کفهای تشکیل شده در بازار به راحتی میتوان گفت که آیا اوج و کفهای جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شدهاند یا در سطوح پایینتر؟ به طور کلی وقتی روند بازار صعودی است، اوج و کفهای جدید در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و نشانگر گرانی در بازار هستند. در نمودار قیمتی زیر روند بازار صعودی است. به نحوه تشکیل اوج و کفها توجه کنید.
تشخیص روند می تواند کار ساده ای باشد، اگر واقعا بدانید که به دنبال چه هستید.
روش چهار: آیا بازار در واکنش به یک سطح کلیدی جهش کرده است؟
رفتار حرکات قیمتی در زمان اصلاحها را بررسی کنید. آیا قیمت در حال نزدیک شدن به میانگینهای متحرک یا سطوح مقاومت و حمایت کلیدی است؟ قیمت در واکنش به سطوح تکنیکال کلیدی به کدام سمت جهش میکند؟ در روندهای صعودی باید جهش هم صعودی باشد. در روندهای نزولی هم جهش باید به سمت پایین باشد. چنین رفتارهای قیمتی تأییدی از وجود روند در بازار هستند.
واکنش قیمت به حمایت یا مقاومت در بازار های روند دار همیشه قابل توجه است. واکنش های قوی در اکثر مواقع با روند بازار همسو هستند.
در نمودار بالایی میتوان بازگشتهای قیمتی بازار به سطوح مقاومتی و میانگین متحرک نمایی ۲۱ روز را مشاهده کرد. هر بار برخورد بازار به این سطوح با حرکت چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ نزولی قوی همراه بوده است. این یعنی روند غالب بر بازار نزولی است.
روش پنج: به سیگنالهای پرایس اکشن توجه کنید
اگر سیگنالهای پرایس اکشنی همسو با روند بازار تشکیل شوند، میتوان به روند بازار اعتماد کرد. همچنین اگر سیگنالهای پرایس اکشنی که صادر شدهاند پشت سر هم باطل شوند، بایستی برای تغییر روند آماده شد.
سیگنال های پرایس اکشن هم می توانند تغییر روند را نشان دهند و هم می توانند از شروع روند جدید حکایت داشته باشند. سیگنال های پرایس اکشن تنها نشانه های اولیه هستند، باید برای تایید از سایر ابزار های تکنیکال استفاده کرد.
در نمودار بالایی به پین بار صعودی که در حمایت تشکیل شده توجه کنید. این پین بار صعودی توانسته یک روند صعودی جدیدی را به راه بیندازد. باطل شدن سیگنالهای فروش هم از تغییر روند نزولی به صعودی حکایت دارد.
روش شش: تغییر روند
اگر بازاری روند نزولی دارد، باید به اوجهای قیمتی اخیر توجه کنید. اگر روند بازار صعودی باشد باید همه توجه شما به کفهای تشکیل شده باشد. چرا؟ وضعیت اوجهای قیمتی در روند نزولی و کفهای قیمتی در روند صعودی میتوانند نشان دهند که آیا روند هنوز هم ادامه دارد یا خیر؟ به طور مثال اگر چند اوج قیمتی جدید در سطوح بالاتری تشکیل شود و در ادامه کف قیمتی هم بالاتر از کفهای قبلی تشکیل شود، میتوان گفت که روند بازار صعودی است. اما اگر کف قیمتی قبلی بازار شکسته شود و کف قیمتی پایینتری شکل بگیرد، یعنی روند بازار نزولی است.
پس همیشه در روندهای نزولی آخرین اوج قیمتی بازار را در نظر بگیرید، اگر این اوج شکسته شد، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. در روندهای صعودی هم همیشه به کفهای قیمتی نگاه کنید، شکست آخرین کف قیمتی میتواند اولین نشانه از تغییر روند باشد.
شکست آخرین اوج در روند نزولی و شکست آخرین کف در روند صعودی نشانه قوی از تغییر یا پایان یک روند است.
