برای این که بتوانید از طریق تحلیل بنیادی سهام مناسب را پیدا کنید، باید با مفاهیمی آشنا باشید. در ادامه مفاهیم اولیه تحلیل بنیادی را بررسی خواهیم کرد.
تکنیکال یا بنیادی / بهترین روش انتخاب سهام
بحث بین تکنیکال یا بنیادی، یک بحث قدیمی است. هر روش طرفداران خود را دارد و معمولا هر گروه معتقد است که روش خودش، بهترین روش انتخاب سهام است.
تحلیلگران تکنیکال در بسیاری از موارد عوامل بنیادی را کنار میگذارند. تحلیلگران بنیادی نیز نمودار قیمتها را بیارزش میدانند و معتقدند که در قیمت تقریبا هیچ اطلاعاتی یافت نمیشود.
در این نوشته، نگاهی کوتاه میاندازیم به این دو روش و در پایان سعی میکنیم بهترین گزینه را معرفی کنیم.
هدف از تحلیل چیست؟
چه بخواهید از تحلیل بنیادی استفاده کنید، یا به سراغ تحلیل تکنیکال بروید، درنهایت یک هدف دارید: سود بیشتر.
با این وجود، خواستهای تا این اندازه روشن و صریح، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. برای مثال به این دو سرمایهگذار توجه کنید:
آقای الف یک سهم را در قیمت 1000 تومان میخرد و آن را 1400 تومان به فروش میرساند. او توانسته است 40 درصد سود کند. با پول حاصل از فروش این سهم، یک سهم دیگر میخرد.
خانم ب همین سهم را میخرد. قیمت سهم هر سال بهطور میانگین 20 درصد بالا میرود و بعد از ده سال به 6200 تومان میرسد. اما دوست ما هم به کمک سود تقسیمی شرکت، هر سال تعداد سهم خود را 20 درصد افزایش داده است. بعد از ده دارایی او 40 برابر شده است. (یک میلیون تومان امروز معادل است با 6 میلیون تومان ده سال بعد.)
همانطور که میبینید هر دوی این افراد سود کردهاند. اما بهترین روش انتخاب سهام برای این دو فرد یکسان نیست. آقای الف به دنبال سهامی میگردد که در مدتی کوتاه، رشد قابل توجهی داشته بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ باشد. در حالی که خانم ب به دنبال سهمی با سود تقسیمی مناسب با رشدی پایدار است.
درک تفاوت دو سرمایهگذار
شاید فکر کنید که اگر همهچیز درست پیش برود، الزاما آقای الف در بلندمدت برنده بازی خواهد بود. او اگر بتواند همیشه در یکسال، چندین بار همین سود را کسب کند، میتواند بازدهی چندسالِ خانم ب را در زمانی کوتاه به دست بیاورد.
اما روش خانم ب هم جذابیتهایی دارد.
اول: سود نمایی
فرض کنید شما هر سال 20 درصد سود کنید. پس از 30 سال سود شما برابر نمیشود با 20 ضربدر 30.
در این حالت سود شما برابر خواهد بود با 1.2 (بیست درصد سود) به توان 30، یعنی در حدود 24 هزار درصد.
در واقع اگر 10 میلیون تومان در این معادله قرار بگیرد، پس از 30 سال به رقم 2.37 میلیارد تومان خواهد رسید.
“درنهایت سود بلندمدت و پیوسته، از نوسانهای کوتاهمدت بهتر بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ است.”
اگر در همین مدت، بجای 20 درصد، بتوانید 21 درصد سود کنید، 3 میلیارد پول خواهید داشت. این اختلاف 630 میلیونی، از 1درصد سود بیشتر حاصل میشود.
اگر روشی پیدا کنید که سود سالانه خود را به 40 درصد برسانید، بعد از 30 سال، ده میلیون تومان شما 242 میلیارد تومان خواهد شد.
در واقع برای خانم ب، شرکتی با 1 درصد سود بیشتر، خیلی معنی دارد.
درنهایت سود بلندمدت و پیوسته، از نوسانهای کوتاهمدت بهتر است.
دوم: سرمایههای بزرگ
شاید بتوانید به سادگی با چند ده میلیون تومان در بازار نوسانگیری کنید و سود مناسبی هم عاید شما شود. اما بهکار بستن این روش برای سرمایههای چند ده میلیاردی ممکن نیست.
اجازه بدهید یک مثال بزنم: فرض کنید میخواهید دمای یک قطره آب را اندازهگیری کنید. برای این کار، قصد دارید از یک دماسنج نسبتا بزرگ خانگی استفاده کنید. اگر دماسنج با قطره در تماس باشد، اتفاقی که میافتد این است که دمای قطره کاهش پیدا میکند و شما به نتیجه اشتباهی میرسید.
سرمایه بزرگ در بازار، نقش همین دماسنج را دارد. یعنی نمیتواند بر موجهای ایجاد شده سوار شود، بلکه خودش موج درست میکند.
به همین دلیل مدیران صندوقهای سرمایهگذاری تحلیل بنیادی و کمی را بهترین روش انتخاب سهام میدانند.
سوم: آرامش روانی
خانم ب شغل دیگری دارد. باید به کارهای خانه برسد. بچههایش مدرسه میروند. نمیتواند هر شب پای نمودار بنشیند و صبحها تا ساعت 12 به خریدوفورش سهام بپردازد. برای او بهترین روش انتخاب سهام روشی است که وقت زیادی نگیرد.
برای خیلیها، سود کمتر اما آرامش بیشتر، مطلوبیت بالاتری دارد.
پس برای خانم ب، تحلیل بنیادی روش معقولتری است تا نوسانگیری با تحلیل تکنیکال. اما در ادامه میگوییم که خانم ب، چطور میتواند بهترین سهمها را انتخاب کند، بدون آن که وقت و انرژی زیادی تلف کند.
چهارم: هزینه فرصت
تصور کنید که خانم ب بخواهد 20 میلیون تومان را سرمایهگذاری کند و در یک سال نسبتا خوب، 100% سود بگیرد. او ماهانه کمتر از 2 میلیون تومان در آورده، که برای یک شغل تمام وقت، کافی نیست.
خانم ب ترجیح میدهد سر کار برود، حقوق بگیرد، و زمان اندکی را برای انتخاب سهم بگذارد. از نظر او خریدن یک سهم معمولی، و گرفتن سودی معقول در زمانی طولانی، بهتر است تا صرف وقت زیاد به امید درصد سود بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ بالاتر. اما قبل از این که به او یک روش را پیشنهاد کنیم، بگذارید ببینیم که هر کدام از دو روش چه معنایی دارند.
تحلیل بنیادی در مورد چیست؟
بسیاری از مردم، در مورد تحلیل بنیادی تصورات اشتباهی دارند.