پنج راه برای شناسايی جهت روند، تحلیل تکنیکال
معامله كردن با روند در تحلیل تکنیکال اين است كه در جهت روند بازار معامله كنيد . چرا وقتي كه روند غالب صعودی است شما به دنبال معاملات فروش هستيد در حالي كه معاملات خريد مثل هلو برو تو گلو ست ؟ خيلي از معامله گران آماتور حتي وقتي كه با روند هاي لانگ كه ماههاست ادامه دارد مواجه ميشوند نميتوانند دست از پيش بيني بازگشت روند بكشند . در حالي كه ميتوانند به سادگي با ملحق شدن به روند پول خيلي بيشتري به جيب بزنند. حتي اگر شما يه معامله گر در جهت روند نيستيد مي توانيد مفاهيم معامله كردن روند های تايم فريم های بالا تر را با رويكرد جاري خودتان تركيب كنيد . شما با تايم فريم روزانه شروع مي كنيد و مي بينيد كه آيا روند صعودی يا نزولي يا خنثي هست، و از اطلاعات بدست آمده در تايم فريم پايينتر استفاده مي كنيد تا بتوانيد حركات قيمت ، روند ها و جهت روند ها رو و به درستي بخوانيد، حالا ما مي خواهيم موثر ترين روش براي تحليل يك چارت را معرفي كنيم.
فاز هاي متفاوت بازار
قبل از اينكه ما شروع كنيم كه بدونيم چطور مي توان روند ها را با تحلیل تکنیکال شناسايي كرد، ما بايد اول به طور واضح بدانيم در پي چه چيزي هستيم. بازار ميتواند يكي از سه حالت ؛ صعودي ، نزولي يا سايد( خنثي) را داشته باشد.
عكس بالا نشون ميده شما سه سناريو ممكن داريد و بازار چگونه بين فاز ها جابه جا ميشه اما معما چون حل شود آسان شود . بخش مشكل پيدا كردن اين حركت هاست ، درست زماني كه در حال اتفاق افتادن هستند، وقتي كه بازار در شرايط لايو و واقعي هست و حركت ميكنه و فضاي سمت راست چارت خالي است، آنجا جايي است كه اين مقاله به كار مياد. به طور واضح اين مقاله نميخواد به شما نشان بدهد كه چطور وارد نقاط ورود به معامله را شناسايي كنيد بلكه هدفش اين است كه قيمت و روند را به شكل موثر تري درك كنيد.
1- راه ساده : خط گراف
اكثر معامله گران وقتي چارت ها را مشاهده ميكنند فقط از كندل ها و ميله ها ي چارت استفاده ميكنند اما خط گراف را كه يك ابزار خيلي ساده و موثر است كه به آنها اجازه مي دهد وراي همه شلوغي و همهمه كه در بازار هست رو ببينند ، را فراموش ميكنند – هدف كندل ها و ميله ها اين است كه اطلاعات جزيي در باره آنچه كه در چارت اتفاق ميافتد را به ما بدهند اما آيا وقتي كه روند كلي رو شناسايي ميكنيم انها ضروري هستند ؟ احتمالا خير
معامله گري كه گاهاً ( حد اقل يك بار در طول هفته) به تايم فريم بالاتر مي رود تا تصوير واضح تري از آنچه در بازار اتفاق ميافتد داشته باشد و از آنجايي كه هدف ما تنها شناسايي جهت هست خط گراف يك شروع عالي ست به ويژه اينكه ما در تايم فريم بالاتر هستيم و ميخواهيم جهت كلي بازار رو شناسايي كنيم
2- قله ها و دره ها
اين روش مورد علاقه من براي تحليل تکنیکال چارت ها است كه خيلي هم ساده است، همان چيزي ست كه شما احتياج داريد تحليل تكنيكال متداول ميگويد كه داخل يك روند صعودي شما قله اي بالاي قله قبلي داريد( يعني هاير هاي بعد از هاي ) چون خريدار ها در اكثريت هستند و قيمت را بالا ميبرند و دره ها هم بالاي دره قبلي تشكيل ميشود( هاير لوي داريم بعد از لو ها) چون خريدار ها به خريد ادامه مي دهند و قيمت را به بالا هل ميدهند ،و در روند نزولي شما در ه اي پايين دره قبلي داريد ( يعني لور لو بعد از لو داريد) چون فروشندگان در اكثريت هستند و قيمت را پايين مي برند و قله ها هم زير قله قبلي تشكيل مي شود ( لورهاي بعد از هر های)
بازهم زياد مهم نيست اگر فراموش كنيد كه از جهت روند صرفا به عنوان يك فيلتر براي معاملاتتون در تحلیل تکنیکال استفاده كنيد. در اكثر موارد شما بايد نسبتا قادر باشيد به سرعت بگيد كه در يك روند صعودی نزولی يا خنثي هستيد اگر نميتوانيد سريعا تشخيص دهيد چه اتفاقي روي نمودار در حال رخ داد است معمولا بهتر است كنار بايستيد و دست نگهداريد تا دوباره واضح ببينيد دارد چه اتفاقي مي افتد.
3- ميانگين متحرک
ميانگين هاي متحرك معروف ترين ابزار معاملاتي تحلیل تکنیکال براي تشخيص جهت بازار هستند ، عالي اند اگر چه بايد به چند نكته وقتي جهت روند را با ميانگين ها متحرك تحليل ميكنيد آگاه باشيد طول ميانگين متحرك (دوره ميانگين متحرك) روي سيگنال هايي كه از چرخش بازار ميگيريد تاثير ميگذارد ميانگين متحرك هاي كوچك سيگنال هاي زود هنگام و غلط زيادي ميدهد همچنين به حركت هاي كوچك بازار خيلي سريع واكنش ميدهد به عبارت ديگر ميانگين هاي متحرك سريع ميتونند شما را زود از بازار بيرون بيارن وقتي كه نزديك تغيير است. ميانگين متحرك هاي كند( با دوره بالا) خيلي دير سيگنال ميدهد يا به شما كمك ميكنند كه روند را مدتي بيشتر همراهي كنيد و نويز ها را فيلتر ميكند. در عكس ذيل ما از ميانگين متحرك 50 به عنوان يك ميانكين متحرك متوسط استفاده ميكنيم . شما مي تونيد ببنيد كه در يك روند صعودي قيمت هميشه به خوبي بالاي ميانگين متحرك مي ايستد و وقتي كه ميانگين متحرك را قطع ميكند وارد حالت رنج ميشود قيمت خيلي توجهي به ميانگين متحرك نميكند چون در وسط رنج افتاده است . اگر ميخواهيد از ميانگين متحرك به عنوان يك فيلتر استفاده كنيد ميتوانيد ميانگين متحرك 50 را در تايم فريم روزانه استفاده كنيد و سپس فقط دنبال معاملات در جهت ميانگين متحرك روزانه در تايم فريم هاي پايينتر باشيد.
4 – كانال ها و خطوط روند
كانال ها و خطوط روند راه ديگري براي تشخيص جهت روند هستند و ميتوانند براي تشخيص بازار رنج و خنثي بيشتر كمك كننده باشند. اگر چه ميانگين هاي متحرك و تحليل هاي ها و لو ها ميتوانند در مرحله اوليه روند استفاده شوند ، خطوط روند براي مراحل بعدي روند مناسب تر هستند چرا كه شما به دو نقطه تماس (بهتر 3 تا ) احتياج داريد. من عمدتا از خطوط روند براي تشخيص تغييرات آغاز روند استفاده ميكنم وقتي كه شما يك روند قوي داري و ناگهان خط روند شكسته ميشود اين ميتونه يه سيگنال براي تبديل به يك روند جديد باشه. خطوط روند در داخل حالت رنج ايده آل هستند وقتي كه به دنبال سناريو هاي بريك اوت كه قيمت دوباره وارد حالت روند ميشه . همچنين خطوط روند ميتوانند به خاطر ويژگي هاي اغراق آميز شون به زيبايي با ميانگين ها متحرك تركيب شوند. اگر ميخواهيد در مورد خطوط روند بيشتر بياموزيد چند دقيقه وقت بزاريد و اين ويدئو ي بياموزيم چكونه خطوط روند را رسم كنيم را ببينيد.
5- چگونه از انديكاتور ای دی ايكس استفاده كنيم
يك انديكاتوري است كه ميتوانيد براي تشخيص جهت روند در تحلیل تکنیکال به كار ببريد ADX اين انديكاتور شامل 3 خط است .خطوط انديكاتور قدرت روند و قدرت آن را (كه ما حدف ش كرديم در اين مثال چون فعلا فقط ميخوايم جهت روند رو تحليل كنيم ) به شما ميگويند قدرت صعودي را نشان ميدهد (خط سبز )و DI+خط نشان دهنده قدرت نزولي ست (خط قرمز )DI +خط همون طور كه در تصوير پايين ميبينيد سيگنال انديكاتور صعودي است وقتي كه خط سبز بالاي خط قرمز قرار دارد و وقتي كه خط قرمز بالاتر از خط سبز باشد سيگنال نزولي است و وقتي كه قيمت رنج و خنثي هست دو خط انديكاتور خيلي نزديك به هم هستند و اطراف خط مياني مي پلكند اين انديكاتور ميتواند با انديكاتور ميانگين متحرك به خوبي چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ تركيب شود و ميتوانيد ببينيد كه وقتي كه خطوط انديكاتور با هم برخورد ميكنند در خطوط ميانگين متحرك هم برخورد خطوط را داريم.