تحلیل بنیادی را با یک مثال شرح میدهم:
تصور کنید میخواهید در نیمی از مغازه یکی از دوستانتان شریک شوید. میخواهید بدانید که چه مبلغی برای شراکت، منصفانه است. چه کار میکنید؟
گام اول شما این است که در مورد فروش مغازه تحقیق کنید. یعنی ببینید که چه اجناسی در این مغازه به فروش میرسد، میزان فروش چقدر است، حاشیه سود چطور است، چند روز طول میکشد تا تمام اجناس داخل مغازه به فروش برسند و در نهایت چقدر زمان میبرد تا وجوه حاصل از فروش دریافت شوند.
سوالهای دیگری نیز برای شما مطرح میشود: بدهیهای این مغازه چقدر است؟ مثلا ماهانه چقدر اجاره پرداخت میشود. مغازه چقدر دارایی دارد؟ آیا این داراییها در خدمت فروش هستند یا فقط منابع مالی را هدر میدهند؟
اما شاید مهمترین سوال شما این باشد که در ازای پولی که میگذارید، چقدر سود میکنید و آیا این سود، دستکم از بهره بانکی بیشتر است؟
تحلیل بنیادی به دنبال همین سوالها است. یعنی میخواهند بداند که در بلندمدت، از سرمایهگذاری بر یک شرکت، چه میزان سودی به دست میآید و با توجه به این میزان سود، چه قیمتی برای سهام منصفانه است.
تحلیل تکنیکال بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ در مورد چیست؟
تحلیل تکنیکال، شامل بررسی نمودار، ترسیم خطوط عجیب، تلاش برای پیشبینی قیمت از یک مجموعه الگوهای جادویی و غیره نیست!
تحلیل تکنیکال، به مطالعه رفتار آدمها در بازار میپردازد و سعی میکند الگوهای رفتاری افراد را تشخیص دهد.
به عنوان یک مثال ساده، تصور کنید قیمت دلار 15 هزار تومان باشد. هر بار دیدهاید که وقتی قیمت به زیر 10 هزار تومان میرسد، فشار تقاضا بار دیگر قیمت را بالا میبرد. اما به نظر نمیآید که خریداران حاضر باشند بیشتر از 16 هزار تومان برای هر دلار پرداخت کنند.
همین جملات، دارد ذهنیت خریداران دلار را بررسی میکند. این جادوی نمودار نیست که قیمت را از ده هزار تومان بر میگرداند و در 16 هزار تومان متوقف میکند. بلکه چیزی که قیمت را محدود میکند، ذهن خریداران و فروشندگان است.
پس، هدف اصلی تحلیل تکنیکال درک الگوی نمودار نیست، درک ذهنیتی است که این الگوها را تشکیل میدهد.
چرا تحلیل بنیادی؟
اگر به تحلیل بنیادی به چشم بهترین روش انتخاب سهام نگاه کنیم، دلایلی محکم داریم که از دیدگاه خود دفاع کنیم:
تحلیل بنیادی بر مبنای واقعیت است نه حدس و گمان. اگر یک شرکت بیدلیل در مورد آینده کسبوکار خیالپردازی کند، تحلیلگر بنیادی فریب نمیخورد. چرا که نگاهش به اعدادی واقعی است که دارند شرایط یک شرکت را توصیف میکنند.
تحلیلگر بنیادی هیجانزده نمیشود. او میداند که ارزش ذاتی یک شرکت چقدر است، در قیمتهای پایین خریدار است و در قیمتهای بالا فروشنده. در نتیجه، نه با کاهش قیمت سهم حالش بد میشود و نه با افزایش شدید قیمت، مشعوف.
چرا تحلیل تکنیکال؟
همانطور که میدانید اخبار مثبت و منفی، روی قیمت سهم تاثیر میگذارد. پس شاید دنبال کردن اخبار بهترین روش انتخاب سهم باشد. اما اینطور نیست.
آیا اطمینان دارید که میتوانید تمام اخبار را به صورت مداوم دنبال کنید؟
آیا ارتباط اخبار را به درستی درک میکنید؟
آیا اخبار به موقع به دست شما میرسد؟ یا وقتی باخبر میشوید که دیگر اخبار سوخته هستند؟
اخبار مهم، حتی اگر از آنها مطلع نشوید، قیمتها را تغییر میدهد. شاید ندانید چه اتفاقی دارد میافتد، اما میدانید که خبر خوبی وجود دارد که باعث ورود پول به سهم شده است.
بهترین روش انتخاب سهام
شاید حرفهایی که مطرح شد، برای شما گنگ باشد. بالاخره بهترین روش انتخاب سهام چیست؟ بنیادی یا تکنیکال؟
بهترین روش از نظر من این است: سهم را بنیادی انتخاب کنید، اما تکنیکال بخرید!
معنی این حرف چیست؟ از بین صدها شرکت بورسی، اگر با نگاه بنیادی پیش بروید، در نهایت به 10 یا 20 نماد میرسید که ارزش خرید دارند.
بعد تصمیم میگیرید که بین 5 تا 10 نماد را به پرتفوی خود بیاورید. اینجا است که به تحلیل تکنیکال نیاز پیدا میکنید.
دستیابی به بهترین سهام برای خرید در بورس + نکات مهم برای خرید
دستیابی به بهترین سهام برای خرید در بورس+ نکات مهم برای خرید
امروزه نمی توان فردی را یافت که بدنبال دستیابی به سهم بیشتر در بازار بورس نباشد، زیرا که هدف نهایی نیز همین است. ولی به طور کلی بهترین سهام به عنوان خرید در بورس، از چه طریقی و با چه معیارهایی بدست می آید؟
هرچند که بسیاری از افراد بر این باورند، نوع بازار بورس در ایران به گونه است که نمی توان پیش بینی درستی برای آینده آن داشت. ولی باز هم مانند بازارهای جهانی دیگر، در مورد بورس ایران نیز می توان معیارهای تخصصی را در نظر گرفت. زیرا بورس کشورمان هم مانند سایر کشورها اصول خاص خودش را دارد.
معمولا هر یک از افراد از اصول خاصی در بورس تبعیت می کنند و برای انتخاب خود استراتژی جامعی را دارند که با اهداف دیگران کاملا متفاوت است. پس به هیچ عنوان نمی توان راهی که دیگران در رسیدن به بهترین سهام برای خرید در بورس، پیش گرفتند را تقلید کرد. از این گذشته اشخاص معمولا برای قدم گذاشتن در بورس شرایط مخصوص به خودشان را دارند. بنابراین به جای تقلید از دیگران و نوع رفتار آنها در بورس، بهتر است دانش و اطلاعات خود را در این زمینه بالا ببرید .
هر شخصی می تواند توانایی تخصص در انتخاب سهام های خودش را دشته باشد و نمی توان انتظار داشت که آن فرد، در مورد سهمی که دیگری بر می گزیند، تسلط و آگاهی لازم را داشته باشد. بهترین راه این است که مهارت های مالی خود را در این زمینه بالا برده و تجربیات بیشتری بدست بیاورید. در اینصورت است که با بالابردن سطح سواد مالی خود، راه رسیدن به موفقیت را کوتاه تر می کنید.
بهترین تحلیل ها برای انتخاب درست سهام چیست؟
تا هنگامی که ابزار و تحلیل های اصولی در بازار بورس وجود نداشته باشد، افراد قادر به انتخاب خرید بهترین سهام در بازار مالی بورس نخواهند بود. همچنین در کنار برخورداری از ابزارها و تحلیل های مناسب، باید مهارت های شخصی و غلبه بر احساسات عجولانه را در خود بالا ببرید.
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از جمله راه هایی هستند که از طریق آنها، امکان رسیدن به بهترین سهم های بازار بورس امکان پذیر می شود.
تحلیل بنیادی در بهترین سهام برای خرید در بورس
معمولا برای محاسبه مقدار ارزش یک سهم در تحلیل بنیادی، وضیعت کنونی شرکت را در نظر می گیرند. یعنی معیارهایی که در حال حاظر بیانگر ارزش یک سهام در شرکت است را در نظر گرفته، تا توانایی انتخاب و خرید سهم هایی که از ارزش کمتری برخوردارند را پیدا کنند. بدینوسیله امکان رشد آن سهم نیز فراهم می شود.
تحلیل بنیادی معمولا سهامی را برای خرید، بهترین می داند که ارزش آن بیشتر از قیمت سهام باشد. یعنی تصور کنید به عنوان مثال شخصی اتومبیلی به ارزش 200 میلیون تومان را، به قیمت فقط 50 میلیون تومان بدست بیاورد. پس اغلب هدف از فروش این سهم ها که قیمت بیشتری نسبت به ارزش آن دارند، این است که بعدا از ضررهای احتمالی جلوگیری شود.
افراد مشهوری از جمله وارن بافت، از فعالان موفق در حوزه سرمایه گذاری در بازار بورس بودند که از روش های تحلیل بنیادی در کار خود بیشترین بهره بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ مند را برده اند.
با اینکه وجه اشتراک زیادی در روش های تحلیل بنیادی وجود دارد، ولی با این وجود، دوباره با اختلاف نظر تحلیل گران بنیادی با هم روبرو می شویم.
به عنوان مثال گاهی ارزش یک سهم توسط تحلیل گران مختلف به یک میزان مشخص تعیین نمی شود. برای درک بهتر، شرکتی را در نظر بگیرید که 2 سالن دارد به همراه 3 خط تولید و یک انبار. سودی که این شرکت در طول یکسال بیرون می دهد، 30 درصد برآورد می شود. در این شرایط اولین کارشناس تحلیلگر، ارزشی به میزان 23 میلیارد را برای شرکت تعیین می کند اما نتیجه تحلیلگر دوم، ارزشی به اندازه 20 میلیارد است. پس در نتیجه تحلیل بنیادی در مقایسه با تحلیل تکنیکال، اطمینان بیشتری را در افراد ایجاد می کند.
بررسی تحلیل تکنیکال
به کارگیری اندیکاتورها و ارزش قیمت های گذشته، از جمله معیارهای رایج در بحث تحلیل تکنیکال هستند. با استفاده از این موارد می توان رفتارهای آینده نمودار قیمت را حدس زد و یا الگوهای موجود در آن را بیشتر مورد بررسی قرار داد. معمولا برای تحلیل تکنیکال نمی توان یک روند حتمی را در نظر داشت، زیرا معیارهای موجود در این تحلیل بر اساس موارد احتمالی جلو می رود.
به عبارتی دیگر می توان برای تحلیل تکنیکال اینطور نتیجه گرفت که حدس دقیق روند نمودار سهم در آینده، بر اساس نوع حرکت آن در گذشته امکان پذیر می شود.
تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال ، کدام را انتخاب کنیم؟
امروزه یکی از دغدغه ها در بازار بورس انتخاب یکی از موارد تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال است. معمولا کارشناسان برای کوتاه شدن مسیر موفقیت در حوزه بورس، استفاده هر دو تحلیل را پیشنهاد می کنند. زیرا بر این باورند که هر دو تحلیل برای تکمیل یکدیگر، باید در کنار هم قرار داشته باشند.
در بازار بورس معمولا از تحلیل تکنیکال برای تشخیص منطقه ورود یا خروج و از تحلیل بنیادی، بمنظور شناسایی دقیق تر سهام استفاده می شود.
تاثیر مهارت فردی در انتخاب سهم
- مهارت های خود فرد هم می تواند در انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس نقش مهمی ایفا کند. پس افراد نیز باید تبعات درست یا غلط بودن مسیری که برای انتخاب سهمشان طی می کنند را قبول کنند.
- شناسایی سهام و نگه داشتن یا داد و ستد در آن، کاری اختیاری است و بدلیل اینکه ارزش یک سهم بر طبق نیاز بازار محاسبه می شود، پس در اینجا درستی مسیر انتخابی افراد در نوع قیمت گذاری، خود را آشکار می سازد.
- از آنجا که تغییرات در بازار بورس و سهام را نمی توان انکار کرد، پس به تناسب انتقادات افراد گوناگون در رابطه با یک سهم خاص، قیمت نیز ثابت نمانده و همواره متغیر است.
- اگر خرید یک سهم توسط فردی، مدتی را با کاهش قیمت بگذراند در صورتیکه قبلا به عنوان سهامی درست شناسایی شده بود، طبیعی است که آن شخص نسبت به سهامش و نگهداری از آن احساس خطر کند. پس بهتر است که در چنین شرایطی، از حرکت عجولانه پرهیز کرده و آن را نفروشد. زیرا ممکن هم هست که بعد از گذشت زمان، سهم در مسیر رشد و افزایش قیمت قرار بگیرد.
- در مثال بالا نباید ترس بر فرد غلبه کرده و باید عزت نفس خود را داشته باشد. زیرا بعد مدتی متوجه خواهد شد که انتخاب درستی داشته و بخوبی بر احساس ترس کاذب خود مسلط شده است.
- یکی از نکات بسیار مهم در اینجا پیشگیری از هیجانات ناشی از اخبار غلط و رسانه های نامعتبر بورسی است. اگر قبل از خریداری و انتخاب سهم، همه معیارهای ضروری را از یاد نبرید و از آموزش های لازم موجود در تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال استفاده کنید، می توانید بهترین سهام برای خرید در بورس را برای خود داشته باشید.