تركيب بهترين ابزار های معامله گری
همون طور كه در اين مقاله ديديم هر ابزار و مفهومي مزيت ها و محدوديت هاي خودشو داره — هيچ چيزي براي همه زمان ها به درد بخور نيست اگر چه تا وقتي بردهاتون از باخت هاتون بيشتره ضرورتي نداره كه راهي رو پيدا كنيد كه 100 برنده باشيد (چيزي كه اصلا اتفاق نمي افته) . در نهايت به اين ميرسيد كه بيايد ببينيد كه چه طور به خوبي از ابزار معامله گري استفاده كنيد ، چطور به خوبي درك شون كنيد و چطور ميتوانيد درشرايط بازار زنده ( لايو) ميتوانيد به خوبي به كار ببريد.
خط روند چیست و چگونه رسم میشود؟ + کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
خط روند یک ابزار اصلی برای معامله گران بورس است که میتواند در هر جفت ارز (یک نقطه بالا و یک نقطه پایین) و در هر بازه زمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله قصد داریم که در ۳ مرحله به شما آموزش دهیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کنید. این خطوط ابزاری قدرتمند برای ورود و خروج از معاملات است و میتواند در ترکیب با هر وسیله دیگری که ممکن است از قبل استفاده میکنید، استفاده شود.
اهمیت خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند دره نزولی یا دو یا چند قله صعودی (اوج) را به هم متصل میکند، خطوطی که در آینده پیشبینی میشوند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده نگاه میکنند و با قیمتهایی که در اطراف آنها واکنش نشان می دهند معامله میکنند، یا با جهش از روند حرکت می کنند. این خط ابتداییترین، اساسیترین و مهمترین اصل تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه، فارکس و استوکمارکت میباشد.اگر فقط همین یک عامل را یک نفر به خوبی یاد بگیرد، به هیچ عامل و استراتژی خاص و پیچیده دیگری نیاز پیدا نخواهد کرد و میتواند به راحتی در مارکت موفق شود و سودهای خوبی را بدست آورد.
خط روند چیست؟
خط روند نقشه حرکت قیمت در بازار میباشد. ما ازاین طریق متوجه میشویم چه رفتاری را از خودش نشان میدهد. با علائم و نشانههایی که قیمت از خودش به جای میگذارد چه کنیم برای اینکه زبان قیمت را ترجمه کنیم و صدای قیمت را بشنویم. خط رونداز اصولیترین فاکتورهای فهمیدن و درک کردن نقشه حرکت قیمت میباشد.اما خط روند به چه مفهوم است؟ کجا باید رسم شود؟ چه کاربردی دارد؟ تمامی این سوالات را قصد داریم به صورت فشرده در این مقاله به شما آموزش دهیم.
کاربرد خط روند
خط روند در تحلیل تکنیکال خطی است که در صعود و نزول روند قیمت از آن استفاده میکنیم. بنابراین مشخص شد که در بازارهای رنج از خط روند نمیتوانیم استفاده کنیم. چرا؟ به این خاطر که بازارهای رنج هیچ روندی ندارد. اگر روند قیمت نزولی باشد برای رسم باید که قلهها و یا سقف قیمت را پیدا کنیم. با پیدا کردن این نقاط آنها را به هم وصل میکنیم تا جریان قیمت و نقشه راه آن را پیدا کنیم.
به نمودار بالا توجه کنید خط قرمز نشاندهنده روند نزولی و خط آبی نشان دهنده روند صعودی میباشد.
برای رسم چند قله را باید به هم وصل کنیم؟ تعداد قلههای لازم برای رسم خط روند از ۲ قله شروع میشود و هرچه قلههای بیشتری را پیدا کنید و رسم کنید اعتبار آن خط روند بیشتر خواهد بود.
انواع خط روند
روند صعودی، حرکت قیمت داراییهای مالی را در زمانی که جهت کلی به سمت بالا است توصیف میکند. در یک روند صعودی، هر قله و دره متوالی، بالاتر از آنهایی هستند که پیشتر در نمودار قیمتی وجود داشتند. روند صعودی فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم میکند تا از افزایش قیمت داراییها سود ببرند. فروش یک دارایی پس از شکست در ایجاد قله و دره بالاتر، یکی از مؤثرترین راهها برای جلوگیری از زیانهای بزرگی است که میتواند ناشی از تغییر روند باشد.