خوشبختانه امروزه از طریق سایت های معتبر و دوره های آموزشی خرید سهام و غیره، می توانید آگاهانه در این مسیر قدم گذاشته و به سود های سرشاری برسید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی بازار بورس
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، یکی از روشهای تحلیل بازار بورس است. این روش تحلیلی به کمک ابزار خاص خود وضعیت یک شرکت را بررسی میکند تا ارزش واقعی هر سهم آن را محاسبه کند. پس از مقایسه ارزش واقعی و قیمت فعلی سهام شرکت میتوان برای انجام معاملات تصمیمگیری نمود. بنابراین تحلیل بنیادی میتواند به شما برای یافتن سهام مناسب کمک کند. پس میتوانید با بررسی دورهای وضعیت شرکت برای رسیدن به موفقیت معاملاتی شانس خود را به میزان زیادی افزایش دهید. در ادامه قصد داریم تا به آموزش گام به گام تحلیل بنیادی بورس بپردازیم. با ما همراه باشید.
رویکردها و ابعاد تحلیل بنیادی
رویکردهای تحلیل بنیادی به دو دسته از بالا به پایین و از پایین به بالا تعریف میشوند که روند حرکت متفاوتی با یکدیگر دارند. در روش از بالا به پایین، تحلیلگر باید از صنعت یا اقتصاد بررسی را آغاز کرده تا به شرکت برسد. اما در رویکرد از پایین به بالا جهت نگاه تحلیلگر تغییر میکند. در این روش باید از شرکت شروع و بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ ابعاد بررسی خود را به سمت صنعت و اقتصاد گسترش دهید. از آنجایی که رویکرد از بالا به پایین به دادههای کلانی نیاز دارد که مهیا کردن و استفاده از آنها دردسرهای خاص خود را داشته و زمان زیادی از تحلیلگر میگیرد، بسیاری از تحلیلگران ترجیح میدهند که از رویکرد پایین به بالا استفاده کنند.
به این ترتیب در این روش از شرکت شروع کرده و از دادههای مالی آن برای بررسی استفاده میکنید. در رویکرد از بالا به پایین تحلیلگر سعی دارد تا با بررسی حجم کلی بازار و صنعت مورد نظر، عرضه و تقاضا و … به شکل حدودی به جایگاه شرکت در بازار و صنعت برسد.
شما نمیتوانید شرکتی را بدون بررسی کل بازار و اقتصاد به تنهایی تحلیل کنید. تحلیل بنیادی علاوه بر این که بررسی میکند که مواد اولیه شرکت چگونه تامین میشود یا محصولات به چه مشتریانی عرضه میشوند، باید به عوامل بیرون از شرکت اما موثر بر وضعیت شرکت نیز توجه داشته باشد. برخی از شرکتها حتی به دلیل صادرات محصولات خود نیاز به بررسی در گستره اقتصاد جهانی نیز دارند. بنابراین با ورود شرکت به اقتصاد جهانی باید تاثیر نرخهای جهانی، عرضه و تقاضای خارجی، وضعیت شرکتهای برتر فعال در صنعت، تصمیمات سیاسی و اقتصادی و . را مورد توجه قرار داد.
در گستره اقتصاد داخلی نیز هر شرکتی میتواند از تغییرات صنعت و اقتصاد تاثیر بگیرد. فردی که در بازار سرمایه فعالیت دارد، باید به درک درستی از وضعیت اقتصادی کشور و تاثیر تصمیمات اقتصادی بر معاملات رسیده باشد. تغییر در نرخ تورم، نرخ ارز، سود بانکی و … در تحلیل بنیادی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا این دسته از تغییرات به سرعت میتوانند روی عملکرد شرکت تاثیرگذار باشند.
مفاهیمی که برای تحلیل بنیادی باید بدانید
برای این که بتوانید از طریق تحلیل بنیادی سهام مناسب را پیدا کنید، باید با مفاهیمی آشنا باشید. در ادامه مفاهیم اولیه تحلیل بنیادی را بررسی خواهیم کرد.
- صورتهای مالی: صورتهای مالی میتوانند جزئیات اطلاعات مالی واحد تجاری را نمایش دهند. داراییها، بدهیها، درآمد، هزینهها و جریان وجوه نقد از جمله مهمترین اطلاعاتی هستند که در صورت مالی یافت میشوند. البته صورت مالی خود به انواع مختلفی تقسیم میشود.
صورت سود و زیان یکی از انواع صورتهای مالی است که اطلاعات مالی اصلی شرکت را که شامل: درآمدها، هزینهها بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ و سود یا زیان شرکت است، طی مدت زمان مشخص گزارش میکند.
تحلیل فاندامنتال در بستر صورتهای مالی شرکت اهمیت زیادی دارد. برای این که بتوانید وضعیت شرکت را به درستی تحلیل کنید، به اطلاعات مختلفی نیاز دارید. اما در این بین تخمین سود و جریانات نقدی باید در اولویت بررسیها قرار بگیرند. بررسی صورتهای مالی برای تخمین سود و زیان شرکت جزو مهمترین بخشهای تحلیل بنیادی به شمار میآید.
- ترازنامه: این آیتم قادر به نشان دادن داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در پایان دوره زمانی است. در این نمایش جزئیات به صورت کامل عنوان شده است. با حذف بدهی از کل دارایی میتوانید ارزش خالص شرکت را به دست آورید. به همین دلیل از ترازنامه تحت عنوان صورت وضعیت مالی نیز یاد میشود.
-
صورت جریان وجوه نقد: یکی از صورتهای مالی که حرکت وجه نقد را در شرکت نمایش میدهد، صورت جریان وجوه نقد است که به تحلیلگران بنیادی برای درک مسیر عملکرد واحد اقتصادی کمک میکند. صورت جریان وجوه نقد از سه بخش جریان نقدی عملیات، جریان نقدی سرمایهگذاری و جریان نقدی تامین مالی تشکیل شده است.
نسبتهای مالی با مقایسه نسبتهای یک شرکت با سالیان گذشته و مقایسه شرکت با شرکتهای دیگر، به تحلیلگران کمک میکنند. استفاده از این نسبتها با این وجود که اطلاعات ارزشمندی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند، اما به تنهایی برای تصمیمگیری در خصوص خرید و فروش سهام شرکت کافی نیست.
همانطور که عنوان کردیم نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند. مهمترین نسبتهای مالی عبارتند از: نسبت سرمایه در گردش، نسبت سود هر سهم ( EPS )و نسبت قیمت به درآمد ( P/E ) که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
_ نسبت سرمایه در گردش یا نسبت جاری از ﺗﻘﺴﯿﻢ داراییها و بدهیهای ﺟﺎری به دست میآید که نشان از توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای جاری با استفاده از داراییهای جاری خواهد بود. این نسبت برای بررسی حرکت درست و طبق اصول مالی واحد تجاری است. همچنین نسبت جاری میتواند توانایی شرکت را در پرداخت بدهیهای خود طی یک سال اندازهگیری کند.
_ نسبت سود هر سهم یا EPS: شرکتها موظف به پرداخت بخشی از سود خود به سهامداران هستند. شما سهامدار و در واقع مالک قسمتی از کل سهام شرکت محسوب میشوید. نسبت سود هر سهم نشاندهنده سودی است که شرکت به ازای هر سهم خود پیشبینی کرده است. EPS با تقسیم درآمد خالص شرکت بر تعداد سهام عادی به دست میآید و میتواند با مقدار سود واقعی که در نهایت در مجمع به سهامداران پرداخت میشود، متفاوت باشد.
_ نسبت قیمت به درآمد یا P/E نشان دهنده مبلغی است که سرمایهگذاران به ازای هر ریال سود از هر سهم حاضر به پرداخت هستند. این نسبت با تقسیم قیمت هر سهم از شرکت بر سود هر سهم به دست میآید و یکی از متداولترین معیارهای ارزشگذاری سهام شرکتها در روش تحلیل بنیادی است.
آموزش تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی جذاب برای بررسی وضعیت یک شرکت است که مخاطبان خاص خود را دارد. یادگیری تحلیل بنیادی انتهای راه نیست که پس از مطالعه چند کتاب بتوان به راحتی سهام شرکتها را بررسی کرد. این روش تحلیلی نیاز به کسب تجربه و استفاده از دانستهها دارد. مسیر یادگیری در این حوزه انتها نداشته و هر روز نکتهای جدید برای یادگیری وجود خواهد داشت. برای خبره شدن در تحلیل بنیادی باید بتوانید صورتهای مالی را بررسی کنید و از طریق علم حسابداری با مطالعه اطلاعات شرکت و محاسبه نسبتها در کنار تحلیل ریسک موقعیت مناسب برای سرمایهگذاری را کشف کنید.
اگر به عنوان یک سرمایهگذار به بازار وارد میشوید و انتظار کسب سودهای بزرگ از طریق خرید و فروش سهام دارید، باید از روشهای تحلیلی بازار استفاده کنید. در تحلیل بنیادی سرمایهگذار بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ به دنبال کشف ارزش است. به عبارتی تحلیل بنیادی قصد دارد تا به شما کمک کند تا شرکتی که سهام آن را میخرید بیشتر بشناسید و ارزش آن را به دست آورید. ارزش مفهوم بسیار مهمی در تمام انواع سرمایهگذاری است. این ارزش است که خرید یک کالا را بااهمیت میسازد. اما دقت داشته باشید که ارزش نباید با قیمت یکسان در نظر گرفته شود. قیمت مبلغی است که بابت یک کالا یا خدمت پرداخت میکنید. اما ارزش چیزی است که در این فرآیند به دست میآورید.
سرمایهگذاران همواره به دنبال پرداخت قیمت کم در ازای به دست آوردن ارزش بالاتر هستند. کالا یا خدمتی که قیمتی بالاتر از ارزش خود داشته باشد را گران تلقی میکنیم. البته اگر در جایگاه فروشنده قرار بگیرید، تمایل به گرانتر فروختن کالا یا خدمت خود دارید. یعنی علاقه دارید تا دارایی را با قیمت بالاتر از ارزش آن به فروش رسانید. اما قیمت داراییها روی خط ارزش ذاتی آنها حرکت نکرده و اکثر مواقع تمایل دارد تا بالاتر یا پایینتر از ارزش ذاتی خود در نوسان باشد. این حرکت قیمت میتواند باعث سود یا ضرر سرمایهگذاران شود.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی ابزاری برای انتخاب سهام مناسب بازار است که شاید بدون استفاده از آن به سادگی نتوان به موفقیت در بازار رسید. مزایای اصلی این روش تحلیلی به شرح ذیل است:
_ امکان شناسایی بازار و صنعت یکی از بزرگترین ویژگیهای تحلیل بنیادی است. این روش پیچیدگیهای بازار را شناسایی کرده و عوامل تغییر قیمت دارایی را تشخیص میدهد. با استفاده از شناخت تغییرات قیمت دارایی میتوان به نتیجه رسید که خرید یک دارایی به صرفه و آیندهدار است یا خیر.
_ با تحلیل بنیادی میتوان زمانی که بازار در هیجان به سر میبرد، بدون تفاوت با آشفتگی بازار، با اتکا بر نتیجه تحلیل خود در انتظار بهتر شدن شرایط ماند. تصمیمگیری در بازاری که نوسانهای شدید را تجربه میکند، میتواند منجر به نتایج اشتباه شود. این شرایط باعث میشود تا معاملهگران با تصمیمات احساسی در مدت کوتاهی ارزش دارایی خود را کاهش دهند. تحلیلگران بنیادی برای تصمیمگیری در خصوص دارایی عجله نمیکنند و به نتایج بررسی ارزش ذاتی دارایی خود پایبند میمانند.
با وجود کارآمدی این روش برای تحلیل داراییهای افراد، نباید از خرده نقصهای آن غافل شد. در ادامه چند مورد از معایب یا همان نقصهای این نوع تحلیل را بررسی میکنیم:
_ اولین مسئله تضمینی نبودن نتایج تحلیل بنیادی است. همیشه در هر بازاری اطلاعاتی وجود دارند که امکان دسترسی به آنها وجود ندارد. برخی دیگر از اطلاعات ممکن است زمانی از آینده در دسترس قرار بگیرند که عملا کارایی ندارند. این مسائل باعث میشود که نتوان تضمینی برای نتایج تحلیل بنیادی در نظر گرفت. البته این مسئله مختص به تحلیل بنیادی نیست. برای بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ مثال در روش تحلیل تکنیکال نیز نتایج تضمینی نیستند.
_ نقص دیگر این روش تحلیلی زمانبر بودن آن است. به عبارتی بررسی حجم زیادی از اطلاعات مربوط به شرکت و محاسبه نسبتهای لازم، زمان زیادی نیاز دارد. فاکتورهای دخیل در تحلیل بنیادی متعدد بوده و بررسی آنها در کوتاهمدت ممکن نیست. زمان در بازار بورس اهمیت زیادی برای معاملهگران دارد. گاهی با گذشت زمان فرصتهای مناسب از دست میروند. بنابراین اگر شخصی حاضر به صرف زمان برای تحلیل بنیادی نیست، بهتر است به روشهای دیگر توجه بیشتری داشته باشد.