خط روند صعودی، در امتداد کفهای قیمتی رسم میشود و به تعیین محل شکلگیری کفهای آینده کمک میکند. میانگین متحرک نیز توسط برخی از معاملهگران تکنیکال برای تجزیه و تحلیل روندهای صعودی استفاده میشود. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی در نظر گرفته میشود.
روند نزولی، به پرایس اکشن (price action) داراییهای مالی و اوراق بهاداری گفته میشود، که در طول زمان با ارزی زیر قیمت نوسان میکنند. در حالی که قیمت داراییهای مالی در طول زمان به صورت متناوب نوسان دارد، داراییهایی که روند نزولی دارند با قلهها و درههای پایین مشخص میشوند.
به این دلیل که روند نزولی اطلاعات بیشتری نسبت به فقط یک شکست تصادفی نشان میدهد، معاملهگران تکنیکال به این روندها توجه میکنند. به نظر می رسد اوراق بهاداری که روند نزولی دارند، تا زمانی که برخی از شرایط بازار تغییر نکند، به احتمال زیاد به روند کاهشی خود ادامه میدهند، که به این معنی است که یک روند نزولی نشان دهنده یک وضعیت اساساً رو به وخامت است.
روند خنثی، حرکتی افقی در قیمت است. این روند زمانی رخ میدهد که نیروی عرضه و تقاضا با هم برابر شود. این اتفاق معمولاً در طول یک دوره تثبیت قبل از این که قیمت به روند قبلی برگردد یا به یک روند جدید برود، رخ میدهد. روند خنثی به «روند افقی» هم شهرت دارد.
روند خنثی عموماً نتیجه حرکت قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت است. غیرمعمول نیست که ببینیم یک روند خنثی یا افقی، بر عملکرد قیمت یک دارایی خاص، برای یک دوره طولانی و قبل از شروع یک روند جدید صعودی یا نزولی، حاکم است. این دورههای تثبیت اغلب در طول روندهای طولانی مورد نیاز هستند، زیرا تقریباً غیرممکن است که حرکتهای قیمتی بزرگ در بلندمدت خود را حفظ کنند.
چگونه معامله با خط روند انجام میشود؟
دو روش یا استراتژی برای معامله با در نظر گرفتن انواع خط روند وجود دارد:
- انجام معامله روی خط روند
- انجام معامله پس از شکست خط روند
البته درست نیست که تنها شاخص تصمیمگیری خط روند باشد، برخی شرایط نیز باید برای انجام معامله مهیا باشند، چرا که در بحث خطوط روند با مسئلهای به نام شکست یا Breakout مواجه هستیم. Breakout به شکست قیمت سهام بالا یا پایین خط روند گفته میشود. این مورد اغلب نشان دهنده آغاز یک روند قدرتمند جدید است و یکی از قابل اعتمادترین شاخصها است.
بسیاری از معاملهگران در چنین شرایطی نزدیک به حمایت سهام میخرند و نزدیک به مقاومت آن را میفروشند. اگر نزدیک به حمایت خرید کنید و سهام خراب شود، ضرر میکنید. اگر سهامی نزدیک به مقاومت بفروشید و سهام به سمت بالا حرکت کند، باز هم پول خود را از دست خواهید داد.
شکست خط روند چیست؟
شکسته شدن به این معنا میباشد که قیمت تمایل دارد روند خودش را عوض کند. اما همیشه شکسته شدن به منزله تغییر روند قیمت نیست. بنابراین هربار که مشاهده کردید که یک قیمت خط روندی را شکست اینطور تحلیل نکنید که این شکست نشان دهنده تغییر قیمت است. شما باید صبر کنید زیرا قیمت بعد از شکستن تازه شروع به بررسی میشود، خیلی از این بررسیها منجر به این میشود که معاملهگرها تصمیم میگیرند که به همان روند قبلی برگردند. اما بعد از اینکه قیمت بعد از شکسته شدن را تثبیت کنند و اعلام کنند که این خط روند شکسته شده است. ما از این به بعد است که باید به دنبال این باشیم که پوزیشنها یا افکارمان را مخالف روند قبلی سوق دهیم و در این زمان است که ما باید برای انتخاب پوزیشنهای مخالف تصمیمگیری کنیم.