_ شرکتها منبع اصلی اطلاعات و دادههای مورد استفاده تحلیلگران بنیادی هستند. به همین دلیل هم باید نگران اطلاعات غلط یا غیر شفاف باشید. گاهی شرکت با اطلاعات ارائه شده سعی در نشان دادن وضعیت بهتری از خود دارد. تحلیلگر باید با دقت بسیاری اطلاعات را بررسی کند و تا جای ممکن از منابع دیگر نیز برای کسب اطلاعات مورد نیاز کمک بگیرد.
– تحلیل بنیادی در واقع هیچ اطلاعات خاصی از زمان ورود به سهام نمیدهد و به این دلیل باید از روشهای دیگر تحلیل به طور ترکیبی با تحلیل بنیادی استفاده کنید.
سخن پایانی
تحلیل بنیادی در درک فرآیندهای تجارت به سرمایهگذاران کمک میکند. پس از انجام تحلیل بنیادی، سرمایهگذار با عوامل اصلی تاثیرگذار بر درآمد و سود یک شرکت که در تعیین وضعیت شرکت اهمیت بسیاری دارند، آشنا خواهد شد. به این ترتیب سرمایهگذاران میتوانند از سرمایهگذاری در شرکتهایی که وضعیت خوبی ندارند و احتمالا در آینده ضرر و زیان شناسایی خواهند کرد، جلوگیری کنند. با یادگیری تحلیل بنیادی میتوانید در امر سرمایهگذاری ریسک خود را کاهش دهید. با این وجود این روش تحلیلی مانند دیگر روشهای تحلیل بازارها نتیجه تضمینی ارائه نمیکند.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاری بلند مدت بهتر است یا کوتاه مدت؟
معمولا تحلیلگران بنیادی برای سرمایهگذاریهای بلند مدت روی سهام حساب باز میکنند. اما بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ این به معنی عدم استفاده از تحلیل بنیادی در معاملات کوتاه مدت نیست. شناسایی و پیشبینی روند بلند مدت یک شرکت در سرمایهگذاری با دید کوتاه مدت رابطه مستقیمی ندارد. سرمایهگذاری بر اساس تحلیل بنیادی به خصوص برای یافتن شرکتهایی که داراییهای ارزشمند، ترازنامه و درآمد مناسب دارند، بسیار مناسب است.
تحلیل بنیادی چه معایبی دارد؟
این روش تحلیل در کنار مزایای خود معایبی نیز دارد. برای مثال عیب اصلی آن را شاید بتوان زمانبر بودن آن و امکان ارائه اطلاعات غلط توسط شرکتها در نظر گرفت. اما این روش معایب دیگری نیز دارد که آن ها را میتوانید در متن مطالعه کنید.
آیا نتیجه تحلیل بنیادی تضمینی است؟
خیر. نتایج حاصل از تحلیل بنیادی مانند دیگر روشهای تحلیل تضمینی نبوده و با توجه به شرایط شرکت میتواند متغیر با نتیجه پیشبینی شده باشد.
صورتهای مالی چه اطلاعاتی را در دسترس ما قرار میدهند؟
سود و زیان شرکتها طی دوره، جریان نقدینگی شرکت در دوره، وضعیت کلی داراییها، بدهیها و سرمایه شرکت در انتهای سال مالی و . از جمله اطلاعاتی هستند که صورتهای مالی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند.
نسبت P/Eدر تحلیل بنیادی چیست؟
نسبت قیمت به درآمد یا P/E رابطه قیمت سهام با سود هر سهم را اندازه گیری میکند تا سهامداران نسبت به این که قیمت سهم نسبت به سایر سهام کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی سهم معامله میشود، آگاه شوند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد شرکت پایین است. این مسئله سهام را برای سرمایه گذاران جذاب میسازد.
برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت چه مدلهایی استفاده میشوند؟
مدلهای ارزشگذاری مختلفی جهت تخمین ارزش ذاتی یک شرکت استفاده میشوند. ارزشگذاری باید بر اساس مقایسه یک دارایی با داراییهای مشابه یا ارزش فعلی متغیرهای وابسته انجام شود. به طور کلی روش محاسبه ارزش سهام به دو دسته کلی محاسبه ارزش بر اساس ارزش فعلی جریانات نقدی آتی و ارزشگذاری نسبی تقسیم میشود.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش زهرا هادی زاده و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
آشنایی با بهترین روش های تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از نیازهای اولیه افرادی است که قصد دارد وارد بازارهای مالی خصوصاً ارزهای دیجیتال شوند. اگر قصد دارید به یک سرمایه گذار یا تریدر حرفهای تبدیل شوید، باید به صورت هدفمند آموزش تکنیکال را دنبال کنید و با همه روشهای آن آشنا شوید. با این حال در میان روشهای مختلف تحلیل تکنیکال، روشهای خاصی وجود دارند که از اهمیت و کاربرد بیشتری برخوردار هستند. آشنایی با این روشها باید در اولویت قرار بگیرد. اگر به دنبال بهترین روشهای تحلیل تکنیکال هستید، با نوبیتکس تا پایان این مطلب همراه باشید.
چگونه بهترین روش تحلیل تکنیکال را انتخاب کنیم؟
تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است و باید زمان زیادی را صرف آشنایی و آموزش آن کنید. افرادی که میخواهند وارد بازارهای مالی شود باید این مرحله سخت را پشت سر بگذارند تا پیش از ورود به بازار خود را آماده کنند. اما از کجا باید شروع کرد؟ بهترین روشهای تحلیل تکنیکال کدام اند؟ در بین روشهای مختلف تحلیل تکنیکال، بعضی از آنها نقش بسیار مهم و اساسی دارند. این روشها پایه و اصول بسیاری از تحلیلها هستند و بدون آنها نمیشود بسیاری از تحلیلهای جزئیتر و دقیقتر را انجام داد. بنابراین اگر قصد انتخاب بهترین روش تحلیل تکنیکال را دارید پیشنهاد میکنیم ابتدا به سراغ دستههای اصلی تحلیل فنی بروید. ما در بخش آموزش خرید و فروش ارز دیجیتال به بعضی از بهترین روشهای تحلیل تکنیکال اشاره کردهایم. در ادامه سعی میکنیم با لیستی از مهمترینهای آنها آشنا شویم.
تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارها
یکی از اساسیترین روشهای تحلیل تکنیکال کمک گرفتن از نمودارهای قیمتی است. فرقی نمیکند که بخواهید وارد بازار بورس، فارکس یا ارز دیجیتال شوید؛ در هر صورت نمودارها اولین ابزاری هستند که باید کارکردن با آنها را بیاموزید. نمودارها شامل نرخ ارز دیجیتال یا قیمت سهامها در طول زمان هستند که معمولاً به سه شکل شمعی، میلهای و خطی نمایش داده میشوند. نمودارها در بازههای زمانی مختلف از ساعتی، روزانه، ماهیانه، سالیانه، دههای یا حتی سدهای قابل تنظیم هستند.
در نمودارها ۴ فاکتور اصلی وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. قیمت یعنی قیمت شروع، پایان، سقف و کف این ۴ فاکتور اساسی را تشکیل میدهند. با استفاده از این فاکتورها شما میتوانید تغییرات قیمت را بررسی کنید. اگر بازه شما ۳۰ روزه باشد این فاکتورها برای هر روز متفاوت خواهد بود. در نمودارهای روزانه، این فاکتورها به صورت ساعتی نمایش داده میشوند. نمودارها معمولاً تنها شامل قیمت نیستند و حجم خرید و فروش نیز نمایش داده میشود. به طور کلی با استفاده از نمودارها میتوانید اطلاعات زیادی را در یک نگاه به دست آورید. بنابراین میتوان استفاده از نمودارها را به عنوان یک از بهترین روشهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت.
میانگین متحرک، یکی از انواع مهم تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اگر بخواهیم پرکاربردترین روش تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم، بدون شک میانگین متحرک (Moving Average) یکی از اصلیترین گزینههای ما خواهد بود. این شاخص شناخته شده و پر استفاده میتواند با از بین بردن نوسانات نمودار به بررسی روند کلی حرکت بازار کمک کند. میانگین متحرک در واقع همان میانگین قیمت است که از میانگین قیمتهای قبلی به دست میآید. از میانگین متحرک برای تشخیص جهت روندها استفاده میشود. برای مثال قیمت ریپل ممکن است در طی ۲۰ روز بارها افزایش و کاهش پیدا کند. اما با کمک میانگین متحرک میتوان نشان داد که در طی این مدت به طور کلی قیمت ریپل افزایش یافته یا کاهش یافته است. از میانگین متحرک به شکل گستردهای در کنار سایر شاخصها و اندیکاتورهای ارز دیجیتال استفاده میشود. میانگین متحرک ۲۰ روزه، ۳۰ روزه، ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه از جمله میانگین متحرکهای پرکاربرد هستند.
حمایت و مقاومت؛ روشی پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از بهترین روشهای تحلیل تکنیکال، استفاده از خطوط حمایت و مقاومت است. خط مقاومت سطحی است که چند نقطه اوج قیمت در آنها ثبت شده باشد اما از آن عبور نکرده باشد. خطوط حمایت نیز چند نقطه در کف قیمتی هستند که قیمتها از آن سطح پایینتر نمیروند. دلیل شکل گیری این سطوح عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است. در واقع سطح حمایت زمانی ایجاد میشود که میزان تقاضا از عرضه بیشتر میشود و در مقابل در مقاومت تعداد عرضه از تقاضا بیشتر است. بنابراین زمانی که قیمت به این سطوح میرسد شاهد معکوس شدن بازار خواهیم بود. با شناسایی خطوط حمایت و مقاومت میتوانیم به یک نوسان گیر حرفهای تبدیل شویم. برای شناسایی این سطوح از خط روند و میانگین متحرک کمک میگیرند.
حجم سهام، شاخصی که باید آن را جدی بگیرید
نمودار حجم سهامها امروزه به یکی از بخشهای اصلی نمودارهای ارزهای دیجیتال تبدیل شدهاند و معمولاً در زیر نمودار اصلی نمایش داده میشوند تا با آن هماهنگی داشته باشند. نمودار حجم سهام، تمامی سهامها یا ارزهای دیجیتال فروخته شده در طی یک دوره زمانی مشخص را نشان میدهد. اگر فروش از خرید بیشتر باشد رنگ قرمز و اگر خرید بیشتر از فروش باشد رنگ سبز نمایان میشود. در نمودار حجم سهام بریک اوت (Breakout) یعنی خرید بسیار بالاتر از فروش و بریک داون (Breakdown) فروش بسیار بیشتر از خرید اهمیت زیادی دارد. در واقع بریک اوت باعث افزایش ناگهانی قیمت و بریک داون باعث کاهش ناگهانی قیمت خواهد شد. شما میتوانید در صرافی نوبیتکس علاوه بر مشاهده قیمت بایننس کوین، نمودار حجمی آن را نیز مشاهده کنید.
خطوط روند، یکی از مهمترین ترفندهای تحلیل تکنیکال
یکی از سادهترین روشهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و بورس، استفاده از خطوط روند است. خطوط روند جهت حرکت بازار را نشان میدهند. جهت حرکت بازار صعودی، نزولی یا خنثی است و خطوط روند نیز یکی از این سه حالت خواهند بود. برای استفاده از خطوط روند کافی است تا نقاط کف یا نقاط سقف را به هم متصل کنیم. حداقل به ۲ یا ۳ نقطه برای اینکار نیاز داریم. اهمیت خطوط روند در آنجاست که میتوانید در زمان کوتاهی جهت حرکت یک بازار را تشخیص دهید و در مدت زمان کوتاهی برای سرمایه گذاری یا عدم سرمایه گذاری در وضعیت فعلی تصمیم گیری کنیم.
استفاده از شاخصها یا اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یا شاخصهای تحلیل تکنیکال، در واقع فرمولها و محاسبات ریاضی پیچیدهای هستند که تجزیه و تحلیل دادهها را سادهتر میکنند. تعداد اندیکاتورها بسیار زیاد است و معمولاً بر اساس محاسبات ریاضی سیگنالهایی را روی نمودار نشان میدهند. این سیگنالها میتواند به شکل سیگنال خرید، سیگنال خرید قوی، سیگنال فروش یا سیگنال تعادل بین فروش و خرید باشند. استفاده از اندیکاتورها میتواند در کنار سایر شاخصها به کاربران کمک کند تا تحلیل دقیقتری داشته باشند. با این حال همیشه سیگنالهای شاخصهای تکنیکال صد در صد درست نیست.
شاخصهای مومنتوم، انواع پرکاربرد شاخص تحلیل تکنیکال
به طور کلی شاخص تحلیل تکنیکال به دو دسته شاخصهای مومنتوم یا شاخص قیمت تقسیم میشوند. از مومنتوم برای تشخیص وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده میشود و در واقع نشان دهنده قدرت یا ضعف قیمت هستند. در اینجا با مهمترین شاخص مومنتوم به صورت خلاصه آشنا میشویم.
شاخص قدرت نسبی یا RSI، مهمترین شاخص مومنتوم
از مهمترین شاخصهای مومنتوم باید به شاخص RSI یا قدرت نسبی اشاره کرد که تقریباً همه تریدرهای ارزهای دیجیتال از آن استفاده میکنند. این شاخص قدرت نسبی را از ۰ تا ۱۰۰ درصد نشان میدهد. دو منطقه زیر ۳۰ درصد و بالای ۷۰ درصد در این شاخص اهمیت زیادی دارند. قرار گیری شاخص در زیر ۳۰ درصد به معنای اشباع فروش ارز دیجیتال یا سهام است و در بالاتر از ۷۰ درصد اشباع فروش را نشان میدهد. با استفاده از این شاخص میتوان سیگنالهایی از قیمت نزولی یا صعودی دریافت کرد.
شاخصهای قیمت در تحلیل تکنیکال
دسته دیگر شاخصهای تحلیل تکنیکال شامل شاخصهای قیمتی میشوند. این شاخصها برخلاف مومنتوم بیشتر روی قیمت تاکید دارند. شاخص میانگین متحرک که قبلاً به آن اشاره کردیم مهمترین شاخص قیمت تحلیل تکنیکال است. علاوه بر آن باندهای بولینگر نیز اهمیت بسیار زیادی به عنوان یک شاخص قیمت دارد. از آنجایی که با شاخص میانگین متحرک قبلاً در همین مقاله آشنا شدیم در اینجا تنها به معرفی شاخص باند بولینگر میپردازیم.
باند بولینگر، شاخص تحلیل تکنیکال کارساز!
میانگین متحرک اهمیت زیادی دارد ولی بسیار ساده است. بولینگر با اضافه کردن دو خط در بالا و پایین میانگین متحرک، به شما کمک میکند تا محدوده حرکت قیمتها در کف و سقف را بهتر شناسایی کنید. این شاخص به تریدرها و سرمایه گذارانی که در حال تحلیل تکنیکال هستند کمک میکند تا قیمت میانی، تغییر مسیرها در سقف و تغییر مسیرها در کف را به بهترین شکل بررسی کند. به این ترتیب با کمک بولینگر میتوان زمان ورود و خروج به بازار را شناسایی کرد. از این رو این شاخص اهمیت بسیار زیادی دارد و باید از آن به عنوان یک شاخص تحلیل تکنیکال کارساز نام ببریم که در لیست بهترین روشهای تحلیل تکنیکال جای میگیرد.
بهترین روش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال کدام است؟
پاسخ به این سؤال به چند نکته اساسی بستگی دارد. در ابتدا باید به این نکته توجه کنید که هیچ اندیکاتور، شاخص و تحلیل تکنیکالی وجود ندارد که در همه زمانها بتواند صد در صد درست عمل کند. قدیمیترهای بازار به خوبی میدانند همیشه احتمال این هست که اتفاقاتی پیش بینی نشده در بازار رخ دهند. بنابراین هرگز نمیتوان یک گزینه را به عنوان بهترین روش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال معرفی کرد. نکته دوم این است که شما باید با همه روشهای تحلیل تکنیکال آشنا باشید. در بسیاری از موارد ممکن است بسیاری از روشهای تکنیکالی به دلیل موقعیت خاصی که بازار در آن قرار گرفته است پاسخ درستی به شما ندهند.
بنابراین باید این توانایی را داشته باشید تا چندین روش مختلف را تست کنید و حتی به صورت ترکیبی از آنها استفاده نمایید. در نهایت باید به این موضوع نیز توجه داشت که همیشه باید با استفاده از شاخصهای مختلف تحلیلهای خود را آزمایش کنید.تنها زمانی که اکثر شاخصها و تحلیلها به یک نتیجه میرسند میتوان تا حدودی به آن نتیجه اعتماد کرد. برای افرادی که در شروع کار هستند، بهترین روش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال ترکیبی از روشهایی است که در این مقاله معرفی کردیم. اما این فراموش نکنید که این تنها شروع کار است. در ادامه با تجربه بیشتری که کسب میکنید این شما هستید که طبق سلیقه و نوع تریدی که انجام میدهید بهترین روشهای تحلیل تکنیکال را برای خود انتخاب میکنید.
با یادگیری بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ تحلیل تکنیکال به تریدر حرفهای در نوبیتکس تبدیل شوید
همین امروز یادگیری تحلیل تکنیکال را شروع کنید. مطالعه کردن جزوات، کتابها، مطالب سایتها مانند مقالههای وبلاگ نوبیتکس، صحبت و مشورت با تریدرهای حرفهای و مهمتر از همه تمرین کردن از بهترین روشهای یادگیری هستند. اگر به دنبال بهترین روشهای تحلیل تکنیکال هستید از مواردی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم شروع کنید.
انواع روشهای تحلیل در بورس
حتماً درمورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.
- بهنظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
- چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
- چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
- انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایهگذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
- اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟
همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، میتوانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.
در این مطلب بهطور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی میکنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفهای تحلیل کنید.
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
1- تحلیل تکنیکال
2- تحلیل بنیادی
3- روانشناسی بازار
بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس بهترین روش برای تحلیل سهام کدام است؟ چیست؟
تحلیل و پیشبینی روند از اصول اولیۀ سرمایهگذاری در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر است.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب میآیند که در ادامه به آنها میپردازیم. همچنین معاملهگران و سرمایهگذاران، از «روانشناسی بازار» نیز بهعنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
انواع روشهای تحلیل در بورس
در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیلها همراه با جزئیات آنها میپردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.
1- تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمتها و حجم معاملات در بازار را مرور میکنند تا بتوانند قیمتهای آتی بازار را پیشبینی کنند.
تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مىکنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از کاربردیترین و محبوبترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی بهدنبال یادگیری آن هستند.
یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحتتر از سایر روشهاست.
حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال میپردازیم که بسیار کاربردی هستند.
انواع روش های تحلیل تکنیکال
1-1 کندل شناسی
کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل میگیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان میدهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یکروزه باشد، هر کندل ما یک روز طول میکشد تا تشکیل شود.
کندلها دو رنگ سیاه و سفید دارند.
سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.
سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان میدهند.
برای یادگیری آسان و کاربردی کندلشناسی یکی از مهمترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.
آموزش آسان و کاربردی کندلشناسی در بورس
کندلها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان میدهند.
آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک میکند تا نگاه دقیقتر و کاملتری به چارت قیمت داشته باشد.
آشنایی با کندلها و الگوهای کندلی بههمراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان میدهند.
1-2 سطوح حمایت و مقاومت
زمانیکه قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهامداران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمتها نیز افزایش مییابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفتهمیشود. رسیدن قیمتها به سطح حمایتی افزایش آنها را در پی دارد.
در مقاومت، همهچیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته که سهامداران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید میآید که به آن سطح مقاومتی گفته میشود. قیمتها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضهها کاهش پیدا میکنند.
حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.
آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب
اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش میدهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.
نمونهای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.
دیدگاه شما