خط روند یک خط حمایتی و مقاومتی است. برای روندهای نزولی یک خط مقاوت قدرتمند است و برای روندهای صعودی یک خط حمایتی قدرتمند است.اگرخط روند شکسته شود آیا تاثیر آن از بین خواهد رفت؟ خیر، اگر خط حمایت بوده تبدیل به یک خط مقاومت میشود و اگر یک خط مقاومت بوده تبدیل به یک خط حمایت میشود.
نحوه رسم و بررسی درست بودن خطوط روند
- هر دره نزولی را به نزولیترین دره پایینتر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
ما میخواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایینترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قلهها و درههای ایجاد شده با قیمتهای فشرده است. هنگامی که قلهها را به سایر قلهها یا درهها را به درههای دیگر متصل میکنیم، میخواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم. - هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
- به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده میکنید ما قلههای صعودی را به هم وصل کردهایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار میکند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم میبینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شدهاند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیشبینی شود.
- خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.
خط روند رو به بالا به معنای صعودی است، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ که قیمت کاهش یابد و روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم بهدنبال فرصتهای فروش بگردیم. فرصتهای فروش زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالا رود و به خط نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آنها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمیدهند.
اتصال نقاط در خطوط روند
با دایره کامل، خط روند یک ابزار بسیار ساده برای استفاده است. شما در حال اتصال نقاط روی یک نمودار هستید. امیدوارم که سه نکته بالا به شما کمک کند خطوط ترسیم را به مرحله بعدی برسانید. اطمینان حاصل کنید که خطوطی که میکشید دو یا چند بالاترین یا دو یا چند پایین را به هم متصل میکند، اما قیمت آنها در آن شکسته نشده است. همچنین، به دنبال خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، اطمینان حاصل کنید که از معاملات با روند استفاده میکنید.
محدودیت خط روند
خط روند جزء اصلی تحلیل تکنیکال است. این ویژگی نشان دهنده روند فعلی سهام است، که معاملهگران برای تصمیم گیری به موقع خرید و فروش از آن استفاده میکنند. با این حال، ارزش پیشبینی خط روند ممکن است محدود باشد، زیرا اغلب در توصیف اقدامات گذشته مفیدتر از پیشبینی حرکتهای آینده است. برخی از محدودیتهای خط روند از این قرارند:
هرچه یک خط روند طولانیتر باشد، اعتبار آن بیشتر است. مشکل این جا است که ممکن است زمانی که خط روند به یک شاخص قابل اعتماد نزدیک میشود، دیگر برای اقدام و معامله دیر شده باشد.
در زمان بررسی خط روند، با مفهومی به نام نفوذ(Penetration) سروکار داریم. یک خط روند زمانی نفوذ میکند که یک سهم در سمت دیگر آن بسته میشود. نفوذ ممکن است به معنای تعدیل زاویه خط روند یا معکوس شدن الگوهای خط روند باشد. این نوع تحلیل ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما برای تصمیم گیری دقیق خرید و فروش چطور میتوانیم یک روند را پیدا کنیم؟ چندان کارایی ندارد.
شناخت انواع بازارها برای تعیین روند
هرچه تغییر در بازار سریعتر رخ دهد، روند نیز سریعتر شکل میگیرد. اما نکتهای که وجود دارد این است که بازارهای مختلف به سبب ویژگیها و نوع داراییهایی که ارائه میدهند، در تشخیص الگوهای خط روند، نیاز به تحلیلهای متفاوتی دارند. برای مثال:
فارکس: تعیین روند در بازارهای مختلف متفاوت است. برای مثال در بازاری مانند فارکس، تنها تحلیل تکنیکال کافی نیست و به دلیل تأثیر شاخصهای بنیادی، تحلیل بنیادی نیز برای تعیین روند لازم است.
ارزهای دیجیتالی: در مورد این داراییهای خاص که نسبتاً جدید و بسیار در حال رشد هستند، در کنار تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، ویژگیهای ذاتی ارز دیجیتال نیز مطرح است.
نکته پایانی!
افرادی که به صورت مبتدی میخواهند رسم صحیح را یاد بگیرند میتوانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند. این ابزار به شما کمک میکند که نقاط صعودی و نزولی را راحتتر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمیدهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قلهها و درهها را راحتتر تشخیص دهید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما